الهام حسامی می گوید تماشای «دشت خاموش» به دلیل وفاداریش به فرمهای کلاسیک سینما، برایش جذاب بوده است.
الهام حسامی فیلمساز در گفتگو با
مردم سالاری آنلاین با اشاره به اینکه «دشت خاموش» به کارگردانی احمد بهرامی که این روزها در سینماهای «هنروتجربه» روی پرده رفته است، فیلم خوبی ست، گفت: باتوجه به سلیقه و نگاه معمول فستیوال ونیز و فرمهای مورد پسند این جشنواره در بخش افقها، موفقیت «دشت خاموش» در ونیز دور از انتظار نبود.
وی با اشاره به اینکه تماشای «دشت خاموش» به دلیل وفاداریش به فرمهای کلاسیک سینما، برایش جذاب بوده است، بیان کرد: این فیلم سینمایی با رعایت تمام چارچوبها و ملزومات سینمای هنری ساخته شده و دیدن آن برای کسی که تماشاگر حرفهای و پیگیر سینمای هنری باشد، ارزشمند است.
کارگردان مستند «ماه در تکه آینه» با بیان اینکه اکران «دشت خاموش» در «هنروتجربه» در جای درستش یعنی در سینماهای «هنروتجربه» و در زمان خوب کاهش شیوع کرونا اکران شده است، ابراز امیدواری کرد که در اکران نیز اتفاقات خوبی برای این فیلم بیفتد و با استقبال تماشاگران روبرو شود.
این عضو انجمن منتقدان که پیش از این به عنوان روزنامهنگار آزاد برای پوشش اخبار مربوط به سینمای ایران در فستیوال ونیز حضور داشته است، مطرح کرد: با توجه به انتخابهای فستیوال ونیز و نگاه به تاریخچه فیلمهای ایرانی که در ونیز موفق بودهاند، میشد حدس زد که «دشت خاموش» از این جشنواره دست پُر برمیگردد چراکه فیلمی مطابق با سلیقه ونیز است.
حسامی افزود: پیش از «دشت خاموش» هم، 2 فیلم «همچنان که می مردم» به کارگردانی مصطفی سیاری و «ماهی و گربه» ساخته شهرام مکری در بخش افقهای جشنواره ونیز حضور داشتهاند در حقیقت هر جشنوارهای برای خود مانیفستی دارد که فیلمسازان اگر آن را بشناسند، میتوانند جای درستی برای فیلم خود پیدا کنند و آثارشان را با شناخت را برای جشنوارهها بفرستند.
کارگردان مستند «خواب فرش» تاکید کرد: ریتم آرام و فضای مینیمال و نگاه تفکر برانگیزی که پشت سکانسهای طولانی فیلم «دشت خاموش» است، همواره در سلیقه بخش افقهای جشنواره ونیز بوده است. همچنین فضای خاموش و مینیمال «دشت خاموش» به مخاطب فرصت فکر کردن، اندیشیدن و جستجو در فلسفه فیلم را میدهد و فستیوال ونیز هم همین سبک و استایل را در فیلم پسندیده است.
حسامی معتقد است «دشت خاموش» میتواند پروندهای را که از پلان ابتدایی فیلم باز میکند، به خوبی در پایان ببندد و به نتیجه برساند تا کنکاش بیننده فیلم بینتیجه نماند و مفهوم فلسفی و پازل فیلم در انتها کامل شود.
این فیلمساز در بخش دیگری از صحبتهای خود با بیان اینکه «دشت خاموش» بیشتر از آنکه به لحاظ مفهومی فیلم مهمی باشد به لحاظ فرمی فیلم مهمی است، تصریح کرد: انتخاب جسورانه سینمای سیاه و سفید، فرمهای مینیمالیستی، ریتم کند و وفاداری به فرمهای کلاسیک در تاثیرگذاری این فیلم سینمایی المانهای مهمتری هستند و به همین دلایل است که «دشت خاموش» فیلم مهمی است به ویژه در دورانی که سینمای ایران به سینمای شهری و آپارتمانی عادت کرده و سالهاست که از این سبک و سیاق دور شده است.
وی ادامه داد: در مجموع «دشت خاموش» به لحاظ فرمی و ساختاری فیلم مهمی است و در مضمون و محتوا موضوع جدید و نویی مطرح نمیکند. در واقع با موضوعاتی مشابه آنچه که «دشت خاموش» به آن پرداخته است تاکنون فیلمهای متعددی ساخته شده و از نظر تاثیرگذاری موضوعی اگر قرار بود این صداها به گوش کسی برسد تا الان بارها رسیده بود.
به گفته حسامی، نکته جالب توجه در فیلمنامه «دشت خاموش» شکل پازلی روایت و کارکرد داستانکها است در حقیقت کارگردان در استفاده از داستانکها در روایت و پرداختن مینیمال به قصه شخصیتها تجربه موفقی داشته است.
