سیدمهدی سدیدی مدیرعامل گروه توسعه ملی
- جناب آقای دکتر کمتر از یک سال از حضور شما به عنوان مدیرعامل گروه سرمایهگذاری ملی می گذرد. شما طی این مدت چه اقداماتی انجام دادهاید و اولویتهای کاری شما چه بوده است؟
بنده از آذرماه هزار و سیصدو نودو هفت شروع به کار مدیریت کردهام و قبل از آن در مجموعه، معاونت اقتصادی بودهام و قبل از آنهم رییس هیأت مدیره و مدیرعامل در شرکت های تابعه بودهام. گروه توسعه ملی (شرکت سرمایهگذاری بانک ملی) یک هلدینگ چند رشتهای و صنعتی هست و ما در ده صنعت اصلی شرکتهای تابعه داریم. وجهی از آن، منظر سودآوری است ولی در بطن آن، حساسیت کار در این محیط متلاطم اقتصادی است که از بذر در کشت و صنعت پارس و از زنده داری در صنعت دام درگیر هستیم تا خاک، سیمان و پتروشیمی و.... هنگامیکه قیمت نفتا تغییر میکند روی کار ما تاثیر می گذارد، زمانی که تحریم میشود و زمانی که دستورالعملهای داخلی میآید روی کار ما تاثیر می گذارد. در کل محیط خارجی مجموعه ما، محیط بسیار پرتلاطم و پرتنشی هست. در یک صنعت خاص محیط داخلی و محیط خارجی صنعت مشخص است ولی در هلدینگ مشخص نیست. ما چند کار اساسی در گروه توسعه ملی داریم که باید پیگیری کنیم. از ابتدا که شروع به کار کردهایم شش سیاست کلی داشتهایم که ذیل این سیاستها برنامهریزی کردیم و در گزارش ششماههای که آن را در آخر خردادماه تحویل دادیم، هشتاد و دو اقدام راهبردی را که انجام دادیم به سهامداران عمده گزارش دادهایم. ما تکلیف در واگذاریها داریم که در واقع طبق قوانین در ماده شانزده و هفده قانون رفع موانع تولید، ما باید داراییهایمان را واگذار کنیم، در واقع بانکها نیز تکلیف دارند که واگذار کنند، و این موضوع تصریح قانون، امر مقام معظم رهبری و دستور سیاستگذاران است و ما این کارها را با همان ملاحظاتی که تکلیف کردهاند، انجام میدهیم. آن ملاحظات، بحث شفافیت در واگذاریها هست که ما روی آن به جد دقت میکنیم. همچنین ما در سیکلهای اقتصادی بهگونهای واگذار میکنیم که این واگذاریها درنهایت به نفع بیتالمال باشد. اولین هدفی که ما در واگذاریها داریم واگذاری تفکر مدیریت دولتی است، داراییها به مرور زمان باید منتقل شود و تنها چیزی که اهمیت دارد این است که تفکر مدیریت دولتی را خارج کنیم و جنس مدیریت، به مدیریت بخش خصوصی نزدیک باشد. در حوزه بازار سرمایه ما فعال هستیم و رئیس هیأتمدیره بورس کالا نماینده ما است و در انتخابات مجمع بورس کالا میزان بالاترین رأی را بهعنوان عضو هیأتمدیره آورده است. در بورس اوراق بهادار و در فرابورس، ما کرسی هیأتمدیره داریم و در آن هم رئیس هیأتمدیره از کارگزاری بانک ملی داریم که رأی ما و رأی بانک ملی را باهم نشان میدهد. به این معنی که در دو بورس کشور هر دو رئیس هیأتمدیره آن از مجموعه بانک ملی و مجموعه گروه توسعه ملی هستند. تقریباً بیستوپنج شرکت ما ، شرکت بورسی است و سهم جدی از شرکتهای پذیرفتهشده در بورس داریم. ما بسیار از NAV (ارزش داراییهایمان) مراقبت میکنیم و درواقع از زمانی که بنده آمدهام تا قبل از مجمع بازده تقریباً هفتاد درصدی در سهم داشته ایم. معمولاً برای «وبانک» در دوره های قیمتی این اتفاق نیفتاده است و در واقع قیمتهای تاریخی خود را بر روی اعداد 450 تا 460 تومان قبل از مجمع، تجربه کرد. NAV ما در شرکتها حدود 60 تا 70 درصد بالا رفت و در حوزه همافزایی، ارتباطات بین شرکتها را بسیار جدی کردهایم. بسیاری از این شرکتها بر اساس زنجیره ارزش ایجاد شده است مثلا در بهشهر یک شاخه شوینده و یک شاخه روغن داریم و در میان آن
به پخش را داریم که این بر اساس یک زنجیره ارزش بوده است و ما این زنجیره ارزش را بسط دادهایم. در سیمان هم به همین صورت بوده است. ما در حوزه دانشبنیان دو کار را انجام دادهایم، نخست به شرکت کارآفرینان دو ماموریت دادهایم، یکی از آنها ساماندهی مدیریت منابع انسانی ماست که ما مشخصاً انتصابات را در قالب کانون ارزیابی مدیران بردهایم و در حال حاضر تمدیدها با مصاحبههای جدی در حال انجام است. افرادی که حضور پیدا میکنند را امتیازبندی کرده و دستورالعملی را ابلاغ کردهایم که افراد برای احراز پستهای مدیریتی، باید امتیازات لازم را داشته باشند و در غیر این صورت پذیرفته نمیشوند. در کانون ارزیابی با روش روز مصاحبههای چند ساعته با این افراد برگزار میشود. ما در واقع فضای جلسات هیأتمدیره را برای افرادی که گزینه هیأتمدیره هستند، شبیهسازی کردهایم که با یکدیگر به بحث میپردازند و ممیزین ما به آنها امتیازاتی می دهند. این کار جدی است که تابهحال انجامنشده بود و در حال اجراست و امیدوارم که موفق شویم و آن را ادامه دهیم. وظیفهی دیگری که شرکت بر عهده دارد در حوزهی شرکتهای دانشبنیان است که حلقهی واسطی بین شرکتهای دانشبنیان و کل شرکتهای زنجیرهی صنعت ما شده است. در واقع بهجای اینکه هر شرکت بخواهد در آن حوزه پیش رود او در واقع بهعنوان تصویبکننده و تسهیلکننده شده است و با واسطه کار آنها را انجام میدهد.
در بحث راهبری شرکتها، ما کنترل مالی و کنترل مجمعی داریم. کنترل مالی در مجمع میگوید که چه میزان داریم و چه میزان تقسیم کنیم و سود را برمیداریم. کنترل عملیاتی داریم که بسیار محکم میگوید خزانه را متمرکز کنید یا تا این میزان نمیتوانید قرارداد ببندید. کنترل دیگری بینابین این دو، قرار دارد به نام کنترل استراتژیک که در آن اهداف را با یکدیگر کنترل می کنند و تبادلنظر می کنند. ما درواقع مدلمان، مدل پشتیبانی استراتژیک است به این دلیل که ما هلدینگ در هلدینگ هستیم و چهار هلدینگ اصلی داریم و باید از آنها حمایت میکنیم. تمرکز ما بر روی تولید است و تولید محور هستیم. درست است که ما یک شرکت سرمایه گذاری هستیم اما یک شرکت سرمایهگذاری صنعتی هستیم، یک هلدینگ صنعتی و تخصصی هستیم، شرکت مادر هستیم بنابراین برای ما مهم است که شرکتهای ما چه تولید می کنند و به چه شکل تولید می کنند و سهم بازار آنها به چه شکل است، زیرا در شرکتهای سرمایهگذاری این اتفاق نیست، برادرخواندگی ندارند. بهعنوان مثال دو درصد از سهم یک شرکت معدنی را خریداری می کنند پسازآن که بازار خراب شد، این دو درصد را میفروشند و سهم غذایی میخرند. درحالیکه ما شرکت هلدینگ و مادر هستیم و کنترل این شرکتها را داریم بنابراین برای ما حفظ و بقا و توسعه آنها مهم است.
- غالب این شرکتها سود ده هستند یا زیان ده؟
غالب شرکتهای بزرگ ما سود ده هستند و میزان تولید و فروششان هم خوب است. ما شرکتهای زیان ده هم داریم، درحالیکه شرکت بزرگ زیان ده نداریم. و اگر احیاناً شرکتهای زیان ده داشته باشیم آنها شرکتهایی هستند که در مرحله انحلال و تسویه هستند یا شرکتهای کوچکی هستند و برای آنها هم روشهایی داریم که در مرحله فضای ادغام و فضای همگنسازی میرویم، میخواهیم آنها را در مجموعه زنجیره ارزش مجموعه هلدینگ بیاوریم که آنها را هم سودآور کنیم.
