این روزها اگرچه فقط ۴ ماه به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ باقی مانده است ولی تنور انتخابات گویی اصلا روشن نشده است. این وضعیت یادآور انتخابات سال آینده مجلس شورای اسلامی است که با مشارکت پایین مردم برگزار شد و حاصل آن مجلسی شد که به «مجلس حداقلی» معروف است. حالا با تجربه ای که اصول گرایان از آن انتخابات دارند، بدشان نمی آید که با برگزاری یک انتخابات کم هیجان، یک «رئیس جمهور حداقلی» هم داشته باشند. عدم اقبال مردم به انتخابات برای این جناح سیاسی نتیجه مطلوبی داشته است و شاید بر اساس اتکا به این وضعیت و همچنین تکیه بر موانعی که بر سر راه کاندیداتوری یک کاندیدای اصلاح طلب هست، باعث شده که آنها خود را برنده بلامنازع انتخابات پیش رو بداند.
این موضوع البته باعث اختلافات در میان اصولگرایان شده است. در انتخابات های قبلی، در حالی که آنان شانس چندانی برای پیروزی نداشتند برای ائتلاف و معرفی یک کاندیدای واحد دچار مشکل و اختلاف بودند؛ چه برسد به وضعی که به زعم آنها «فرصت طلایی» است و می تواند بسیاری از کسانی که حسرت نشستن بر صندلی ریاست جمهوری را دارند به آرزویشان برساند. اختلافات در میان اصولگرایان البته دو شاخه دارد: یکی افرادی که دلشان می خواهد که کاندیدا شوند و کمتر امکان تبعیت از نهاد اجماع ساز اصولگرایان را دارند. تجربه نشان داده که افرادی مثل محمدباقر قالیباف، محسن رضایی، محمود احمدی نژاد و ... فقط زمانی از اجماع و اتحاد حمایت می کنند و زیر چتر آن می رود که کاندیدای نهایی آن اجماع خودشان باشند! شاخه دیگر اختلافات مربوط به گروه ها و طیف هایی است که در طول سالهای گذشته بیش از وزن سیاسی واقعی خود، از بقیه انتظار متابعت دارند و برای همین همواره منشای اختلاف بوده اند. گروه موسوم به جبهه پایداری شاخص ترین این گروه ها است که حتی در انتخابات مجلس سال گذشته هم فاز جدایی برداشته بود و در آخرین لحظه حاضر شد که لیستی مشترک با بقیه اصولگرایان برای تهران بدهد. با این حال همین همراهی و همکاری، خود موجب اختلافی درونی در بین اعضا و هواداران این جبهه شد و بابا اختلافی دیگر را گشود.
حالا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری بار دیگر زمزمه های جدایی و یکه تازی گروه هایی مثل جبهه پایداری شنیده می شود. در حال حاضردو نهاد شورای ائتلاف اصولگرایی به عنوان نهادی که در انتخابات مجلس یازدهم توانست اصولگرایان را زیر یک پرچم واحد گرد آورد؛ و شورای وحدت با محوریت جامعه روحانیت مبارز درمیان اصولگرایان مطرح است. بسیاری از اصولگرایان با این استدلال که شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی سازوکاری برای انتخابات مجلس بود و کارآمدی آن برای انتخابات ریاست جمهوری مورد تردید است، کار آن را پایان یافته میدانند ولی اعضای اصلی شورای ائتلاف (جبهه پایداری و جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی) گویا به سازوکارجدیدتر یعنی شورای وحدت اسباب کشی نکردهاند.
البته داستان جدایی طلبی جبهه پایداری به همین موضوع منحصر نیست. به علت نزدیکی صادق محصولی دبیرکل تازه جبهه پایداری با محمود احمدی نژاد، این روزها از سویی این شایعه منتشر شده که وی به عنوان رئیس جمهور کردن دوباره رئیس سابقش است و همین موضوع می تواند به اختلافی بزرگ و حل نشدنی بین این جبهه و دیگر اصولگرایان منجر شود؛ واز سوی دیگر این موضوع می تواند به گسترش اختلافات درونی جبهه پایداری که از انتخابات مجلس آغاز شده، مجر شود. این جبهه که چندی پیش آیت الله مصباح یزدی رهبر معنوی خود را از دست داده، حالا دست و بال بازتری برای حمایت از احمدی نژاد دارد و محصولی هم توان توجیه بسیاری از نیروها را با لطایف الحیل دارد!
بیرون زدن این «دم خروس» باعث شده که مرتضی آقاتهرانی رییس شورای مرکزی جبهه پایداری، که حالا سعی دارد نقش پدر معنوی جدید را هم بازی کند، سخنرانی کند و این خبرها و تحلیل ها را چیزهایی بداند که «مرغ پخته»را به خنده می اندازد!
آقاتهرانی که زمانی برای کابینه احمدی نژاد درس اخلاق می گفت، در سخنرانی تازه خود گفت: جریان انقلابی باید هوشیار باشد و بداند که اینها (طرفدراان دولت روحانی) برای اینکه رخنههای ایجاد شده در صفوف خودشان را پنهان کنند، تفرقه و اختلاف را به دیگران نسبت میدهند. باید خطاب به اینها گفت که اتفاقا جبهه پایداری در تاریخ خودش هیچ وقت، به اندازه امروز متحد و یکصدا نبوده است. هم بنده و هم آقای محصولی به اتفاق تک تک دوستان در جبهه پایداری همگی همقسم شدهایم که برای نجات کشور از ناکارآمدی غربگرایان تمام تلاش خودمان را بکنیم.
وی تصریح کرد: آنها که به دروغ میگویند آقای محصولی دنبال آقای احمدینژاد است بدانند که در آن زمان ایشان جزو اولین نفراتی در دولت بود که مقابل خط انحراف ایستاد.
آقاتهرانی با تاکید بر اینکه تفرقه و عدم انسجام در جبهه پایداری، آرزویی دستنیافتنی برای اصلاحطلبان خواهد بود، گفت: شایعه سازان بهتر است که برای فرار از پاسخگویی دنبال سناریوهای دیگری باشند؛ چرا که مرغ پخته هم از این شایعات خندهاش میگیرد. البته که با این حجم ناکارامدی که اینها از خود به نمایش گذاشتهاند، بعید است بتوانند توجه مردم را به این اکاذیب جلب کنند.
تا انتخابات ریاست جمهوری فاصله چندانی نمانده است و مطمئنا هفته های آینده نشان می دهد که آیا کسانی که از اختلاف نظرها در اصولگرایان و جبهه پایداری سخن می گویند، درست گفته اند یا استاد اخلاق دولت محمود احمدی نژاد؟!
گزارش: سیدمجید حسینی