۳
سه شنبه ۲۱ دی ۱۳۹۵ ساعت ۱۸:۳۸

هاشمی رفسنجانی و حساسیت نسبت به پدیده معلولیت

چند ماهی از ورودم به سازمان بهزیستی کشور در سال 1371 نگذشته بود که به مناسبت روز جهانی معلولان در آذرماه مصاحبه‌ای با رسانه‌ها داشتم. در آن جلسه به آمار سازمان ملل از افراد دارای معلولیت در هر جامعه‌ای به میزان ده درصد اشاره و بیان نمودم که سه درصد از آن‌ها معمولاً دارای معلولیت بارز هستند. این آمار به‌ طورگسترده‌ای در روزنامه‌ها انتشار یافت. روز جمعه همان هفته آقای هاشمی رفسنجانی که مسند ریاست جمهوری را در اختیار داشتند، در خطبه دوم نماز جمعه به موضوع روز جهانی و آمار معلولان واکنش نشان دادند.
هاشمی رفسنجانی و حساسیت نسبت به پدیده معلولیت
چند ماهی از ورودم به سازمان بهزیستی کشور در سال 1371 نگذشته بود که به مناسبت روز جهانی معلولان در آذرماه مصاحبه‌ای با رسانه‌ها داشتم. در آن جلسه به آمار سازمان ملل از افراد دارای معلولیت در هر جامعه‌ای به میزان ده درصد اشاره و بیان نمودم که سه درصد از آن‌ها معمولاً دارای معلولیت بارز هستند. این آمار به‌ طورگسترده‌ای در روزنامه‌ها انتشار یافت. روز جمعه همان هفته آقای هاشمی رفسنجانی که مسند ریاست جمهوری را در اختیار داشتند، در خطبه دوم نماز جمعه به موضوع روز جهانی و آمار معلولان واکنش نشان دادند و به ذکر مطالبی در این زمینه پرداختند. موضع‌گیری ایشان برخوردهای برخی رسانه‌ها را به دنبال داشت که برای من که خواستار توجه بیشتر جامعه به موضوع معلولیت در برنامه‌ها و نیز روابط اجتماعی و رعایت حقوق افراد دارای معلولیت بودم، راضی‌کننده بود. از آن تاریخ تا امروز به جرأت می‌توانم شهادت بدهم، پدیده معلولیت برای آقای هاشمی رفسنجانی موضوعی مهم، قابل‌اعتنا و حساس بوده است.
به‌زعم بسیاری از صاحب‌نظران دوره جدید برنامه‌ها و شروع تحول در سازمان بهزیستی کشور از سال 1370 آغاز شده است. این تحول در نیمه‌راه دولت اول آقای هاشمی رفسنجانی انجام گرفت. این در حالی بود که توجه ایشان در دو سال اول دولت به‌شدت به پروژه‌های عمرانی بود و سهم این فعالیت‌ها در بودجه به طرز قابل‌توجهی افزایش‌یافته بود. از این منظر بسیاری بر این باور بودند که سیاست‌های تعدیل اقتصادی در گسترش فقر و بروز برخی آسیب‌ها بسیار مؤثر بوده است. با این‌حال با شروع تحول در بهزیستی، در طی دو سال متوالی اعتبارات و بودجه بهزیستی به شکل قابل‌توجهی و با رشدی نزدیک صد در صد همراه شد تا زمینه برای ایجاد تحول در برنامه‌ها و ارائه خدمات تازه فراهم شود. این امر میسر نشد به‌جز اینکه شخص ایشان توجه مناسبی به حوزه امور اجتماعی کشور و درک مناسب و درست از وضعیت آسیب‌ها داشتند و این امر در دیدارهایی که بر رسیدگی به امور افراد تحت پوشش حوزه اجتماعی ازجمله امور معلولان و توان‌بخشی تاکید می‌نمودند، قابل رصد بود. این افزایش اعتبار، موتور محرکه پرقدرتی را برای انجام تحولات اساسی در آن دوران فراهم کرد.