- طبق فرمایش شما، بیستوپنج شرکت زیرمجموعه شما در بورس هستند و بانک ملی شصتوسه و نیم درصد سهام را در اختیار دارد که این میزان سهم بسیار زیادی است. سایر سهامداران چه نقشی دارند؟
این سؤال در خصوص تکمیل سهامداری گروه توسعه ملی است، بانک، سهامدار ما است و ما سهامدار هلدینگ ها هستیم و هلدینگ ها، سهامدار شرکتها هستند.
- در کل چند شرکت زیرمجموعه دارید؟
آنهایی که کنترلی هستند، بالغبر چهل شرکت اما از لحاظ توزیع درآمدی و توزیع سودآوری و گردش مالی، متقارن نیست. اینکه فکر کنید ما چهل ابر بنگاهداریم، خیر. درواقع بنگاههای ما پشتیبان هستند. یعنی ما آنها را با انگیزه سودآوری نگه نداشتیم. در زنجیره ارزش بعنوان مثال هلدینگ شرکت سیمانی ما ممکن است در شرکت بازرگانی، یک شرکت سرمایهگذاری هم داشته باشد. هدف بعنوان حلقه واسطه است، یعنی برای انجام تجارت نیست، برای واسطهگری است. برای مثال «به پخش» شرکت پخش ما است. ما در شرکت پخش در یک بازه زمانی شاید دنبال سودآوری نباشیم، میخواهیم آنچه در شرکتهای روغن و شوینده تولید میکنیم، به درستی پخش شوند. بنابراین خیلی از آنها مستقل از مجموعه دیده نمیشوند. یا شرکتهای حملونقلی، که برای ما عملاً کار زنجیره حملونقل داخلی را انجام میدهند. یک شرکت خدمات بیمهای داریم. ما چند شرکت اصلی داریم که کنار هم عملیات انجام میدهند و تعدادی شرکت هم طبیعتاً خدمات بیمه و حملونقل و پخش و .... را انجام می دهند.
- سیستم مدیریت شرکتهای شما به چه شکل است؟
هرکدام از اینها یک هلدینگ تخصصی دارند، مثلا ما یک هلدینگ تخصصی سیمانی داریم و شرکتهای سیمانی ما زیر نظر این هلدینگ هستند، و یا هلدینگ بهشهر که شرکت های شوینده و غذایی ما ذیل آن قرار دارند و ...
- پس در خیلی از صنعتها هستید!
نه! یک نکته را شما در نظر بگیرید که ورود گروه توسعه ملی به برخی از اینها به صورت تکلیفی بوده است.
- با توجه به اینکه در صنعت خودروسازی صحبتهایی در زمینه خصوصیسازی شده است، گروه توسعه ملی قصد ورود به این صنعت را دارد؟
یکی از تکلیفهای ما خروج از بنگاهداری است و داریم خارج میشویم، ما با یک ضریب اطمینان قصد خروج از بنگاهداری را داریم و با شیوههای نوینی خارج میشویم. بنابراین در صنعت جدیدی وارد نمیشویم. در بخشهایی هم که افزایش سرمایه داریم، در شرکتهای موجود خودمان با حفظ شرایط استراتژیک و خاص ورود میکنیم. اما اینکه بخواهیم وارد صنعت جدید شویم، خیر، منع داریم از نظر قانونی و وارد نمیشویم.
- در یکی از گزارشهای سودآوری اشارهکرده بودید که نباید فریب تورم را بخوریم، و باید ارقام عملکردی خودمان را تورمزدایی کنیم. لطفاً این موضوع را تشریح نمایید.