این فیلمساز با اشاره به فیلمبرداری «دشت خاموش» اظهار کرد: مسعود امینیتیرانی مدیر فیلمبرداری پروژه تجربههای بسیاری در سینمای هنری و تجربی دارد و در واقع با ریشههای سینمایی که «دشت خاموش» نماینده آن است، کاملا آشناست او رنگ و نور و زیباییشناسی قابهای این نوع سینما را بسیار خوب میشناسد و با فیلمبرداری «دشت خاموش» نسبتا بینقص به کمک روایت فیلم آمده است. در حقیقت فیلمبردار به واسطه تواناییاش در زمینه ساخت سینمای هنری و با همفکری با کارگردان به خوبی توانسته است این جنس از سینما را اجرا کند و منظور و مفهوم فیلم را به مخاطب برساند.
کارگردان «ماه در تکه آینه» ادامه داد: فیلمبردار با وجود سیاه و سفید بودن فیلم و ریتم آرام آن توانسته است با قابهایی چشمنواز مخاطب را به لحاظ زیباییشناسی اقناع کند؛ قدرتی در قابها و تصاویر بود که من به عنوان بیننده نمیتوانستم چشم از آن بردارم و فیلم را دنبال میکردم. البته شاید میشد اتودهای دیگری زد و زمانبندی پلانها را تغییر داد چراکه حوصله مخاطب امروز کم شده است از سوی دیگر همانطور هم که کارگردان فیلم و فیلمبردار در مصاحبههایشان گفتهاند، میتوان حدس زد که شرایط تولید از جمله گرمی هوا و محدودیتهایی که لوکیشن سخت فیلم ایجاد کرده است، قطعا کار را برای عوامل «دشت خاموش» دشوار کرده و دست آنها را برای آزمون و خطا بسته است. در مجموع نتیجه کار مسعود امینی تیرانی قابل تحسین، جذاب و درست است.
حسامی در بخش دیگری از صحبت های خود با اشاره به بازی فرخ نعمتی و علی باقری تصریح کرد: هر دوی این عزیزان از بازیگران شناخته شده و تاثیرگذار در تئاتر و سینما هستند و دیدن بازی هر 2 نفر برای من دلنشین بود چراکه بازیهای خوب و سطح بالایی را ارایه داده بودند و ستون اصلی فیلم رو شانه این 2 بازیگر میچرخید.
وی افزود: علی باقری در این سالها جای خود را در سینمای هنری باز کرده است و بازیهای دیدنی را از او شاهد بودهایم به گونه ای که وقتی در این جنس از فیلمها حضور داشته باشد هم خیال کارگردان بابت اینکه نقش درست در میآید، راحت است و هم خیال تماشاگر که بازی دوست داشتنی از او میبیند و از فیلم لذت میبرد.
این فیلمساز تاکید کرد: اما از سوی دیگر درباره نقش «گوهر» و «سرور» باید بگویم جنس گریم، لباس و صورتشان از جنس آدمهای آن فضا نبود و با دیگر بازیگران همخوانی نداشت اگرچه سعی شده بود در گریم رنجکشیدگی چهره به صورتها بخشیده شود اما گریم زندهای که در چهره آنها میبینیم، باعث شده است، باورپذیر نباشند به قول معروف این 2 کاراکتر درنیامده بودند در حالی که بازیگران این نقشها ممکن است بازیگران خوبی باشند و بعدها بازیهای خوب و قابل باوری را از آنها ببینیم .
حسامی با اشاره به اینکه اگر کسی به سینمای هنری علاقهمند و دلتنگ دیدن فیلمهای هنری در سینمای ایران است، به دیدن «دشت خاموش» برود، عنوان کرد: اگر کسی به دنبال دیدن فیلم فرمگراست که تجربههای فرمی سینما را به رخ میکشد و از علاقهمندان سینمای بلا تار است و دوست دارد فیلم ایرانی در این سبک و سیاق ببینند، «دشت خاموش» قطعا فیلمی است که من آن را پیشنهاد میکنم همچنین اگر عدهای به دنبال این هستند که علت موفقیت سینمای ایران را در جشنوارههای بین المللی بدانند و چرایی آن را جستجو میکنند، این فیلم را ببینند و نقدهای منتشر شده درباره آن را بخوانند .
وی در پایان خاطرنشان کرد: فیلمسازانی که در این مسیر قدم برمیدارند حتما باید حمایت شوند و شاید مخاطبان این دسته از سینماها هستند که باید با استقبال جدیتر از فیلمهایی مثل «دشت خاموش» تلاش کنند تا ذائقه سینما که به سمت سینمای تجاری و بدنه و فیلمهای تکراری آپارتمانی با موضوعات تکراری متمایل است، به ماهیت هنری سینما بازگردد.