گروه سیاسی – محمدحسین روانبخش: با درگذشت حجت الاسلام و المسلمین سید علی اکبر محتشمی یکی از چهره های تاریخ ساز و موثر در جریان انقلاب اسلامی به تاریخ پیوست؛ چهره ای که هم دلبستگی و پافشاری اش به اصول انقلاب زبانزد بود و هم اصلاح لطبی پرشور بود که هرگز حاضر نشد از خواسته ها و باورهایش یک قدم عقب بنشیند.
مسئولیت های دولتی علی اکبر محتشمی بیشتر در دوران امام خمینی (ره) بود. وی به عنوان یکی از مبارزان شناخته شده دوران شاه، شاگرد بنیانگذار انقلاب و اعضای دفترش شناخته می شد اما مهمترین پست دولتی وی انتخاب وی به عنوان وزیر کشور در دولت دوم مهندس میرحسین موسوی (1364 – 1368) بود. پیش از او علی اکبر ناطق نوری وزیر کشور بود و انتخاب محتشمی پور برای طیفی در مجلس که آن سالها به عنوان جناح راست شناخته می شدند و با دولت موسوی زاویه داشتند چندان خوشایند نبود. با این حال حمایت امام از دولت موسوی و علاقه اش به محتشمی باعث شد که مخالفت با این انتخاب تاثیر چندانی نداشت باشد.
در سال 1367 و تشکیل مجلس سوم، که دولت موظف به معرفی دوباره کابینه به مجلس بود اتفاقا ناطق نوری که در آن زمان نمانیده مجلس شده بود، نامه ای به امام خمینی نوشت و در آن عنوان کرد که « در رابطه با رأی اعتماد به اعضای محترم دولت از حضرتعالی راجع به حجتالاسلام جناب آقای محتشمی، وزیر محترم کشور سؤالی شد که پاسخ آن، روز رأی گیری بین نمایندگان پخش و از تریبون مجلس خوانده شد و ایشان مجدداً به عنوان وزیر کشور انتخاب شدند لکن بعضی در سطح مجلس حتی از تریبون مجلس چنین منعکس نمودند: کسانی که به آقای محتشمی رأی مثبت ندادند مخالفت با فرمان شما کردند. چنانچه مصلحت بدانید بیان فرمایید آیا نظر مبارک رأی مثبت دادن به ایشان بود؟ و کسانی که رأی ندادند خدای ناکرده خلاف فرمان حضرتعالی که قهراً خلاف شرع هم هست عمل نمودند یا خیر؟» امام خمینی در پاسخ به ناطق نوشت: « در جمهوری اسلامی جز در مواردی نادر که اسلام و حیثیت نظام در خطر باشد، آن هم با تشخیص موضوع از طرف کارشناسان دانا، هیچ کس نمیتواند رأی خود را بر دیگری تحمیل کند؛ و خدا آن روز را هم نیاورد. من تمام سعی خود را مینمایم که با نسبت مطلبی به من، کسی مظلوم نگردد. من شما را هم فردی متدین، متعهد، مبارز و دارای هوش سیاسی میدانم. برای من شما و آقای محتشمی فرقی ندارد. من هر دوی شما و همینطور همۀ دست اندرکاران صدیق نظام و تمامی افرادی که چون شما قلبشان برای اسلام و ایران میتپد را فرزندان اسلام و انقلاب میدانم.»
با این حال پس از پایان دولت مهندس میرحسین موسوی، محتشمی پور هم دیگر جایی در دولت نداشت و در آن روزها از او نقل شده بود که به علت اینکه دو دستش در یک بمب گذاری از سوی صهیونیست ها ناقص شده بود، حتی برای امامت جماعت هم او را قبول نمی کردند! این اتفاق در زمانی افتاده بود که وی به عنوان سفیر جمهوری اسلامی در سوریه فعالیت می کرد (1364 – 1368). در واقع او علاوه بر اینکه سفیر بود یکی از چهره های موثر، پرنفوذ و شناخته شده بود که در شکل گیری حزب الله لبنان نقش بزرگی داشت.
