گروه سياسي - فخري سادات مسچي: روز جمعه با برگزاري مرحله دوم انتخابات مجلس شوراي اسلامي پرونده انتخابات دوره دوازدهم مجلس شوراي اسلامي و ششمين دوره مجلس خبرگان رهبري بسته شد ولي عجايب و شگفتيهاي فراواني در اين دوره از انتخابات را شاهد بوديم.
به گزارش
مردم سالاری آنلاین ،ردصلاحيت گسترده اصلاح طلبان، اعتداليون و مستقلين از سوي هياتهاي اجرايي و عدم تاييد صلاحيت آنها از سوي هياتهاي نظارت و شوراي نگهبان از جمله مهمترين عوامل دخيل در برگزاري انتخاباتي موفق محسوب ميشود.
البته اصلاح طلبان پيش از انتخابات پيش بيني کرده بودند که در صورت ثبت نام در انتخابات قطعا با طيف گسترده اي از ردصلاحيتها مواجه خواهند شد به همين دليل بسياري از نيروهاي اصلاح طلب از انجام پيش ثبت نام خودداري کردند. در عين حال اين طيف سياسي ميدانست که در صورت حتي تاييد صلاحيتها تاثير محسوسي در حضور مردم در پاي صندوقهاي راي ديده نخواهد شد و قطعا مشارکت به قبل از دولت سيزدهم بازنخواهد گشت. زيرا همچنان دلايل عدم حضور مردم در انتخابات پابرجاست و هيچ تغييري در اين دلايل نسبت به 4 سال گذشته صورت نگرفته است.
تلاش حکومت براي راضي کردن نسل جديد
اصلاح طلبان اين را هم ميدانند که حتي راي دهندگان به رييس دولت کنوني در سه سال قبل، نيز به جمع خيل عظيم مردمي پيوستهاند که حضور در انتخابات را کاري عبث ميدانند. يعني حتي جناح اصولگرا نيز با ريزش شديد راي دهندگان در سبد راي خود همراه است، حتي آنهايي که بصورت سنتي به اصولگرايان راي ميدهند نيز در انتخابات اخير يا راي ندادند، يا سفيد راي دادند و يا راي مخدوش در صندوق انداختهاند. حال به اين موضوع اين را هم اضافه کنيد که بسياري از اصلاح طلبان سنتي هم با توجه به اقدامات مجريان و ناظران انتخابات در پاي صندوقهاي راي حاضر نشدند و راي ندادند. از آن جمله ميتوان به حجت الاسلام سيد محمدخاتمي در دو مرحله اول و دوم اشاره کرد.
اين دوره از انتخابات با کمترين ميزان مشارکت در انتخابات بعد از انقلاب اسلامي مواجه بوديم که براي بررسي اين موضوع بايد بيشتر به ارزيابي نظرات آراي خاکستري مردم يا همان قشر متوسط جامعه پرداخت.
قشري که در سالهاي اخير بيشتر درگير مسايل و مشکلات اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي بوده و بيشترين آسيب ديدگي را از سياستهاي نادرست کلان کشور در تمامي اين حوزهها محمل شده است.
اين قشر در طي سالهاي گذشته بيشتر به دنبال اصلاح امور بود اما بعد از اتفاقات شهريور 1401 از تمامي جناحها و گروههاي سياسي داخل نظام و حتي خارج از نظام عبور کرده و بيشتر در فضايي خلسه بدون اينکه بداند که چه ميخواهد بسر ميبرد. اين قشر اما ميداند که چه نميخواهد ولي راهي هم براي حل آن در برابر خود نميبيند و منتظر است تا اينکه زمان مشخصي برسد و بتواند مسيري که روزگار در سرراهش قرار ميدهد را طي کند. اين قشر از نسل جديدي است که به نام «ضد» معروف است و تفکراتي دارد که نسلي که اين افراد فرزندانشان هستند و انقلاب و جنگ را تجربه کردند، فراترند. اين نسل دنيايي دارد که با دنياي همه جهان تفاوت دارد. اما نسل ضد هنوز براي خود راه و منش مشخصي ترسيم نکرده ولي حاضر هم نيست به قواعدي که مشخصا حاکميت برايش ترسيم کرده تن دهد.
در موضوع حجاب و طرح نور که اين روزها سروصداي فراواني بپا کرده ميتوان اين تفاوت نگاه را ديد. البته در شهرستانها و روستاها با توجه به اينکه شرکت در انتخابات مجلس بيشتر قبله اي است و قبايل براي حضور هم قبيله خود در مجلس تلاش ميکنند اما جوان ترهاي آنها با وجود فضاي مجازي و گردش اطلاعات بسيار زياد حاضر نيستند تن خواستههاي بزرگ قبيله خود بدهند از اين رو ميزان مشارکت در شهرها و روستاها غير از تهران نيز کم شده است.
اصلاح وضع اقتصادي يکي از راههاي جلب اعتماد مردم
حال اين موضوع را به وضع اقتصادي کنوني کشور اضافه کنيد که مردم درگير مسايل معيشتي و مادي هستند و براي تامين حداقلهاي زندگي در چند شيفت، کار ميکنند تا بتوانند در برابر تورم بسيار زياد و سرسام آور کمي گليم خانواده خود را از آب بيرون بکشند. اينکه حکومت حاضر نيست تغييراتي در راه و رسم کشورداري ايجاد کند بحث قابل تاملي است اما اينکه بخواهيم مردم را پاي صندوقهاي راي هم بياوريم به نظر ميرسد با اين موضوع چندين سال فاصله وجود دارد و اگر از همين امروز حکومت خواستههاي مردم به عنوان يکي از ارکان حکومت را بپذيرد بايد ثمره آنرا حداقل در چند دوره بعد ديد تا بتوان مردم را متقاعد کرد که نظام ميخواهد با تودهها تعامل داشته باشد.
به هر حال اينکه حکومت بتواند نيازها و خواستههاي قشر مردم را برآورده کند راه بسيار طولاني در پيش است که بيشتر به گشايشهاي بسياري نياز دارد که از آن جمله ميتوان به رفع تحريمها اشاره کرد، اما اينگونه که به نظر ميرسد براي همين کار نيز دولت اراده اي براي انجام ندارد.
يکي ديگر از موضوعاتي که ميتواند اعتماد مردم را دوباره جلب کرد مبارزه گسترده با فساد است که آن نيز اين روزها شاهد هستيم که دولت سيزدهم که شعارش مبارزه با فساد و راه اندازي گشت ارشاد مديران است، گرفتار آن شده که نمونه آنرا در فساد دبش واخيرا موضوع توضيح روغنهاي آلوده مشاهده کرد.
اينگونه موارد هشداري است به سياستگذاران که براي انتخابات آينده ميزان مشارکت بسيار کمتر خواهد بود.
راه پيش روي دولت براي حضور مردم در انتخابات رياست جمهوري
قطعا نميتوان با آمارسازي و ارايه اطلاعات غيردقيق به مردم و گفت وگوهاي تلويزيوني ذهن تودهها را تغيير داد زيرا آنها بايد در عمل و در زندگي خود اين تغييرات را احساس کنند. در هر صورت اين دولت است که براي اينکه در چهارسال آينده بتواند راي مردم و حداقل همان ميزاني که در دور قبل راي گرفته بود را نگه دارد، بايد کاري شگرف انجام دهد که بيشتر به معجزه ميماند.