«بهمنگان» جشنِ ستایشِ نیکاندیشی و پاسداشتِ جانوران است.
«بهمنگان» جشنی در پاسداشت و ستایشِ «بهمن» یا «اندیشهی نیک» است که در بهمن روز از بهمن ماه، دومِ بهمن به گاهشماریِ کهن و بیستوششمِ دی به گاهشماریِ کنونی برگزار میشود.
به گزارشِ «
مردمسالاری آنلاین»، بهمن در زبانِ اوستایی «وُهومَنَه» و در زبانِ پارسیگ یا پهلوی «وَهْمَن» است که در گذر از پارسیگ به پارسی «بهمن» شده است. بهمن یکی از فرشتگانِ درگاهِ اهورا مزدا و نمایندهی اندیشهی نیک و دانشِ خداداد است.
بهمن همچنین پاسبانِ جانوران در گیتی است و از اینرو در جشنِ بهمنگان که بهمنجه نیز خوانده میشود از کشتارِ جانوران و خوردنِ گوشت خودداری میکنند. گفتنی است که امروزه نیز زردشتیان در چهار روز از هر ماه (روزهای بهمن، ماه، گوش و رام) که روزهای نَبُر نام دارند، به پاسِ بهمن و جانورانِ سودمند کشتار نمیکنند و گوشت نمیخورند.
چنین، در بهمنگان که گوشت خورده نمیشود، ایرانیان گرد میآمدند و با یاریِ یکدیگر آشی هفت دانه به نامِ «دانگو» یا «دانگی» میپختند. واژهی دانگی نشانگرِ شیوهی پختنِ گروهی این آش است.
گفتنی است که پرندهی ویژهی بهمن «خروس» و رنگِ ویژهی آن «سپید» و گلِ آن نیز «یاسمنِ سپید» است.
بهمنگان در سخنِ بزرگان و نوشتههای کهن
ابوریحان بیرونی در کتابِ «آثارِ باقیه از مردمانِ گذشته» در بخشِ
بهمن پاسبانِ جانوران در گیتی است و از اینرو در جشنِ بهمنگان از کشتارِ جانوران و خوردنِ گوشت خودداری میکنند
«گفتار دربارهی ماههای ایرانی»، بندِ ۶۵، دربارهی بهمنگان مینویسد:
«روزِ دوم بهمنماه «روزِ بهمن» جشن است، که هم از برای سازواریِ دو نام آن را «بهمنگان» مینامند و آن نامِ فرشتهی گماشته بر ستوران است، که برای آبادانی و بهرهجویی در نیازمندیها بدانها نیاز افتد. مردمِ «فارس» در این روز دیگهای آشپزی بارمیگذارند؛ و هم در آن «بهمنِ» سفید (نامِ گیاهی) با شیرِ سپید مینوشند، که گویند برای تندرستی سودمند است. همین روز ویژگی یافته است از برای گردآوریِ داروها در کوهها و درهها، روغنکشیها، فراهم آوردنِ کُندر و چیزهای دودکردنی؛ و میپندارند که جاماسپِ حکیم، وزیرِ گشتاسپ، چنین کاری میکرده، و سودِ آنهم بیشتر میباشد (ترجمهی پرویزِ سپیتمان، برگِ ۳۰۱).
بیرونی در کتابِ دیگرش «التفهیم» دربارهی بهمنگان یا بهمنجه به پارسی، خود، چنین نوشته است: «بهمنجه بهمنروز است از بهمنماه. ایرانیان در این روز «بهمنِ» سپید به شیرِ خالصِ پاک خورند و گویند حفظِ فزایدِ مردم را و فرامُشتی (فراموشی) ببرد. و اما به خراسان مهمانی کنند بر دیگی، که اندرو از هر دانهی خوردنی کنند ... و آنچه اندر آن وقت بدان بقعت یافته شود از ترّه و نبات» (برگِ ۲۵۷).
اسدیِ توسی در فرهنگِ «لغتِ فرس» دربارهی جشنِ بهمنگان نوشته است: «جشنی است که دومروز از بهمنماه
فرخیِ سیستانی: فرخش باد و خداوندش فرخنده کناد، عیدِ فرخندهی بهمنجه و بهمنماه را
کنند و طعامها سازند و بهمنِ سرخ و زرد بر سرِ کاسهها نهند و ماهی و تره و ماست آرند.»
در صحاحِ الفرس، یکی دیگر از فرهنگهای کهنِ زبانِ پارسی، دربارهی بهمنگان نوشته شده است: «روزِ دومِ ماه بُوَد به قولِ پارسیان و به قولِ دیگر روز دوم بُوَد از بهمنماه. و پادشاهانِ عجم این روز را به فالِ نیکو داشتندی و بهمنِ سرخ و زرد سر همه چیز بیفشاندندی.»
برهانِ قاطع نیز دربارهی بهمنجه نویسد: «نامِ روزِ دویم است از ماهِ بهمن و عجمان در این روز عید کنند و جشن سازند بنا بر قاعدهی کلیه که نزدِ ایشان ثابت است که چون نامِ روز با نامِ ماه موافق آید عید باید کردن و آن را بهمنجه نیز گویند. گویند در این روز سپند را با شیر باید خورد به جهتِ زیادتی حافظه، و در بعضی از بلاد در این روز مهمانی کنند به طعامی که در آن جمیعِ حبوبات باشد.»
انوری، سخنسرای نامیِ ایران، دربارهی روزِ بهمن از ماهِ بهمن گفته است:
بعدِ ما کز سرِ عشرت همهروز افکندی | سخنِ رفتن و نارفتنِ ما در افواه
اندر آمد زِ درِ حجرهی من صبحدمی | روزِ بهمنجه، یعنی دویم از بهمنماه
انوری در جایی دیگر نیز سراید:
رسمِ بهمن گیر و از نو تازه کن بهمنجنه | ای درختِ ملکِ عزتبار و بیداریتنه
فرخیِ سیستانی، دیگر سخنسرای نامورِ ایران، دربارهی جشنِ بهمنگان سروده است:
فرخش باد و خداوندش فرخنده کناد | عیدِ فرخندهی بهمنجه و بهمنماه را