تورم معمولاً عملکرد را فریب میدهد. چون رقم های فروش رشد می کنند بعنوان مثال میانگین فروش نسبت به سال گذشته 50 درصد در بسیاری از صنایع، رشد قیمتی داشته و اگر شما به تناژ و سهم بازار و مقدار تولید دقت نکنید، میتوانید بگویید که عملکرد خوبی داشتهاید اما از طرفی از سهم بازارتان غافل باشید. من از روز اول در اینجا گفتهام از گزارشهای عددی، تورمزدایی کنید. ما یک هلدینگ تولیدی هستیم. امسال هم سال رونق تولید است. آنچه برای ما اهمیت دارد این است که سهم بازارمان را افزایش دهیم، ما باید رشد مقداری تولید نسبت به دوره مالی گذشته داشته باشیم و سودمان را از کاهش بهای تمام شده و فتح بازارهای جدید کسب کنیم. از این جهت است که من تاکید بر ذات میزان تولید دارم. یعنی شرکتها در تولید موفق باشند. تکلیف هم داریم و در کشور جزء هلدینگ های بزرگ هستیم.
- یکی دیگر از مباحثی که مطرح کرده اید، ضرورت جلوگیری از تکیه بر خام فروشی در صادارت است.
ما خیلی کم خام فروش هستیم، چون معدن نداریم، محصولات صادراتی ما در پتروشیمی هست، در شوینده هست، ما در پتروشیمی روی محصولات خاصی تمرکز کردهایم، چون پتروشیمی شازند این توانایی را دارد که در گرید های خاص و محصولات خاص وارد شود. به خاطر اینکه بیس نفتا دارد و ما از طریق همان شرکت کارآفرینان که در واقع شرکت دانشبنیان ما هست، به سمت بخشهایی از تولید می رویم که ارزش افزوده بیشتری داشته باشد. از دو منظر این کار را انجام میدهیم. یکی در تولید، برخی محصولات را با یک برنامه زمانی مشخص تولید میکنیم، یک سری اسانس ها و کاتالیست ها را خودمان تولید میکنیم. در فروش هم سعی میکنیم که خودمان را به آن زنجیره های ارزش و بخش های با ارزش افزوده بالا برسانیم. مثلا در سیمان کرمان، یکی از تولید کننده های مهم سیمان چاه نفت هستیم. یا ظرفیت سیمان سفیدمان را افزایش میدهیم. در پتروشیمی هم به همین شکل برنامه هایی داریم که روی محصولاتی تمرکز کنیم که استراتژیک تر هستند و به صنایع دیگر در بخش های تولید بیشتر کمک می کنند.
- مهمترین برنامه هایتان در سال جاری چیست؟
یکی اینکه ما وضعیت راهبری مجموعه را بهبود ببخشیم. آرمان ما، «حکمرانی نخبگان» است. ما روی منابع و سرمایه انسانی خیلی تمرکز کردهایم. به هر حال نیروهای زبده در گروه خواسته ایم و شرکتهای تابعه هم به همین شکل اقدام می کنند. طبق دستورالعملی که ابلاغ شده است، ارتقاء سرمایه انسانی را مد نظر داریم، کمااینکه ما کمترین تغییر را داریم، در شرکتهای اصلی تغییراتی نداشتیم و اعتقاد ما این است که با همین افراد می توانیم عملکرد موفقی داشته باشیم. این کار اصلی ما است.
یکی دیگر از کارهای ما این است که در شرکتهایی که ما دو کرسی مدیریتی داریم، با سایر سهامدارها مذاکره کنیم تا بتوانیم همگنسازی صورت دهیم و عملیات مدیریت کنترل شرکت برایمان آسان شود. بعنوان مثال ما در پگاه 2 کرسی داریم و صندوق بازنشستگی کشوری 3 کرسی دارد. با آنها مذاکره کردیم تا در بخش های دیگری که سهام مشترک داریم، بتوانیم با هم تهاتر کنیم و ساماندهی را انجام دهیم. موضوع واگذاری هم اشاره کردم. ما به دنبال زنجیره ارزش هستیم. خدا رو شکر وضعیت ما خوب بوده است در این 8-7 ماه با توجه به اینکه سال مالی شرکتهای ما 30/09 هست و شرکتهای تولیدی ما حدود نیمی از سال خود را گذرانده اند و انتظار می رود سال مالی خوبی داشته باشند.
