گروه سياسي- سيدمجيد حسيني: نمايندگان مجلس دوازدهم روز يکشنبه براي اولين بار به ديدار رهبر معظم انقلاب رفتند و از نزديک به سخنان ايشان گوش فرا دادند.
به گزارش
مردم سالاری آنلاین ،اين ديدار يک نکته مهم نيز داشت و آن اين بود که دکتر مسعود پزشکيان رئيس جمهوري منتخب نيز که تا زمان تنفيذ حکم از سوي رهبر انقلاب همچنان نماينده مردم تبريز در مجلس شوراي اسلامي نيز هست، در اين جلسه حضور داشت و رهبر انقلاب بخش مهمي و زيادي از سخنان خود را به حمايت از دولت چهادهم اختصاص داد.
ايشان در سخنانشان مانند هميشه در بخشهايي از اقدامات مجلس گلايه کردند و در بخشهايي نيز از مصوبات مجلس دفاع کردند.
پيش از سخنان رهبري، قاليباف به عنوان رئيس مجلس دوازدهم به ايشان گزارش داد و در سخنانش تاکيد کرد که مجلس به دنبال همراهي با دولت است و اين کار را نيز خواهد کرد. اما سخنان رهبر معظم انقلاب در جاي خود بسيار مهم بود که همه مسئولان کنوني و دولت آينده بايد سرلوحه کارهاي خود قرار دهند.
ايشان در سخنانشان فرمودند که موفقيت دولت چهاردهم، موفقيت همه ماست. اين سخن ايشان نشان از شناخت عمق حساسيت تشکيل دولت چهاردهم دارد، زيرا در زمانيکه حضور مردم در پاي صندوقهاي راي در طي 4 انتخابات گذشته اعلام خطري براي نظام بود، اين حضور مردم در دور دوم انتخابات رياست جمهوري براي نظام دستاوردي مهم به شمار ميرود که بايد از آن پاسداري کرد.
استفاده از فرصت پيش آمده براي نظام
مردم اينبار براي آخرين بار راي مشروط به جمهوري اسلامي دادند تا ببينند که چقدر مسئولان نظام به خواست آنها اهميت ميدهند.
اين ولي نعمتان انقلاب اين بار خواست خود را حداقلي بيان کردند اما حجم عظيمي از مردم به پاي صندوقهاي راي نيامدند و همچنان نظاره گر رفتارهاي مسئولان نظام هستند.
مردم ميخواهند ببينند که آن قشري که ميان سالان را تشکيل ميدهد و پاي صندوقهاي راي رفتند و پدران و مادران آنها محسوب ميشوند، آيا همچنان کلاهشان پشم دارد و اميدوارند که کشور به سامان برسد.
اتفاقاتي که در کشور رخ ميدهد هر روز بدتر از روز قبل براي مردم تقويم را ورق ميزند. مردم احتياج به صدقه ندارند، آنها ولي نعمتان انقلابند و مسئولان بايد در مسير خواست آنها حرکت کنند. اين وظيفه مسئولان است، فرقي نميکند چه مجلس باشد، چه دادستان قوه قضاييه و چه مدير قوه مجريه. همه بايد در مسير خواست مردم حرکت کنند.
براساس آمارهاي جمعيتي، کشور روبه پيري است و تا چندسال آينده جمعيت ميان سال و پير کشور چند برابر جمعيت جوان خواهد بود، اين جمعيت احتباج به ملزومات دوران بازنشستگي دارد.
