گروه سياسي : اگرچه اين روزها ايران و جامعه درگير سوگواري براي از دست دادن رئيس جمهور فقيد و هيات همراهش است اما به موازات آن در گعدههاي سياسي بازار انتخابات رياست جمهوري حسابي داغ شده است.
به گزارش
مردم سالاری آنلاین ،در حقيقت افراد،احزاب و جريانهاي سياسي به تکاپو افتاده اند تا بتوانند از فرصتي که مهيا شده کمال سود را ببرند.البته که از منظر سياسي و حزبي اين موضوع خارج از عرف و عجيب به نظر نميرسد. مطابق اصل 131 قانون اساسي و زمانبندي صورت گرفته زمان زيادي تا برگزاري انتخابات باقي نمانده و از همين رو افراد، احزاب و جريانهاي سياسي ناچارند خيلي زود به مرحله تصميم گيري و اجرا برسند.
براساس آنچه گفته شد در زماني بسر ميبريم که در رسانههاي رسمي و غير رسمي نامهاي زيادي براي کانديداتوري مطرح ميشود. يعني از يکسو جريان دولتي براي نگاه داشتن اين سمت و ادامه برنامههاي رئيس جمهور فقيد به دنبال آن است که شخصي همسو با شهيد آيت الله سيد ابراهيم رئيسي از درون کابينه کانديدا شده و با توجه به جو فعلي پيروز اين انتخابات باشد. درعين حال، جريان منتقد هم که اعم از اعتداليها و اصلاح طلبان به نظر نميرسد بيکار ننشسته و وارد گفت وگوهاي درون جرياني خود براي رسيدن به يک تصميم شده است. در اين جبهه هم بعضا نامهايي به بيرون درز کرده ولي همه در حد شنيدههاست.
اما در اين ميان يک جريان سومي هم وجود دارد که در ظاهر به نظر ميرسد همفکر و همسو با رئيس جمهور فقيد بوده ولي در عين حال اعتقادي نيز به گزينههاي مطرح داخل پاستور مثل محمد مخبر ندارد زيرا چه در عرصه سياست داخلي و چه در عرصه سياست خارجي قائل به رويکردهاي غير سياستهاي دولت سيزدهم دارد.
جبهه پايداري اين روزها ديگر يک جريان حاشيه اي سياسي نيست بلکه سالهاست که کم کم در حال قدرت گرفتن و تصاحب جبهههاي مختلف سياسي است. اين جبهه اخيرا توانسته کرسيهاي حساس و مهم تهران در مجلس را نيز از آن خود کند و براي تعيين رئيس پارلمان خط و نشان بکشد.همين جبهه پيش تر نيز مهمترين و بزرگترين رسانه کشور يعني رسانه ملي را از آن خود کرده و در حال پمپاژ تفکرات خود از طريق همين رسانه است.
حال به نظر ميرسد اين جبهه براي انتخابات رياست جمهوري به سراغ گزينه اصلي و قديمي خود يعني سعيد جليلي برود. البته ناظران بسياري معتقد هستند که جليلي در حقيقت رئيس جمهور در سايه دولت سيزدهم بوده است و وي توانسته در بسياري از تصميمهاي سياسي و سياست خارجي با توجه به مهرههايي که درون دولت داشته و دارد تاثيرگذار باشد.اما نکته اصلي اينجاست که اگر ترکيب پاستور تغيير کند ديگر جبهه پايداري نفوذ سابق خود را در دولت نخواهد داشت فلذا تکاپويي که اين روزها شاهد درون اين جبهه هستيم با منطق سياسي همخواني دارد. سعيد جليلي در انتخابات قبلي رياست جمهوري نيز حضور داشت و در مناظرهها بيش از آنکه وارد چالش با کانديداهاي ديگر شود مسير خود را رفت. زيرا مقرر شده بود که او براي پوشش رئيس جمهور فقيد در ميدان باشد و همين هم شد. اما موضوع مهم آنجا بود که بعد از پيروزي شهيد سيد ابراهيم رئيسي در انتخابات او به چند سهم مرسوم سياسي اکتفا نکرد و تلاش کرد به صورت مويرگي در تمام ارگانهاي دولتي نفوذ داشته باشد. نشان به آن نشان که گهگداري تصاويري از جلسات همفکري سعيد جليلي منتشر ميشود که او در راس جلسه نشسته و بعضا برخي وزراي دولت سيزدهم نيز در جلسه حضور داشته در حال گوش دادن به توصيههاي وي هستند. براي مثال بعد از دستگيري و اعلام محکوميت ساداتي نژاد وزير سايق جهاد کشاورزي تصاويري منتشر شد که اين محکوم در همين جلسه حضور داشته و در حال يادداشت برداري از نصايح و توصيههاي سعيد جليلي است.
هرچند زمان اندک اما براي برخي گمانه زنيهاي سياسي نيز به نظر ميرسد، همچنان زود است. زيرا جريانها و احزاب سياسي کشورمان هنوز در مرحله گعدههاي داخلي خود هستند و نکته اي را بروز ندادند و آنچه که در رسانههاي غيررسمي منتشر ميشود شنيدهها و درگوشيهايي است که به بيرون درز کرده است.
حتما طي روزهاي آينده اين گمانه زنيها شدت گرفته و اسامي بيشتري مطرح ميشود.
اما تا همينجاي کار ميتوان گفت رقابت براي کرسي جانشيني شهيد سيد ابراهيم رئيسي سه ضلع دارد؛ ضلع دولت، ضلع اعتداليها و اصلاح طلبان و ضلع جبهه پايداري.
اين فعلا يک شماي کلي و مقدماتي است و حتما طي روزهاي آينده شاهد تغييراتي در آن خواهيم بود.