«جمهوري اسلاميايران همواره تلاش کرده که امکانات خوبي در اختيار پناهندگان قرار دهد و در اين راستا در خصوص آموزش پناهندگان بسيار هزينه کرده است.» اين بخشي از سخن وزير خارجه کشورمان با کميسر عالي سازمان ملل متحد در امور پناهندگان است.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، ظريف با اشاره به اين موضوع که ايران بيش از سه دهه است که ميزبان پناهندگان بوده و تلاش کرده در زمينههاي بهداشتي و آموزشي اقدامات بسيار زيادي انجام دهد گفت:اما متاسفانه مقدار کمکهاي بينالمللي که دريافت کرده بسيار کم بوده است. وزير امور خارجه کشورمان تاکيد کرد که کميسارياي عالي سازمان ملل متحد در امور پناهندگان و کشورهاي کمککننده لازم است تلاش نمايند تا با افزايش طرحهاي اقتصادي و سرمايهگذاري در داخل کشور افغانستان، زيرساختارهاي لازم براي بازگشت داوطلبانه پناهندگان را فراهم نمايد و در ادامه به پناهندگان کمک نمايند تا آنها در جامعه افغانستان جذب شوند.
وي در اين خصوص به اين نکته اشاره کردند که سرمايهگذاريهاي انجام شده بسيار کم است و ضروري است کار بيشتري انجام شود.
وزير خارجه کشورمان همچنين راهکارهايي براي جذب پناهندگان افغان به کشورشان مطرح کرد.وي همچنين به تعدادي از پروژههايي که براي توسعه اقتصادي افغانستان توسط کشورمان انجام شده از جمله پروژههاي توسعه چابهار، آب آشاميدني و... اشاره و ابراز داشت: اين اقدامات منجر به ايجاد اشتغال بيشتر در داخل افغانستان خواهد شد که زمينه را براي بازگشت داوطلبانه افغانها فراهم ميآورد.
اما اين سخنان ظريف بهانه اي شد براي بررسي تاثيرات حضور افغانستانيها بر ايران و فعاليتهايي که سازمان ملل وساير نهادهاي بينالمللي براي بهبود وضع پناهندگان و بازگرداندن آنها به کشورشان انجام دادهاند.
ايران؛ مقصد امن پناهندگان
ميتوان گفت ايران يکي از آرام ترين کشورهاي منطقه است. کشوري که ثبات سياسي مناسبي دارد و همواره سعي کرده است جنگ و ناامني را از مرزهاي خود دور نگه دارد. اين ويژگي ايران موجب شده است که مقصد بسياري از پناهندگان کشورهاي اطراف باشد. سابقه ورود پناهندگان به ايران به سالها پيش برميگردد، کساني چه بسا دهها سال پيش وارد کشور شدهاند و هنوز شهروند قانوني جمهوري اسلاميايران به حساب نميآيند.
اما پناهندگي به خودي خود همواره مشکلاتي را براي کشورمقصد به دنبال دارد که گاه براي حل آن هزينههاي بسياري به کشور تحميل ميشود. براي درک بهتر ابعاد موضوع نگاهي بر سير ورود افغانها به ايران و معضلات پيش آمده در آن راستا خواهيم داشت.
پناهندگي اجباري، حاصل ناامنيهاي منطقه
مهاجرت گسترده افغانها با اشغال افغانستان توسط قواي اتحاد جماهير شوروي سابق در سال 1978 شروع شد و تا امروز هم ادامه دارد. سيلي از مهاجران افغانستان از اوايل دهه شصت به بعد، به خاطر اشغال اين کشور توسط ارتش سرخ از يکسو و اشتراکات ديني، زباني و تاريخي از سوي ديگر، رهسپار شهرهاي ايران شدند. حدود سه دهه ميزباني ايران با خاطرات تلخ و شيرين فراوان، فراز و نشيبهاي زندگي مهاجران در ايران را رقمزده است. بهخصوص که پناهندگان افغان و پاکستاني انگيزه ضعيفي براي بازگشت دارند.
در اين مدت همواره جامعه ما در مواجهه با حجم گسترده مهاجران با مسائل چالشبرانگيزي مواجه بوده است که برخي حتي آن را در زمره آسيبهاي اجتماعي طبقهبندي ميکنند. آسيب به اين معني که مسئله مبتلا به جامعه ايران است و ميتواند به تهديد تبديل شود و استدلال ميکنند که ايران قادر به تأمين نيازهاي اين حجم از مهاجرين افغاني نيست و حضور آنان امکانات، رفاه و فرصت شغلي و امنيت شهروندان ايران را متزلزل خواهد کرد.
از سويي ديگر برخي حضور افغانها در ايران را در صورت داشتن برنامهريزي صحيح فرصتي در جهت پيشبرد جامعه به سمت توسعه و همينطور ترويج و انتقال فرهنگ و انديشه ايراني به خارج از مرزها تلقي ميکنند.