استقبال ایشان از فعالیت‌های حوزه به‌گونه‌ای بود که در سال‌های 1372 و 1373 دو بار نمایشگاهی از توانمندی‌های عزیزان و نخبگان دارای معلولیت را در سالن هم‌جوار محل برگزاری جلسات هیات دولت برگزار کردیم که ایشان زمان قابل‌توجهی را برای دیدار و گفت و گو با عزیزان اختصاص می‌دادند. هدف ما از این کار فراهم کردن زمینه برای آگاهی و شناخت بیشتر از توانمندی‌های عزیزان و درک مشکلات آنان در جامعه از سوی بالاترین مقامات اجرایی کشور بود. از این منظر حضور وزرای دولت در نمایشگاه و گفتگو با معلولان حاضر در نمایشگاه فرصت مغتنمی برای طرح مشکلات و مسائل مرتبط با حیطه کار هر وزارتخانه را فراهم می‌ کرد. دیدگاه مثبت آقای هاشمی نسبت به حوزه معلولان و توان‌بخشی و جدیت ایشان برای حل مسائل مرتبط را در سعه‌صدر، وسعت نظر، طرح سؤالات هوشمندانه، دقت و موشکافی جزئیات، پذیرش نظرات کارشناسی و ارائه نکات اصولی و پاسخ‌های مستدل و بسیار مهم از سوی ایشان می‌توان سراغ گرفت که در ملاقات‌های حضوری و دیدارهای ایشان مشاهده کرده‌ام.
یکی از مشکلات همیشگی این حوزه موضوع آمار افراد دارای معلولیت است و این باعث افت کمی و کیفی و ارائه خدمات به‌صورتغییر فعال می‌شود. در آن زمان طرحی مطرح کردیم که بتوانیم هم‌زمان با توزیع سراسری کوپن ارزاق عمومی با اختصاص چند برگ کوپن اضافه خانواده‌های دارای فرد معلول را شناسایی و با ارائه خدمات به آن‌هاتوان‌بخشی را به‌صورت فعال عرضه کنیم. مراتب حضور آقای هاشمی ارائه و ایشان با اختصاص 8 قطعه کوپن اضافی موافقت کردند. هرچند به دلایل مختلف ازجمله زمان محدود برای اجرای کار و تغییر مسئول ستاد بسیج اقتصادی این طرح به انجام نرسید ولی توجه و موافقت ایشان برایمان ارزنده بود.
همیشه در برخورد با افراد دارای معلولیت با چهره ای متبسم و رویی گشاده برخورد و رفتار می‌کردند. وقت مناسبی برای بازدید از مراکز نگهداری و توان‌بخشی اختصاص می‌دادند. در جلساتی که با نخبگان و افراد موفق دارای معلولیت حضورشان بودیم، به‌دقت به سخنان آن‌ها گوش فرا می‌دادند و همیشه نکات کلیدی و راهگشا بیان می‌کردند. علاقه وی به این حوزه گونه‌ای بود که مرحوم جهانبخش صادقی (از معلولان ضایعه نخاعی گردنی که نقاشی چیره‌دست بود و همیشه به‌صورت خوابیده روی تخت نقاشی می‌کشید) تعریف می‌کرد که آقای هاشمی چندین بار در مسیر خود در کنار گالری ایشان در خیابان باهنر توقف کرده و دقایقی را به گفتگو و بازدید از کارهای او اختصاص می‌دادند. در سال‌های اخیر و علیرغم اینکه در مسئولیت اجرایی نبودند بازهم پیگیر مسائل معلولان بودند و به مناسبت‌های مختلف و ازجمله نزدیکی روز جهانی معلولان ملاقات‌هایی با افراد دارای معلولیت و انجمن‌های معلولان داشتند و حساسیت خود را نسبت به موضوع نشان می‌دادند. شخصاً در چندین جلسه ازاین ملاقات‌ها حضور داشتم و گاهی نکاتی راهم مطرح کرده‌ام که علیرغم دور بودن ایشان از حوزه اجرا همچنان با سؤالات دقیق ایشان مواجهه داشتیم.
فقدان آقای هاشمی رفسنجانی مسلماً ضایعه‌ای بزرگ و جبران‌ناپذیر برای کشور است چه مهم‌ترین چیزی که همیشه در چشمانش موج می‌زد عشق به ایران، سربلندی و پیشرفت همه‌جانبه آن بود. بر شناخت راه‌های طی شده در کشورهای توسعه‌یافته درزمینه ارائه خدمات به افراد دارای معلولیت همیشه تأکید داشت و قدم گذاشتن درراه‌های تازه، نو و خلاقانه را می‌ستود. شاید الهام گرفتن از همین روحیه ایشان بود که در آن سال‌ها به ما جرأت داد تا آن مسیرهای جدید را برای تحول در خدمات بهزیستی آغاز و ادامه دهیم، راه‌هایی که هنوز با گذشت زمان تازه می‌نماید و روشن‌کننده طریق برای ارائه خدمات گسترده‌تر به افراد دارای ناتوانی است. با تسلیت درگذشت این بزرگ‌مرد دوران معاصر ایران از خداوند متعال غفران الهی برای ایشان خواهانم. روحشان شاد.
دکتر محمد کمالی - استاد دانشگاه علوم پزشکی ایران
کد مطلب: 65443
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *