گروه اقتصادی - محمدحسین روانبخش: بازار سرمایه روزهای خوبی را نسبت به ماههای قبل سپری میکند. بورسی که از مردادماه 1399 وضعیتی نامناسب پیدا کرد و سرمایههای خرد سهامداران را بر باد داد، از آذرماه بازدهی نسبتا مناسبی پیدا کرد.شاخص کل بورس که از آغاز سال عموما در کانال یک میلیون و 300 هزار واحد قرار داشت، طی هفتههای اخیر سه کانال بالا رفته و حالا انتظار میرود که در هفته آینده وارد کانال یک میلیون و 700 هزار واحد شود.
به گزارش
مردم سالاری آنلاین،روند افزایش قیمتها در بازار سرمایه از بیستم آذرماه آغاز شد. در آن زمان شاخص کل عدد یک میلیون و 384 هزار واحد را نشان میداد. افزایش قیمتها که به طور میانگین خود را در این شاخص نشان میدهد، باعث شد که طی چهل روز گذشته، این شاخص 305 واحد رشد کند و در پایان معاملات روز چهارشنبه 28 دی به عدد یک میلیون و 689 هزار واحد رسید که به این ترتیب سهامداران به طور میانگین 22 درصد سود کسب کردند. این بازدهی بالا اگرچه چشمگیر و قابل توجه است اما سابقه دوساله بورس و زیانهایی که عموم سهامداران در این بازار متحمل شدند، باعث شده که برای آنهایی که در طی این دو سال در این بازار باقی مانده اند، این سود حکم جبران زیانهای قبلی را داشته باشد. اگرچه باید گفت که بسیاری از سهامداران خرد در طی این دو سال از بازار خارج شده اند. در واقع عموم کسانی که در پنج ماه اول سال 1399 بر اساس تبلیغات و بر مبنای سوددهی بسیار عجیبی که بورس در آن ایام داشت، وارد این بازار شدند، با زیان این بازار را ترک کرده اند و آنهایی که باقی مانده اند سرمایه گذاران حرفه ای تری بودند که سرمایههای خود را مدتها پیش از آن روزهای عجیب وارد بورس کرده بودند و با نوسانهای این بازار آشنایی نسبی داشتند.
شروع سقوط تاریخی بورس در زمان دولت روحانی آغاز شد و از همان زمان نارضایتیهای سهامداران آغاز شد. دولتمردان امروز در ایام تبلیغات از این نارضایتی استفاده کردند و با دادن وعدههای رنگارنگی چون حل مشکل بورس ظرف سه روز یا اعلام اینکه بهبود وضعیت بورس جزو اولین دستورهای آنها خواهد بود، برخی سهامداران را امیدوار کردند اما در آذرماه سال گذشته وضعیت به اندازه ای ناخوشایند شد که روند خروج پول حقیقی از این بازار شدت گرفت و طرف 6 ماه بسیاری از سهامداران خرد عطای این بازار را به لقایش بخشیدند و سرمایههای خود را به بازارهای موازی مثل ارز، طلا و خودرو منتقل کردند. دولتمردان هم گویی بورس را از یاد برده اند، دیگر اشاره ای به وعدههای خود نمیکردند. بهم ریختن بی سابقه اقتصاد کشور و وضعیت معیشت مردم در پی آنچه «جراحی اقتصادی» نام گرفت و در واقع اقتصاد کشور را به بیماری محتضر تبدیل کرد، باعث شد که مشکلات مردم به اندازه ای متنوع شود که بورس در این میان اصلا به حساب نیاید.
حالا اگرچه روند بازدهی بورس وضعیت مثبتی پیدا کرده است اما مردم چندان اعتنایی به این موضوع ندارند. دلیل این امر را میتوان موارد متعددی دانست که اهم آن را میتوان موارد زیر دانست:
1-تجربه تلخ شکل گرفته در بازار سرمایه، اجازه فکر کردن به سرمایه گذاری دوباره در این بازار را به مردم نمیدهد. آنهایی که طی دو سال گذشته نه تنها اصل سرمایه خود را از بورس به دست نیاوردند بلکه بیش از نیمیاز اصل آن را از دست دادند دیگر حاضر به ریسک دراین بازار نیستند. در طول دو سال گذشته، تورم سالیانه بیش از 40 درصد بوده است. حالا تصور کنید کسی که سرمایه خود را در سال 99 وارد بورس کرده و در سال 1401 نصف آن را دارد، تا چه اندازه زیان کرده است! به زبان مردم، اگر چنین کسی سرمایه خود را به طلا، ارز، خودرو یا مسکن تبدیل میکرد سرمایه اش چند برابر میشد اما در بورس سرمایه اش نصف شده است!
2- همین تجربه باعث شده که الان نیز مردم تمایل به سرمایه گذاری در بازارهای موازی داشته باشند. اختلال در بازار ارز، نه تنها خرید دلار و یورو را به گزینه ای مورد اقبال مردم تبدیل کند بلکه باعث افزایش قیمتها در بازار خودرو، مسکن و طلا هم شده است. مردم نیز حالا سرمایه خود را در این بازارها سرمایه گذاری میکنند و به نظر میرسد تا چندین سال از نظر روانی تمایل به حضور در این بازارها وجود دارد و بورس در میان گزینههای مردم نیست.
3- نگرانیهایی که از تصمیمهای کلان اقتصادی وجود دارد مانع از اعتماد به بورس است. هنوز خبری از برنامه هفتم توسعه نیست، لایحه بودجه 1402 آنقدر دغدغه آفرین است که به هیچ وجه نمیتوان روی وضعیت اقتصادی مناسب در سال آینده حساب باز کرد. تکلیف برجام هم تقریبا مشخص شده است و دیگر امیدی به احیای آن نیست، ضمن اینکه نگرانی از تحریمهای جدید هم وجود دارد. در این شرایط بورس که نیاز به آرامش اقتصادی و سیاسی دارد، گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری نیست.
با همه این احوال، سرمایه گذاران حرفه ای در این بازار حضور موثری دارند و این روزها بیش از هر زمان دیگری از این بازار سود کسب میکنند. واقعیت این است که کسب سود از هر بازاری نیازمند اطلاعات و تجربه است و این چیزی است که هر فرد برای سرمایه گذاری در هر بازاری نیازمند آن است.