تأثير مهاجرين افغاني بر بازار کار ايران؛ سطح دستمزد و نرخ بيکاري
پذيرش شمار کثيري پناهنده بار سنگيني را بر اقتصاد ايران تحميل کرده است. دولت ايران مبالغ قابلتوجهي به صورت يارانه نان، انرژي، آموزش، بهداشت و... پرداخت ميکند و پناهندگان افغاني مشابه ايرانيان از يارانههاي عمومياستفاده ميکنند. از طرف ديگر به دليل سختکوشي و پذيرش دستمزدهاي پايين، کارگران افغاني توانستهاند برخي از مشاغل را به انحصار خود درآورند. تخمين ميزان تأثير حضور مهاجرين افغاني بر نرخ بيکاري کشور بهصورت دقيق امکانپذير نيست اما برخي از کارشناسان و مقامات رسميکشور معتقدند که افغانها حدود يکميليون فرصت شغلي را در ايران اشغال کردهاند که اگر به کشور خويش برگردند، کارگران بيکار ايراني امکان کار خواهند يافت و نرخ بيکاري در کشور کاهش مييابد.
کودکان بيهويت
حضور بدون مجوز و مخفيانه اتباع بيگانه در ايران به جهات مختلف با امنيت و نظم عموميکشور منافات دارد. بر اساس مقررات حقوق بينالملل، اتباع بيگانه اعم از اينکه ورودشان مجاز يا غيرمجاز باشد، از حداقل حقوق در ايران برخوردارند. در قانون اساسي جمهوري اسلاميايران در اصول 22، 32، 34 و 39 به برخورداري مشابه بيگانگان و ايرانيان از بعضي حقوق اشارهشده است اما ايران نيز مانند ساير کشورها برخورداري از حقوق سياسي را فقط حق اتباع ايراني ميداند. اتباع بيگانه بهجز در موارد مصرح در قانون از حقوق خصوصي همانند ايرانيان برخوردار ميباشند، ليکن اتباع بيگانهاي که بهصورت غيرمجاز وارد ايران ميشوند در مقابل برخورداري از اين حقوق و تحميل بعضي از اين هزينهها بر دولت تعهدات خود را بهخوبي انجام نميدهند و به دليل فقدان نظارت دولت در انجام اعمال قانوني خود بدون ضابطه عمل نموده و مشکلات زيادي را براي جامعه به وجود ميآورند. يکي از تبعات منفي ورود و خروج غيرمجاز اتباع بيگانه در ايران مشکلات ناشي از ازدواج آنان با زنان ايراني است؛ خصوصاً در مواردي که قانون دولت متبوع آنان تابعيت شوهر را بر همسر ايراني تحميل نمايد. ورود غيرمجاز اتباع بيگانه بويژه اتباع افغاني به ايران و ازدواجهاي غيرقانوني آنها با زنان ايراني ازيکطرف باعث سلب تابعيت زنان ايراني شده و از طرف ديگر، به دليل عدم ارتباط آنان با کشور اوليه، امکان اخذ شناسنامه و ساير مدارک هويتي براي فرزندان ناشي از اين ازدواجها فراهم نميآورد. در اين حالت وضعيتي به وجود ميآيد که از آن تحت عنوان «کودکان بيهويت» نامبرده ميشود. اين کودکان بيشتر از آنکه به کشور متبوع پدر يا خود پدر تعلق داشته باشند به ايران و زادگاه مادر وابستهاند. اين کودکان به دليل فقدان شناسنامه امکان تحصيل در مدارس ايران و حق کار در کارگاهها در ايران را ندارند. براي اين کودکان حتي پس از رسيدن به سن هجدهسالگي امکان اخذ شناسنامه ايراني وجود ندارد. البته با فرض اينکه در هجدهسالگي هم به اين کودکان شناسنامه ايراني داده شود، مشکل آنها حل نخواهد شد زيرا آنها بهترين دوره زندگي براي تحصيل را از دست ميدهند و قانونگذار هيچ تدبير حمايتي براي آنان پيشبيني ننموده است. چنين کودکاني حتي در برنامههاي صندوق حمايت از کودکان سازمان ملل متحد نيز موردحمايت واقع نشدهاند. آمارهاي غيررسمي نشاندهنده اين است که هماکنون بيش از 3 ميليون مهاجر افغاني در ايران حضور دارند که از اين تعداد بيش از 840 هزار نفر از آنها بهصورت پناهنده تحت حمايت نماينده کميسارياي سازمان ملل متحد هستند. شهرهاي تهران، مشهد، اصفهان و شيراز اصليترين محل اقامت اين پناهندگان در ايران هستند. با اينکه ايران يکي از بهترين مقاصد پناهندگي براي کشورهاي منطقه است اما سازمان ملل و ساير نهادهاي حقوق بشري تلاش چنداني براي بهبود وضع پناهندگان حاضر در ايران نميکنند و روند پناهندگي مدام در حال افزايش است و با ايجاد ناامني در منطقه، ايران هر ساله مقصد پناهندگان کشورهاي بيشتري است. با اين حال بايد منتظر ماند اقداماتي در داخل يا خارج از کشور براي حل اين مشکل صورت گيرد.
گزارش:سحر مهرابی