گروه سياسي: يک روز پيش از آنکه خبر درگذشت رستم قاسمي، وزير پيشين راه و شهرسازي دولت ابراهيم رئيسي منتشر شود، هم مهرداد بذرپاش به عنوان جانشين او در اين وزارتخانه از مجلس راي اعتماد گرفته بود و هم ابراهيم رئيسي در مراسم روز دانشجو درباره او سخن گفته بود. رئيسي گفت: «نکتهاي مطرح کردند درباره انتصاب وزير مريض؛ اين وزير مريض نبود، مريض شد! چکار کنيم؟ ايشان در اين مدت اگر عملکردش را به شما گزارش دهد در حوزههاي مختلف هوايي، ريلي، مسکن و شهرسازي اقدامات بسيار خوبي داشته است. در هر صورت به مريضي سختي مبتلا شد که زمينگير شد.»
به گزارش
مردم سالاری آنلاین ،شايد نه بذرپاش و نه رئيسي، آن روز تصور نميکردند که روز بعد، خبر درگذشت رستم قاسمي منتشر ميشود. اما پنجشنبه، ابتدا خبر فوت او منتشر شد و سپس آخرين توئيت او که گويا توسط وي براي پس از مرگش آماده شده بود در صفحه توئيتر او منتشر شد: «در تمام دوران خدمتم ، از ميدان جنگ نظامي تا نبرد اقتصادي تلاشم اين بود که تا پاي جان و آبرو و آخرين نفس، سرباز وفادار ايران و خدمتگزار شما مردم عزيز باشم. از ملت شريف ايران بابت تمام کاستيهاي دوران مسئوليت طلب حلاليت دارم.»
دقايقي بعد از اعلام خبر درگذشت او، علي جعفري مشاور وزير سابق راه و شهرسازي به سايت دولت گفت: «سال گذشته و چند ماه بعد از انتخاب مهندس قاسمي به وزارت راه و شهرسازي، نشانههاي بيماري در وي ظاهر شد، اما ايشان ضمن آغاز درمان، با تمام توان وظايف خود را دنبال ميکرد، که متاسفانه از حدود دو ماه قبل بيماري ايشان تشديد شد که همان زمان از رئيسجمهور درخواست کرد با کنارهگيري او موافقت کند و پس از موافقت رئيسجمهور با استعفا، بلافاصله وارد فرآيند جدي درمان شد. متاسفانه به علت پيشرفت بيماري، اقدامات پزشکان موثر واقع نشد و ايشان درگذشت.»
اما نکته جالب اين بود که رستم قاسمي براي ادامه مراحل درمان به چين رفته بود. عليرضا سليماني سردبير سايت رجانيوز ارگان رسانه اي جبهه پايداري روز پنجشنبه در توييتي نوشت: « از يکي از همکاران مرحوم رستم قاسمي خبر گرفتم که او پس از تشديد بيماري و استعفا از وزارت، براي ادامه درمان به چين رفت چون به گفته پزشکان امکان درمان داخلي براي بيماري وجود نداشت. متاسفانه در طول چند روزي هم که در چين بستري بود درمان ميسر نشد و به ياران شهيدش پيوست.» برخي در فضاي مجازي، درباره اين موضوع که چرا رستم قاسمي به جاي اروپا براي ادامه درمان به چين رفته نوشتند که او قصد درمان بيماري از روشهاي سنتي چيني را داشت. گفته ميشود او به بيماري سرطان دستگاه گوارش مبتلا شده بود. رستم قاسمي متولد سال 1343، از رزمندگان دوران دفاع مقدس بود که بعد از پايان جنگ تحميلي، در قرارگاه خاتم الانبيا سپاه مشغول شد. وي فرمانده پيشين قرارگاه خاتمالانبياء از سال 86 تا 90 بود و همان سال به عنوان وزير پيشنهادي نفت به مجلس معرفي شد و رأي اعتماد گرفت و تا پايان دولت احمدي نژاد اين مسئوليت را بر عهده داشت.
رستم قاسمي بعد از پايان دوره وزارت نفت، معاون اقتصادي نيروي قدس سپاه پاسداران در دوره فرماندهي سردار سليماني شد. وي بعد از پيروزي رئيسي در انتخابات رياستجمهوري، به عنوان وزير پيشنهادي راه و شهرسازي از مجلس راي اعتماد گرفت؛ هرچند غالبا او را گزينه وزارت نفت ميدانستند و حتي خود او نيز در جلسه راي اعتماد به عنوان وزير پيشنهادي راه و شهرسازي، به اشتباه بيان کرد که برنامههاي خود را براي وزارت نفت آماده کرده است!
