گروهبينالملل-هديه گلمحمدي:«تروريسم داخلي»ميراث شوم رياستجمهوري«دونالد ترامپ»براي کاخسفيد است.«مرد ديوانه»ميخواهد به هرقيمتي در عرصه سياسي آمريکا باقي بماند اما شواهد چيزديگري ميگويد.او که شاهد ناکامي مهرههايش در حزب جمهوريخواه براي انتخابات مياندورهاي بود؛احتمال اجماع فيلها روي «ران دستانتيس» فرماندار فلوريدا را جدي ميبيند.از طرف ديگر،«گلن کرشنر»دادستان سابق فدرال ايالاتمتحده ميگويد که ترامپ که در چندين اتهام ريز و درشت متهم رديف اول محسوب ميشود و احتمالا محکوم خواهد شد.
به گزارش
مردم سالاری آنلاین،ترامپ که باعث و باني ماجراي موسوم به کودتاي نافرجام ششم ژانويه 2020 محسوب ميشود نه تنها ماجراي تقلب انتخاباتي را تکرار کرده که به قانون اساسي ايالات متحده نيز حمله کردهاست. وزارت دادگستري ايالات متحده آمريکا علاوه بر اين در حال تحقيق در مورد سوء استفاده ترامپ از اطلاعات طبقه بندي شده و فوق محرمانه و نگهداري صدها سند در اقامتگاهش است.
به گزارش سيانان ، ترامپ در شبکه اجتماعي خود موسوم به «تروث» با اصرار بر تئوري توطئه در انتخابات رياست جمهوري 2020، خواستار خاتمه دادن به قانون اساسي آمريکا براي ملغي ساختن نتيجه اين انتخابات و بازگشت دوباره به قدرت به عنوان رئيس جمهور شد. ترامپ در اين باره نوشت:«آيا (حاضر هستيد) تا نتايج انتخابات 2020 را بدور ريخته و برنده حقيقي را اعلام کنيد و يا انتخابات جديد (برگزار شود)؛ تقلبي بزرگ در چنين ابعادي اين امر را مجاز ميسازد تا هرچه قوانين و مقررات و حتي آنچه که در قانون اساسي (آمريکا) يافت ميشود، خاتمه داده و کنار گذاشته شوند.»
رئيس جمهوري سابق و جنجالي آمريکا، شرکتهاي بزرگ فنآوري در کشورش را متهم به همکاري نزديک با دموکراتها کرد و نوشت: بنيانگذاران بزرگ (آمريکا) اين را نخواستند، و نميخواهند تا از انتخاباتي دروغين و متقلبانه اي بگذرند و بر آن چشم پوشي کنند.
درخواست آشکار دونالد ترامپ براي پايان دادن به دموکراسي آمريکا پس از آن انجام شد که ايلان ماسک، مديرعامل توييتر فايلهايي را درخصوص اطلاعات لپتاپهانتر بايدن، پسر جو بايدن، رئيسجمهوري آمريکا و «تقلب» در انتخابات 2020 در راستاي شکست دونالد ترامپ در اين شبکه اجتماعي منتشر کرد.
توييتر يک سري از فايلها را منتشر کرده که نشان ميدهد مديران اجرايي وقت توييتر پيش از انتخابات بخشي از توييتهاي مربوط به گزارشها در مورد اطلاعات لپ تاپهانتر بايدن را مديريت کردهاند.
«اندرو بيتس» معاون دبير مطبوعاتي کاخ سفيد درخصوص اين اظهارات ترامپ، آنها را محکوم کرد و گفت: «قانون اساسي آمريکا سند مقدسي است که حدود بيش از 200 سال ضمانت کرده است که آزادي و حاکميت قانون در کشور ما حاکم باشد. قانون اساسي آمريکا، مردم اين کشور را صرف از نظر حزب گرد هم ميآورد و رهبران منتخب سوگند ياد ميکنند که از آن حمايت کنند. حمله به قانون اساسي بهمثابه تحقير روح ملت است و چنين اقداماتي بايد محکوم شوند. نميشود فقط هنگامي که پيروز ميدان هستيد، آمريکا را دوست داشته باشيد.»
هشدار درباره جنگداخلي دوم
نشنال اينترست معتقد است که رفتار ترامپ منجر به افزايش خشونت گروههاي راستافراطي شده که «تروريسم داخلي» ناميده ميشود. شواهد نشان ميدهد که اعتراضات و ضد اعتراضات، خشونت مسلحانه ناشي از برتري طلبي سفيد پوستان و تندروهاي سياسي راست افراطي به خيابانها، کلاسهاي درس و رسانههاي اجتماعي کشيده شده است. اين افزايش افراط گرايي به ضرر افراد در جوامع کوچک و بزرگ است.