محتشمی پور پس از وزارت کشور، در انتخابات میان دوره ای مجلس شرکت کرد واز سال 1368 نماینده این مجلس شد. وی همچنین از اعضای اصلی مجمع روحانیون مبارز بود و اولین فرد از این مجموعه بود که به فکر انتشار نشریه افتاد و مجله «بیان» را پیش از روزنامه «سلام» به مدیر مسئولی سیدمحمد موسوی خوئینی منتشر کرد؛ اما این مجله چندان دوام نیاورد. در سال 1378 پس از توقیف روزنامه سلام ، یکبار دیگر محتشمی پور به فکر انتشار روزنامه افتاد و در فضای پر هیجان آن سال امتایز روزنامه بیان« را به دست آورد. توقیف یکباره 14 نشریه اصلاح طلب در اردیبهشت 1379 باعث شد که روزنامه بیان به پرمخاطب ترین روزنامه آن روزها تبدیل شود و تیراژ این روزنامه یکباره به بیش از 500 هزار نسخه رسید اما این روزنامه هم فقط تا تیرماه آن سال تحمل شد و برای همیشه توقیف شد. پرتیراژترین شماره این روزنامه، شماره ای بود که در آن با مهندس میرحسین موسوی مصاحبه اختصاصی شده بود و وی عنوان «توقیف فله ای» را برای اولین بار برای بستن روزنامه ها به کار برد. تیراژ بیان در این شماره به نزدیک 700 هزار نسخه رسید.
شهامت محتشمی پور و سخنان بی پروای وی البته فقط باعث توقیف بیان نشد. در سال 1380 هم نقل قولی از وی درباره رد صلاحیت ها توسط شورای نگهبان باعث توقیف روزنامه «ملت» شد. وی همچنین در مراسم ترحیم آیت الله محمدرضا توسلی از اعضای دفتر امام، سخنان تندی علیه دبیر شورای نگهبان گفت و عنوان کرد اگر کسی باید به خاطر عدم التزام به انقلاب رد شود، دبیر این شورا در صدر این افراد قرار دارد.
در دولت اصلاحات ، محتشمی پور مدتی مشاور اجتماعی سید محمد خاتمی ( ۱۳۷۸–۱۳۷۶) بود و در انتخابات مجلس ششم یکبار دیگر به نمایندگی مردم تهران انتخاب شد و رئیس فراکسیون جبهه دوم خرداد (فراکسیون اکثریت) این مجلس بود.
توانایی و مفبولیت سیاسی و اجتماعی وی باعث شد که در انتخابات سال 1384 به عنوان رئیس ستاد انتخاباتی مهدی کروبی برگزیده شود. همچنین در انتخابات پرحاشیه 1388 محتشمی پور ریاست کمیته صیانت از آرای مردم ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی را برعهده داشت. او پس از این انتخابات مثل بسیاری از فعالان سیاسی استخوان دار، زحمت های بسیاری دید و پس از آن ترجیح داد که در نجف اشرف زندگی کند؛ شهری که در دوران مبارزه و سالهای تبعید امام خمینی (ره)، محل زندگی او نیز بود.
قسمت این بود که با هجرت او به عراق ، دهه آخر عمر وی در کنار حرم مطهر جدش علی (ع) بگذرد. مردی که در ایران و لبنان و فلسطین نقش مذهبی و سیاسی گسترده ای داشت، در این سالها زندگی ساده و آرامی داشت و در نهایت ابتلا به ویروس کرونا باعث شد به ایران بازگردد و متاسفانه معالجات موثر واقع نشد و روح وی به ملکوت اعلا پیوست. گله های او پس از اینکه در سالهای پس از 1388 که حتی از برگزاری مراسم روضه ایام فاطمیه (س) و شب های قدر در حسینیه دارالزهرا که توسط او برپا می شد، ممانعت می شد یکی از تلخ ترین حوادثی است که در تاریخ ماندگار خواهد ماند و مظلومیت افراید چون او را به آیندگان بازگو خواهد کرد.