يکي از مهمترين وعدههاي دولت رئيسي مربوط به حوزه مسئوليت رستم قاسمي بود: ساخت چهار ميليون مسکن در چهار سال. وعده اي که از همان ابتدا نيز مشخص بود که چندان عملياتي نيستو سرانجام مهرداد بذرپاش جانشين رستم قاسمي، يک روز پيش از درگذشت قاسمي در جلسه راي اعتماد خود در مجلس عملا اين وعده را زير سوال برد و گفت که بودجه موردنياز براي ساخت چهار ميليون مسکن معادل دو سال بودجه عمراني کل کشور است.
دوره عملکرد قاسمي در وزارت نفت هم بسيار پرحاشيه بود؛ هرچند اين حواشي پس از پايان دوره وزارت او آشکار شد. ماجراي دکل گمشده نفت، در دوران وزارت قاسمي در نفت رخ داد. قرارداد خريد دکل به قيمت 87 ميليون دلار در تاريخ 6 تير 1391 بين شرکت تأسيسات دريايي ايران و Dean International Trading S.A دبي امضا شد اما اين دکل با وجود پرداخت پول آن، هرگز وارد ايران نشد و در دوران وزارت بيژن زنگنه اين تخلف فاش شد. رستم قاسمي بعدها زماني که کانديداي انتخابات رياست جمهوري 1400 شد و پيش از اعلام اسامي احراز صلاحيت شدگان انصراف داد، درباره اين موضوع گفت: «ما اولا در وزارت نفت هيچگونه دکل حفاري نخريديم، اصل 44 هم به ما اجازه نميداد، نيازي هم نبود وزارت نفت خودش بخرد، چون ما ديگر از تصديگري خارج شده بوديم، ما شرکتهاي خودمان را واگذار کرديم و بايد اين کار را ميکرديم.
لذا گم شدن دکل نفت واقعا هيچ ربطي به وزارت نفت نداشت.
در کشور ما متاسفانه سياستزدگي اينقدر ريشه دوانده است که در بسياري از مواقع براي اينکه يک جناحي ميخواهد يک دولت ديگر را بکوبد (که البته در همه دولتها هم بوده) يک داستان ساده را چنين پر و بال ميدهد.»
همچنين تخلفات بابک زنجاني در فروش نفت و عدم واريز پول آن به خزانه هم در دوران وزارت رستم قاسمي رخ داد. رستم قاسمي در بهمن ماه 99 درباره تخلفات بابک زنجاني گفت: «بابک زنجاني به عنوان يک خريدار در زمان تحريمها، به شرکت ملي نفت مراجعه و از شرکتهاي پوششي که بر اساس مجوز شوراي عالي امنيت ملي ايجاد شده بود، براي خريد نفت اقدام ميکرد.
معتبرترين سند معاملات تجاري دنيا LC است،آقاي زنجاني وقتي نفت را خريداري ميکند، LC را از يک بانک ايجاد شده در خارج از کشور ارائه ميکند که تا آن مقطعي که وي LC را به شرکت ملي نفت ميدهد، بيش از 60 درصد مديريت آن بانک متعلق به يکي از بانکهاي بزرگ کشور بود که اتفاقاً بيش از 70 تا 80 درصد اعتبارات وزارت نفت نيز در آن بانک بود. آقاي زنجاني پيش از سررسيد، کل آن بانک را خريداري ميکند و هم صاحب بانک و هم صاحب LC ميشود. همزمان، آن بانک هم تحت تحريم قرار ميگيرد و اتفاقاتي که در ادامه رخ ميدهد و در نهايت کل اقداماتي که انجام شد اين بود که وزارت نفت، ايشان را ممنوع الخروج کرد،کارشناساني سازمان دهي شدند که اموال ايشان را شناسايي کنند و همزمان با شناسايي اموال وي، اقدامات لازم در زمينه کارهاي دادگاهي صورت ميپذيرد.
درواقع در همان دولت دهم، ما ايشان را به دادگاه معرفي کرديم و نکته مهم اينجاست که کارهايي که ميبايست در زمينه اقدامات قضايي صورت ميگرفت، کاملا طبيعي است ولي مهم تر از آن بايستي براي بازگشت اين پول کار ميشد، پولي که وجود دارد و بايستي تلاش ميشد اين پولها در کنار اقدامات قضايي، به کشور بازگردانده ميشد. به هر حال در شرايط تحريم، ريسک و مشکلاتي وجود دارد، اکنون نيز وزارت نفت براي فروش نفت تلاش ميکند اما پشت صحنه ريسکهايي نيز وجود دارد که بابک زنجاني نيز يکي از همين ريسکها بود، اما نکته مهم اينکه در سال 1390 و 1391 که تحريم آمريکا، سازمان ملل و اروپا بوديم نزديک به 160 ميليارد دلار نفت فروخته شد که بالاترين فروش نفت در 100 سال گذشته است.» حالا رستم قاسمي از دنيا رفته و آنچه که از او و هر فرد ديگري در هر مسئوليتي باقي ميماند کارنامه اعمال و عملکرد اوست. روحش شاد.