حسن روحانی از فردا (پنجشنبه 26 بهمن) به دعوت نارندرا مودی در سفری سه روزه به هند میرود. کمی بیشتر از یک ماه پیش دولت ترامپ در استراتژی جدید امنیت ملیاش، ایران را «تهدیدی مستقیم برای امنیت آمریکا و متحدان آن در خاور میانه» قلمداد کرد و شمارش معکوس اولتیماتوم ضدبرجامی چهار ماهه را نیز به کار انداخت. در واقع، شرایط خاصی وجود دارد که باعث میشود تا سفر روحانی به سرزمین فرقهها، ادیان و عجایب، یکی از مهمترین سفرهای وی در دوران ریاست جمهوریاش باشد.
به گزارش
مردم سالاری آنلاین، نارندرا مودی نخست وزیر هند را عده زیادی از کارشناسان یک سیاستمدار طرفدار آمریکا یا «پرو-آمریکایی» میشناسند. دولت وی در برخی زمینهها در ماههای اخیر سعی کرده است به ایران فشار وارد کند. مهمترین نمود این فشار را در ماجرای میدان گازی فرزاد ب شاهد بودیم. با این حال، جنبههایی از روابط ایران و هند وجود دارد که باعث میشود تا این تصویر «پرو-آمریکایی» بودن مودی در هم بشکند. تنش اخیر در روابط ایران و هند و سویههای استراتژیک روابط دو کشور، باید در کنار هم دیده شود.
میدان گازی فرزاد ب، که یک میدان مشترک با عربستان سعودی است، در سال 2008 توسط یک شرکت هندی به نام «او ان جی سی ویدش» کشف شد و هندیها بعد از برجام از ایران درخواست کردند تا توسعه این میدان را به این شرکت هندی واگذار کند. با این حال پیشنهاد هندیها به لحاظ مالی برای ایران قابل قبول نبود و وزیر نفت به صراحت گفت که این پیشنهاد برای ایران عایدی مالی ندارد!
هند در پاسخ به عدم پذیرش طرح توسعه شرکت او ان جی سی ویدش، راه فشار بر ایران را انتخاب کرد و اعلام کرد که واردات نفت خام از ایران را 20 درصد کاهش میدهد. در ادامه ایران نیز برخی از امتیازاتی که برای پالایشگاههای هندی قائل شده بود حذف کرد تا به صورت موقت رابطه بین تهران و دهلی نو شکرآب شود.
این حرکت هند در ادامه با حرکت دیگری تکمیل شد: واردات نفت توسط پالایشگاههای هندی از آمریکا. حرکتی که آنچنان مهم بود که ریک پری وزیر انرژی آمریکا، شخصاً در مهرماه سال جاری آن را اعلام کرد. وی گفته بود که تصمیم پالایشگاههای هند به واردات نفت از آمریکا، بعد از دیدار نارندرا مودی نخست وزیر هند با دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا صورت گرفته است. محموله نفتی که از آمریکا به هند صادر شد، اولین محموله نفت صادر شده توسط آمریکا به هند، در تاریخ روابط دو کشور بود. مسأله برای آمریکا، آنچنان مهم بود که در جلسه سران دو کشور مطرح شده بود! در واقع آمریکا قصد داشت با ابزار صادرات نفت به هند، این کشور را از ایران دور کند.
با این حال مسأله به این سادگیها نیست: هند حتی در دوران تحریمها واردات نفت خود را از ایران قطع نکرد و در حال حاضر نیز پس از چین، دومین خریدار نفت ایران است. در 9 ماه نخست سال مالی جاری (از آوریل تا دسامبر 2017) هند از ایران در مجموع 20 میلیون تن نفت وارد کرده و ایران پس از عربستان سعودی و عراق، سومین تأمینکننده نفت هند بوده است. در واقع، هنوز میزان صادرات نفت آمریکا در حدی نیست که این کشور بتواند با این ابزار ایران را از بازار کشورهایی نظیر هند بیرون کند.
علاوه بر این، ایران از یک جنبه مهم دیگر نیز برای هند اهمیت استراتژیک دارد و آن حوزه ترانزیت است: در سال 2016 مودی به ایران آمد و یک قرارداد ترانزیتی بین سه کشور ایران، هند و افغانستان امضاء شد. پاکستان به عنوان یک کشور متخاصم، دسترسی هند به بازار افغانستان و آسیای میانه را محدود کرده و هند به عنوان یک اقتصاد بزرگ صادرکننده کالا، راهی ندارد جز این که برای حضور در این بازارها به ایران، اتکاء کند. از این حیث بندر چابهار برای هند اهمیت اساسی دارد. هندیها در حال حاضر در این بندر سرمایهگذاری کردهاند و نخستین محموله گندم نیز از این مسیر به افغانستان صادر شده است.
بندر چابهار به عنوان یک هاب ترانزیتی برای هند مطرح است و اهمیت استراتژیک آن مانع از این میشود که دولتمردان هندی بتوانند به این راحتی ایران را نادیده بگیرند. در واقع، جایگاه جغرافیایی و منابع انرژی ایران به این کشور قدرتی میدهد که هند نتواند به راحتی از این مزایا چشمپوشی کرده و با استراتژی ضدایرانی دولت آمریکا همراه شود. هند ممکن است برخی مواقع به صورت موقتی این منافع استراتژیک را نادیده بگیرد، اما این نادیدهانگاری نمیتواند چندان طولانی باشد؛ چرا که دهلی نو در صورت کاهش همکاری با تهران چیزهایی را از دست میدهد که نمیتواند جایگزینی برای آنها پیدا کند.
دعوت مودی از روحانی برای سفر به هند، در حالی که رئیسجمهور آمریکا دشمنی با ایران را به بالاترین حد رسانده، به خوبی این موضوع را نشان میدهد. رئیس جمهور ایران حالا میتواند از این موضوع استفاده کرده و چالشهایی که در رابطه ایران و هند در ماههای اخیر وجود داشته را حل کند. هرچه ایران کشورهایی نظیر هند را به خود نزدیکتر کند و منافع مشترکی با آنها برای خود تعریف کند، دامنه بازدارندگی اقتصادی خود را گسترش میدهد و این امر باعث میشود تا پازل انزوای ترامپ در استراتژی ایرانهراسیاش تکمیل شود.