گروه اقتصادي – محمدحسين روانبخش: اخبار پيرامون مذاکرات و توافق هستهاي يکبار ديگر در هفته اخير بازار ارز را تحت تاثير قرار داده است و دلار در بازار آزاد، بالاخره بعد از ماهها به قيمتي کمتر از 50 هزار تومان خريد و فروش ميشود.
به گزارش
مردم سالاری آنلاین ،اين موضوع البته نه آنقدر که برحي رسانههاي طرفدار دولت عنوان ميکنند «سقوط قيمت دلار» است و نه دستاورد ويژه اي براي دولت است. در ماههاي اخير قيمت دلار در بازار آزاد اعلام نميشد، ضمن اينکه در فروردين ماه محمدرضا فرزين رئيس کل بانک مرکزي گفت «نرخ ارزي که نوسان دارد، نرخ ارز کانالهاي تلگرامياست که نرخ ارز کشور نيست. اين قيمتها عموماً نرخهاي تحريف شده و ساختگي است که هيچ نيازي از کشور با آن تأمين نميشود». اما حالا وقتي قيمت «ارز کانالهاي تلگرامي» کاهش مييابد، هم اين قيمت به رسميت شناخته ميشود و هم کاهش آن ربطي به کانالهاي نلگراميندارد و زحمتي است که دولت کشيده است! اگر کاهش قيمت چهار – پنج هزار توماني دلار دستاورد بزرگ دولت است، گران شدن 25 هزار توماني دلار در يک و نيم سال گذشته را بايد چه بناميم؟ جالب اينجاست که محسن رضايي معاون اقتصادي دولت – که به تازگي از دولت خداحافظي کرده است – در ايام تبليغات انتخاباتي عنوان کرده بود که «واحد پول کشور» را به سومين ارز پرقدرت منطقه بعد از دلار و يورو تبديل ميکند اما وقتي ريال تبديل به بي ارزش ترين پول منطقه شد و هر 500 هزار ريال کمتر از يک دلار ارزش پيدا کرد، نه خودش و نه رئيسش حرفي نزدند و سعي کردند در خيال، خود را سوار بر قطار پيشرفت ببينند! با اين حال، حالا با کاهش نسبي دلار چند نکته را بايد مورد توجه قرار داد و بر آن تاکيد کرد: اول اينکه چه بخواهيم و چه نخواهيم وضعيت معيشت مردم به مذاکرات و توافق گره خورده است و اين سخن که ما اقتصاد کشور را به مذاکرات هسته اي گره نميزنيم ، سخني از روي ناآگاهي بوده است. در دنياي امروز، زندگي در جزيره اي منقطع از دنياي بين الملل، امکان پذير نيست و فقط در فانتزيها ممکن است! افزايش احتمال توافق در روزهاي اخير، بيش از همه سعي و توان و تبليغات دو ساله دولت، در بازارهاي مختلف تاثير داشته است و اين موضوع، نشان ميدهد که اگر دولت هيچ کاري نکند و فقط توافق را پيش ببرد، براي همه مفيدتر است! نکته دوم اين است که با توحه به اينکه کاهش قيمت دلار، بازارهاي ديگر را هم دچار اصلاح کرده است، مشخص ميشود که برخلاف تبليغاتي که درباره «دلار زدايي» و «افول قدرت دلار» شده، همچنان اقتصاد در ايران وابسته به دلار است و حداقل الان نبايد از اين حرفها زد. به قول يکي از صاحب نظران اقتصادي، «بيشترين چيزي که اين روزها خودنمايي ميکند، اين است که #دلار_زدايي از اقتصاد ايران، يک شوخي بيشتر نيست. دلار و آن هم فقط «قيمت دلار بازار آزاد»، ژنرال اقتصاد ايران است و با حرکتش همه بازارها از جمله بورس را دنبال خودش ميکشد. اين روند هم در صعود و هم در نزول ثابت شده است و ترديد نکنيد اگر خبرهاي خوب از مذاکرات تمام شود و دلار به کف قيمتي خود برسد، در مسير صعود هم اين دنبال کردن بقيه بازارها مثل طلا و بورس و خودرو و مسکن ادامه خواهد داشت.»اما نکته آخر، بررسي چگونگي تاثير مذاکرات و احتمال توافق بر بازار ارز است. اينکه اين بار اخبار توافق بر بازار تاثير گذاشته، در حالي که در طول دو سال گذشته بارها اخبار و شايعاتي در اين خصوص منتشر شد و بازار ارز به آن بي توجهي نشان داد، چيست؟به نظر ميرسد براي پاسخ به اين سوال، بايد در ماهيت بازيگران اصلي اين بازار دقت داشت. بسياري از کارشناسان عقيده دارند عمده ارز تزريقي در بازار ايران مربوط به دولت است و بازيگران اصلي اين بازار يا عاملان دولت (فروشندگان غير رسميارزهاي دولت) هستند يا افرادي بسيار ذي نفوذ هستند که رانت اطلاعاتي قوي دارند و بر اساس اين رانت، بازار را هدايت ميکنند. اين دو گروه اطلاعات خود را از رسانهها و شايعات نميگيرند؛ بلکه دقيقا ميدانند چه اتفاقاتي در شرف وقوع است و بر اساس آن ارز را از بازار جمع ميکنند يا دست به فروش گسترده ميزنند.اگر اين تحليل را بپذيريم، ميتوان نتيجه بگيريم که کاهش قيمتها در بازار ارز در روزهاي اخير نشانه اي از افزايش احتمال توافق است. در واقع بازار ارز دارد به طور غيرمستقيم موثق ترين اخبار برجاميرا بازگو ميکند. روند کاهش قيمت اما به اندازه اي نيست که بگوييم نظام تصميم خود را گرفته است؛ در واقع ميزان کاهش قيمت دلار فقط نشان ميدهد که تمايل به توافق در بين مسئولان تصميم گيرنده افزايش يافته است اما هنوز خبري از توافق نيست. تصميم نهايي زماني گرفته شده است که دلار در بازار، کاهشي حداقل 25 درصدي داشته باشد. به عبارت ديگر، تصميم نهايي ايران براي توافق اولين بار نه در خبرهاي بينالمللي اعلام ميشود و نه به اطلاع مردم هميشه در صحنه ميرسد، بلکه خودش را در بازار ارز جار ميزند!