مخرج مشترک مشایی، بگم بگم و جیگر فرض کردن مردم

ارتباط بین اسفندیار رحیم مشایی، بگم بگم های احمدی نژاد و جیگر فرض کردن مردم چیست؟ برای پی بردن به این ارتباط مطلب زیر را بخوانید.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، این روزها داد و بیداد اصولگریان ازعملکرد جریان به اصطلاح انحرافی رو به آسمان است و هر اصولگرا و اصولگرا زاده ای از هر سو تیری به سمت این جریان و لیدر مشهور آن جناب اسفندیار رحیم مشایی پرتاب می کند. این که این تیرها به حق پرداخته می شود یا نه بحث مفصلی را می طلبد اما نکته ای که نباید زیر گرد و خاک این انتقادها فراموش بشود این است جریان اصولگرایی مسئول همه آن چیزی است که توسط دولت نهم و دهم بر سر این مملکت نازل شده است. این یعنی رحیم مشایی مولود جریان اصولگرایی است و اساسا غر زدن اصولگرایان درباره جریان انحرافی مثل این می ماند که آدم بچه ای را که خودش خلاف کار تربیت کرده نفرین کند.
اصولگرایان نباید فراموش کنند مردمی که امروز زیر بار سنگین تورم کمرشان خم شده و سفره اشان هر روز خالی تر از دیروز می شود تا قبل از سال ۸۴ نه رحیم مشایی می شناختند و نه چندان محمود احمدی نژاد. این جریان اصولگرا بود که با سلام وصلوات و حمایت، احمدی نژاد را در آن سال و سال ۸۸ روانه

پاستور کرد و سمت مهم مدیریت معیشت زندگی مردم را به وی سپرد. همین جریان بود که در سه مجلس هفتم، هشتم و نهم قدرت را در دست داشت و دارد اما هیچگاه مانع از تخریب بنیان های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ممکلت نشده است. توانش را نداشته یا قصدش را، محل بحث نیست. مهم این است که این جریان قدرت را در دست داشت و مانع عملکرد دولت نشد.
یکی از آفات دولت های نهم و دهم رشد رشد سیاست تخریب و افترا به جای رقابت معمول سیاسی بود. اوج این سیاست در انتخابات ریاست جمهوری دهم ریاست جمهوری بود و احمدی نژاد بدون هیچ ابایی از این روش برای تخریب رقبا استفاده کرد و پایه گذار سیاست ورزی«بگم»«بگم» شد. آن روزها قاطبه اصولگرایان سکوت کرد چون منفعت آنها در سکوت بود. آن روزها وقتی آبروی ناطق نوری و هاشمی رفسنجانی به ثمن بخس فروخته شد جریان اصولگرا سکوت کرد تا روزی که ...
این سیاست ورزی بعدها توسط جریان به اصطلاح انحرافی علیه رقبای اصولگرا هم استفاده شد به طوری که رسانه های وابسته به این جریان هر از چندگاهی برای خاموش کردن همراهان سابق و رقبای امروز گوشه ای از مدارک و اسنادی را که از مراکز مهم به چنگ آورده بودند رو می کردند و اوج این سیاست ورزی به آنجا رسید که احمدی نژاد در جلسه استیضاح وزیر کار خودش دست به کار شد و بخشی از اسناد و مدارک موجود علیه خانواده رئیس مجلس در مانتیورهای خانه ملت افشا کرد.
بله؛ جریان اصولگرا باید پاسخگو باشد نه منتقد و آلترناتیو. وقتی امروز آقای قالیباف در تبلیغات انتخاباتیش می گوید دوران بگم بگم گذشته، اول باید به این پرسش جواب دهد چطور آن روز که احمدی نژاد با این روش، رقبایی غیر از شما را از گود خارج کرد، انتقاد نکردید و نگفتید که سیاست بگم بگم ایراد دارد. یا امروز از دوستان اصولگرایتان نمی پرسید که چرا در برابر آن بگم بگم ها سکوت کردند و گذاشتند که اینگونه مدیریت کشور از ریل عقلانیت و اعتدال خارج شود؟
مخلص کلام اینکه پدیده جریان انحرافی یا همان تیم مشایی- احمدی نژاد که به زعم جریان اصولگرا می خواهد با استفاده از امکانات دولتی در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند و از سیاست بگم بگم هم استفاده می کند، مولود جریان اصولگراست. جریان اصولگرا(نه اصولگرایی) مسئول این پدیده و بگم بگم است و به جای اینکه با آن رقابت کند باید در محضر ملت و نخبگان پاسخگوی عملکرد آن باشد.
به هرحال جیگر فرض کردن مردم هم اندازه ای دارد!