- وضعیت شرکت در بورس به چه شکل است؟
حجم معاملات و آمار معاملات خوب است. در واقع سهامدار ها اقبال مناسبی نسبت به وبانک نشان دادند. ما خیلی دقت داریم که شرکتهای تابعه ما اسیر سفته بازی در بازار نشوند. الان حجم نقدینگی بالا است. فشار نقدینگی روی برخی سهم ها وارد میشود و احتمال اینکه شرکتهای ما در تله سفته بازی بیفتند، هست. ما یک کمیته سرمایهگذاری داریم که جلسه های آن ماهیانه برگزار میشود و ما حواسمان است که سهام ما، درگیر سوداگری نشود. اما از سهام خودمان حمایت میکنیم. 25 شرکت بورسی داریم و نسبت ارزش خالص دارایی، قیمت سهم و قیمت بازار آن دقت نظر داریم. به نظر من جزو سهام های نجیب بازار هستیم. سهام هایی که ارزش های بنیادی در قیمتشان خیلی تاثیر دارد.
- با توجه به اینکه در بورس جایگاه خوبی دارید، در این شرایط کمک شایانی به دولت می کنید. گروه توسعه ملی چه خواسته ای از دولت دارد؟
به نظر من همه قبول داریم که هیچکس دانسته یک اتفاق بد را رقم نمی زند. پیش فرضمان بر این است که همه دارند تلاش می کنند. ثبات خیلی مهم است. تولید توسعه گرا خیلی مهم است. من خیلی خوشحالم که این چند سال، شعارهای سال که توسط مقام معظم رهبری اعلام شده اند، اقتصادی بوده است. شرایط ثبات و اینکه بتوان بازار آینده را پیش بینی کرد خیلی مهم است، طبیعتاً دولت ها، هم دارای نظام اجرایی هستند، هم نظام تقنینی و هم نظام قضایی. هر چقدر این حیات جمعی را باثبات تر کنند، یعنی عوامل اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... را بیشتر کنند، یک مجموعه است که خروجی آن یک ارزش افزوده، یک ثروت ملی، یک تولید ناخالص داخلی میشود. ما قائل به این حیات جمعی هستیم، ما فردی نگاه نمیکنیم که با یک نظام تعرفه ای سودآوری ایجاد کنیم. لذا طبیعتاً هر چقدر که ثبات بیشتر باشد امکان گرفتن تصمیم های بلند مدت در تمام حوزه ها بیشتر می شود و به ما کمک میکند که برنامهریزی هایمان را دقیق تر انجام دهیم.
- همانطور که استحضار دارید ما از سوی ابرقدرت ها تحریم هستیم، با توجه به اینکه ما بعضی محصولات را اینجا تولید نمیکنیم یا کمتر تولید میکنیم، به این فکر هستید که در زمینه هایی که فقط واردات داریم و تولیدی نداریم راهبردی داشته باشیم که .....
همان طور که عرض کردم ما از ورود به صنعت جدید منع داریم. در همین حوزه هایی که حضور داریم در این چند سال با یک دوگانگی گرفتار بوده ایم. متاسفانه در زمانی که گشایش صورت می گرفت و چیزهایی وارد میشد، ما به فکر خودکفایی نبوده ایم و نیز در زمان هایی که شرایط سخت بوده است، ما خودمان کارها را انجام می دادیم. من از مدیرانم یک برنامه زمان بندی خواسته ام که سوای اینکه در فضای اتمسفر اقتصادی سیاسی کشور، چه اتفاقی صورت می گیرد، ما یک سری محصولات که برایمان مزیت دارد را تولید داخلی بکنیم و یا از طریق مهندسی معکوس، اقدام نماییم. سوای اینکه محصول امکان ورود دارد یا خیر.
- بهتر نیست همین محصولاتی که خودمان داریم را تولید کنیم و حتی مازاد آن را صادر کنیم؟
طبیعتاً همین طور است، ما ظرفیت داخلی بالایی داریم. ما یک بازار 80 میلیونی داریم که طبیعتاً بازار بزرگی است. به نظر من با اینکه ما در نظام تولیدی کشورمان از نظر بهره روی مساله داریم، فکر میکنیم کل ارکان کشور اگر دست به دست هم دهند و همان حیات جمعی که اشاره شد، ما به شکلی بهره وری را بالا ببریم، شرایط ما به مراتب شرایط بهتری خواهد بود. به هر حال پتانسیل آن وجود دارد. ما هم پتانسیل جغرافیایی آن را داریم، هم پتانسیل ژئوپلتیک و هم پتانسیل جمعیت و از همه مهم تر، ذخیره دانایی مطلوبی داریم ...