مهمترین اتفاق اقتصادی در پنج ماه اول سال 1399 را بدون شک باید «سونامی بورس» در این ماه ها دانست. بازار سرمایه در این ماه ها با افزایش عجیب و بی سابقه سوددهی باعث جلب توجه عموم مردم شد ؛ تا جایی که افرادی که هیچ سابقه و تجربه ای در این بازار نداشتند، جذب این بازار شدند و این امر که با تبلیغ و ترغیب دولت همراه بود باعث شد که بسیاری از خانواده های ایرانی، سرمایه های خرد خود را به در بورس سرمایه گذاری کنند . اما در همان زمان این سوال در ذهن بسیاری شکل گرفته بود که واقعا چه اتفاقی در اقتصاد ایران افتاده که بورس دارد به شکلی عجیب و غریب رشد می کند و سهام های مختلف رشدی 5 درصدی در روز را تجربه می کنند؟! در یک ماه اول فعالیت بورس، شاخص کل از 508 هزار واحد در پنجم فروردین به 846 هزار واحد در نهم اردیبهشت رسید و به این ترتیب در کمتر از 40 روز ، ارزش سهام بورس به طور میانگین 68 درصد افزایش یافت! چنین رشدی در شرایط عادی هم غیر طبیعی است، چه رسد به روزهایی که اقتصاد ایران گرفتار تحریم، افت قیمت نفت و پیامدهای انتشار ویروس کرونا بود ، و مهمتر از آن کل اقتصاد جهانی در شیب تند بحران قرار گرفته و در حال سقوط است.
البته سوددهی بالای بورس در سال 1398 به اندازه ای بوده که همگان را به حضور در این بازار ترغیب کرده بود و این موضوع را در آن زمان می شد از ثبت نام ها در سامانه «سجام» و درخواست های بسیار برای دریافت «کد بورسی» توسط مردم نیز فهمید. سجام، دروازه ورودی به بازار سرمایه است و هر متقاضی جدید خرید سهام بورس، لازم است که در این سامانه ثبت نام کند. بنا به آمار اعلام شده در 25 روز نخست فروردین ماه نزدیک به 650 هزار درخواست جدید در سجام ثبت شده بود! به جز این اقبال سرمایه گذاران خرد، در آن ایام هیچ اتفاق دیگری یافت نمی شد که منجر به افزایش ارزش سهام ها شده باشد. زیرا افزایش قیمت تقریبا شامل سهام همه شرکت هایی می شد که در بورس حضور داشتند؛ یعنی خریداران بدون توجه به ارزش واقعی سهام و وضعیت شرکت ها به بازار سرمایه هجوم آورده بودند.
بسیاری از صاحب نظران اقتصادی در همان زمان نسبت به این موضوع به مردم ، بخصوص کسانی که از طریق سیگنال فروشها، خرید و فروش می کردند، هشدار می دادند؛ اما بورس هم مثل موسسات مالی و اعتباری غیرمجاز در سالهای قبل ، چنان سرابی از سوددهی برای مردم داشت که کمتر کسی به این هشدارها توجه می کرد. دولت نیز که فرصت را مناسب دیده بود دست به فروش سهام شرکت های مختلف خود به بورس را آغاز کرده بود
روزنامه مردم سالاری در اواسط اردیبهشت در مطلبی تحلیلی نوشت: افزایش بی رویه قیمت ها در بورس وحشت آفرین است. باتجربه های این بازار، تجربه هایی از افزایش حبابی قیمت و پس از آن ریزش شدید قیمت ها در بورس دارند. ریزش 40 درصدی شاخص بورس در سال 1387 و ریزش 32 درصدی آن در سال 1392 دو نمونه بزرگ سقوط ارزش سهام دربازار سرمایه ایران است. نمونه این اتفاق برای کسانی که در سال 1397 در بازار ارز هم اتفاق افتاد. قیمت حبابی دلار به بیش از 17 هزار تومان رسید، اما بلافاصله سقوط کرد و در محدوده قیمتی 11 تا 12 هزار تومان تثبیت شد. بدیهی است که عمده ترین زیانها، برای افرادی است که در اوج هیجانها وارد این بازارها می شوند والا زیان سرمایه گذاران دیگر، در واقع کاهش سود آنها بوده است.
علیاکبر عربمازار، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی نیز در فروردین ماه اعلام کرد: متأسفانه بورس به محل رقابت قماربازان و سفتهبازان تبدیل شده است و ترکیدن حباب بازار بورس قریبالوقوع است.
با همه این احوال نه تنها چیزی از استقبال از بورس کم نشد، که هر روز کدهای بورسی جدیدی صادر می شد و مشتریان جدیدی وارد این بازار شدند و به این ترتیب در میانه مرداد ماه شاخص کل بورس به بالاتر از 2 میلیون واحد رسید! در واقع بسیاری از سهام در طی این پنج ماه رشدی بیش از 300 درصد را نشان می داد. در این شرایط هشدارها هم افزایش پیدا می کرد اما در فضای شکل گرفته کمتر شنیده می شد.
سقوط تاریخی از همین زمان آغاز شد و روند کاهش قیمت بحز در روزهایی معدود تا آخر سال ادامه یافت. به این ترتیب بازار سرمایه اگرچه در فروردین ماه 36 درصد سود، اردیبهشت ماه 39 درصد سود، خرداد ماه 32 درصد سود، تیر ماه 46 درصد سود داشت اما در مردادماه 8 درصد زیان، شهریور 8 درصد زیان، مهرماه 11 درصد زیان، آبان 2 درصد زیان ، آذرماه 5 درصد سود، دی ماه 20 درصد زیان و بهمن ماه 7 درصد سود داشت.
زیان اصلی را در این بازار کسانی کردند که در تیرماه یا پس از آن وارد بورس شدند. همچنین کسانی که در روزهای رکوردزنی هر روزه بورس وارد بورس شده بودند و بدون توجه به شرایط بازار سهم هایی را خریداری کرده بودند که ارزش ذاتی نداشت و متعلق به شرکت هایی بود که فقط به علت رشد بی رویه بازار سرمایه به قیمت بالایی خرید و فروش می شدند، زیانی را متحمل شدند که به نظر جبران ناشدنی می آید.
در طی ماه های نیمه دوم سال بسیاری معتقد بودند که دولت با بازی در بورس باعث شده که بسیاری از مردم سرمایه های خرد خود را از دست بدهند و در عوض دولت و سرمایه داران عمده سود بازار را جمع آوری کرده اند. این داستان درباره دلار و طلا هم وجود دارد و دولت فعلی و قبلی متهم به بازی با قیمت دلار است. حتی اگر این موضوع را نپذیریم، می توان گفت که سوء مدیریت و هیجان آفرینی کاذب دولتمردان باعث شکل گرفتن شرایط فعلی بورس و زیان دیدن مردم شده است و دولت در این زمینه تقصیر دارد.
محمدرضا حقی