اما آيا همچنان بايد در مسيرهاي قديمي و بدون استفاده از دانشهاي به روز دنيا، روزگار طي کرد. آيا همچنان بايد از زيرساختهاي قديمي کشور در آينده نيز استفاده کرد و نبايد مدرنيته را وارد زندگي روزمره مردم کرد؟ آيا همچنان بايد ميدان و فرصت را به کشورهاي حاشيه جنوب خليج هميشگي فارس تعارف کرد تا آنها سرمايههاي سرگرداني را که علاقه به حضور در ايران دارند را به سمت خود جذب کنند؟
آيا همچنان بايد براي حل يک مشکل اين جناح با آن جناح مخالفت کند تا شايد روزي فرا رسد که نوبت به مخالفين برسد تا به نام خود ثبت کنند؟
آيا همچنان مردم ايران بايد در خانههاي خود و در کنار اقوام و آشنايان عکسهاي دوران جواني خود را ورق بزنند و حسرت آنرا بخورند؟
اين دولت دولت بني صدر نيست که به دنبال منافقين باشد، اين دولت دولت رجايي نيست که درگير ترورهاي گسترده باشد، اين دولت، دولت دفاع مقدس نيست که درگير جنگي گسترده باشد، اين دولت دولت سازندگي نيست که درگير احياي کشور پس از جنگ باشد، اين دولت دولت اصلاحات نيست که بخواهد مسير کشور را اصلاح کند و توسعه سياسي را در برگه اول دفتر خود بنويسد. اين دولت دولت کريمه نيست که بخواهد با وجود درآمدهاي فزاينده از نفت، پول پاشي کند. اين دولت، دولت تدبير نيست که بخواهد موضوعات در هم تنيده سياست خارجي ايران با جهان را حل کند. اين دولت دولت سکون سيزدهم نيست که بخواهد همه چيز را در همان جايي بود متوقف کرده و نگه دارد.
اين دولت، دولت ايران است. ميخواهد ايران را به جايگاه واقعي اش برگرداند. ميخواهد آنچه که تاکنون حقش بوده و دنيا از دادن آن به ايران امتناع ميکرده را به خانه برگرداند.
آنچه دولت چهاردهم ميخواهد و نميخواهد
اين دولت ميخواهد نظام جمهوري اسلامي را حفظ کند. نظامي که با خون صدها هزار شهيد درخت تنومندي شده که اين روزها حتي با طوفانهاي سهمگين نيز خمي به ابرو نميآورد.
اين دولت ميخواهد با همه يار باشد، ميخواهد باهمه کار کند، اين دولت مانند رئيسش تمامي منتفدان خود را در آغوش ميکشد و دشمنانش را ميبخشد. اين دولت براي فردايي بهتر آمده است؛ براي آينده جوانان، براي آينده کهنسالان، براي آينده زنان، براي آينده کودکان، براي ايران آمده است. اين دولت ميخواهد به جامعه جهاني بازگردد و سهم و حقش را از روزگار در حال گذر بگيرد. ميخواهد به مردم بگويد که صداي بي صدايان است و ميخواهد آنهايي را پاي صندوقهاي راي نيامده پشيمان کند که بايد به جمهوري اسلامي اعتماد کرد. ميخواهد آنهايي را دل در گرو ايران و اسلاميت دارند باهم بر سر ميز بنشاند و گفت وگو را شروع کند.
ميخواهد صداي همه را بشنود، صداي آنهايي که سکوت فرياد زدند و آنهايي که در کف خيابان حق خود را مطالبه کرده اند.
آري اين دولت، دولت ايران است. درعين حال اين دولت نميخواهد همچنان تک صدايي باشد، نميخواهد ايران را فقط براي حزب اللهيها بخواهد، نميخواهد با زنان با خشم خشونت برخورد کند، نميخواهد سهم آب اصفهان و يزد و چهارمحال و بختياري را از آنها بگيرد، نميخواهد بر غم و اندوه مردم بيافزايد، نميخواهد پشت درهاي بسته با جهان گفت وگو کند، نميخواهد اجازه دهد سرمايههاي ملي ايران توسط ديگران به غارت رود، نميخواهد دروغ بگويد، ريا کند و وعدههاي ناشدني بدهد. اين دولت نميخواهد صداي ناله کودک سيستاني را بشنود نميخواهد، مرگ کولبران کردستاني را ببيند، نميخواهد مرد خانواده را شرمنده کودکانش کند، نميخواهد بغض فروخورده مادران فرزندان کشته شدهاش باشد.
ميخواهد همه کار کند براي ايران و به نظر ميرسد اينبار صداي بي صدايان در جان و بطن پوسته سخت حکومت نيز نفوذ کرده و بايد قدر اين فرصت را دانست. اين بار آخر است.