«باربارا والتر» کارشناس ارشد خشونت سياسي در مقاله اي تحت عنوان«چگونه جنگ داخلي يا جنگ شهروندي آغاز ميشود» در روزنامه نيويورک تايمز نوشت: هيچ کس نميخواهد باور کند که دموکراسي رو به کاهش است و يا به سمت جنگ سوق يافته است. اما برخي ارزيابيها نشان ميدهد که جنگ داخلي دوم در آمريکا آغاز شده است.
وي گفت تا وقتي که اين کشور اين موضوع را درک نکرده و اين تهديد را جدي نگرفته آمريکاييها نميتوانند آن را برطرف کنند.
«جنگ داخلي دوم آمريکا» اصطلاحي است که توسط برخي کارشناسان براي تقسيمبندي مجدد دورههايي از خشونتهاي سياسي مهم در آمريکا به عنوان «جنگ داخلي» يا بهطور رايج تر براي بحث دربارهٔ وقوع احتمالي جنگ داخلي آينده به کار ميرود.
جنگ داخلي آمريکا (12 آوريل 1861- 9 مه 1865) يک جنگ داخلي در آمريکا بود که ميان دولتهاي پشتيبان اتحاديه فدرال (موسوم به اتحاديه) و ايالات جنوبي يا جنوب که رأي به جدايي از ايالات متحده و تشکيل کنفدراسيون ايالات مؤتلفه آمريکا دادهبودند، بهوقوع پيوست. علت اساسي جنگ همانا وضعيت بردهداري ـ بهخصوص گسترش بردهداري به قلمروهاي ارضيِ تازه کسبشده در اثر جنگ آمريکا و مکزيک ـ بود.
اتحاديه ضد افترا در سال 2021 گزارش داد که تروريسم داخلي در آمريکا باعث کشته شدن دستکم 29 نفر در 19 حادثه جداگانه شده است.
همه اين قتلها به جز سه مورد با انگيزه نارضايتيهايي مانند هويت ملي و تئوري «جايگزيني بزرگ»، توسط افراط گرايان راست گرا انجام شده است.
افرادي که به نظريه جايگزيني بزرگ معتقد هستند بر اين باورند که توطئهاي براي کاهش نفوذ سفيدپوستان در آمريکا و ساير کشورهاي غربي وجود دارد.
اين ارقام ممکن است در مقايسه با جمعيت بيش از 300 ميليوني آمريکا عدد نسبتا کمي به نظر برسد. اما هنگامي که با يک معيار آکادميک براي جنگ داخلي مقايسه ميشود، نگران کننده است.
برنامه دادههاي درگيري اوپسالا (UCDP)، به عنوان يک منبع معتبر در مورد درگيريهاي مسلحانه، جنگ داخلي و خشونت يکطرفه را بهعنوان استفاده عمدي از نيروي مسلح توسط هر گروه رسمي سازمانيافته تعريف ميکند که منجر به دستکم بيست و پنج کشته مرتبط با جنگ در يک سال ميشود.
نگاهي بر نقشه اين برنامه درباره آمريکاي شمالي رويدادهايي مانند حملات يازده سپتامبر و خشونتهاي کارتلها فراقانوني را نشان ميدهد و تاکيد آن بر گروههاي سازمان يافته اي مانند القاعده، داعش و کارتال «سينالوا» (Sinaloa) (از قدرتمندترين گروههاي جرايم سازمانيافته قاچاق مواد مخدر در کشور مکزيک) است.
اين گزارش خاطرنشان ميکند که در اين دادهها حملات انفرادي مانند قتل عامها در سوپرمارکت در شهر بوفالو، حمله به کليساي کاروليناي جنوبي و ساير حملات انفرادي لحاظ نشده است.
سياستمداران آمريکايي به جاي نگاه کردن به پتانسيل جنگ داخلي تنها از دريچه گروههاي مسلح رسمي، بايد بر تعداد فزاينده قتل و کشتار در آمريکا به دست جنبشهاي غيرمتمرکز حامي برتري سفيدپوستان، سياست فوق محافظه کاري و تروريسم داخلي تاکيد کنند.
اين گزارش نتيجه گرفت الگوهايي موجود نشانههايي از شورش را نشان ميدهد که بايد خارج از معيارها و تعاريف موجود براي جنگ داخلي شناسايي و به آن پرداخته شود. ميتوان گفت که جنگ داخلي دوم آمريکا تاکنون آغاز شده است.