گروه سیاسی: مذاکره ایران با گروه طالبان در افغانستان، علی رغم پیشینه این گروه بازگو کننده این واقعیت است که مذاکره به معنی تسلیم یا قبول طرف مقابل نیست، اما آنچه این روزها از بعضی افراد درباره این گروه افغان شنیده می شود، فراتر از مذاکره سیاسی است و به نوعی تائید این گروه است که در حافظه ملت ایران جایگاه خوبی ندارد.
سردمدار این جریان یکی از نمایندگان اصولگرای مجلس به نام «احمد نادری» است که آذرماه در توئتی نوشت: «طالبان یکی از جنبش های اصیل منطقه و با زمینه قوم پشتون است... همکاری با آنان می تواند به گسترش ثبات در جامعه افغانستان و جلوگیری از نفوذ گروه هایی همچون داعش منجر شود. نباید در دام بازنمایی های اشتباه رسانه های آمریکایی از آنان بیفتیم.» این نماینده با این دیدگاه حالا در گفتگویی با روزنامه تهران تایمز پا را از این فراتر گذاشته و ضمن دفاع از مواضع قبلی خود درباره تمایل به نزدیکی با گروه طالبان گفت: «خیلی شک دارم که دیپلمات های ایران در مزار شریف را طالبان کشته باشد!»
همزمان با انتشار این سخن تازه و عجیب این نماینده مجلس، هیئت سیاسی طالبان به سرپرستی ملا عبدالغنی برادر معاون دفتر سیاسی در تهران بودند و یکی از دیدارهای آنها با علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی بود. شمخانی بعد از این دیدار توئیتی زد که آن نیز به نوعی فراتر از مذاکره سیاسی بود و تلویحا تائید و ترویج این گروه را القا می کرد. شمخانی نوشت: « در ملاقات امروز با هیئت سیاسی طالبان، رهبران این گروه را در مبارزه با آمریکا مصمم دیدم. کسی که سیزده سال در گوانتانامو زیر شکنجههای آنان بوده، مبارزه با آمریکا در منطقه را کنار نگذاشته است.»
همچنان که گفته شد این سخنان در حالی بیان می شود که در حافظه مردم، ناخرسندی از جنایات این گروه وجود دارد. روز 17 مرداد که به عنوان روز خبرنگار نامگذاری شده پاسداشت شهید صارمی و دیپلمات هایی است که در افغانستان به شهادت رسیدند و علی رغم ادعای آن نماینده مجلس، روایت مورد تائید نظام شهادت آنها به دست طالبان است.
رهبر انقلاب در پیام تسلیتی در پی کشتار مردم مزارشریف به دست طالبان به تاریخ 23 شهریور 1377 درباره این گروه نوشتند: «جنایاتی که اندکی پیش از این در شهر مزارشریف به دست قشون ظالم و سنگدل طالبان اتفاق افتاده، یعنی کشتار وسیع مردم غیرنظامی و به شهادت رسانیدن جوانان پاک و مؤمن ایرانی که در مشاغل سیاسی و خبری به انجام وظیفه مشغول بودند، در نوع خود فاجعهای بینظیر بود که باید دولتها و ملتهای مسلمان را به حرکتی جدی در برابر این قوم متعصب و وحشی و بیگانه از تعالیم نورانی اسلام و بیخبر از قوانین عمومی جهان، برمیانگیخت... اکنون مردم شهرهای این منطقه به جرم تسلیم نشدن در برابر قشون مزدور طالبان، محکوم به قتل و غارت و اسارتاند. شنیده شد که رؤسای طالبان، خون آنها را مباح کرده و هر پسر بزرگتر از هفت سال را محکوم به قتل دانستهاند. و شنیده شد که هواپیماهای ارتش پاکستان نیز در قتل و ویرانی بامیان شرکت داشتهاند. آیا این سبعیت و خونخواری نسبت به این مردم مظلوم به چه جرمی است؟ آیا به جرم جانفشانیهای آنها در راه استقلال افغانستان است؟ آیا به جرم تسلیم نشدن در برابر توطئهی طراحی شده از سوی کمپانیهای نفت و گاز آمریکائی است که با دست اندرکاری بعضی از نظامیان کشور پاکستان به شکل فتنهی طالبان بروز کرد؟ آیا به جرم تمسک مردم این منطقه به ذیل ولایت اهل بیت پیامبر علیهمالسلام است؟ آیا تعصبات مذهبی و قومی است که چنین وحشیگیری و تطاولی را نسبت به مردم پاکنهاد هزاره مباح کرده است؟ اکنون ملت ایران بر اثر داغ بزرگ شهادت مظلومانهی جوانان خود در مزارشریف و بخاطر ناامن کردن مرزهای شرقی کشور و بخاطر خون بناحق ریختهی مردم مظلوم بامیان و مزارشریف با دلی مالامال از درد و خشم، بیصبرانه منتظر تصمیم گیری مسؤولان کشور است.»
ايشان همچنین در دیدار مردمی 10 بهمن 1383حمايت امريكا از تروريستهايى نظير طالبان را يادآور شده بودند. همچنین در 13 شهریور 1393 در دیدار اعضای مجلس خبرگان تصریح کردند: «من یک چیزى را نقل کردم از قول یکى از مسئولان معروف آمریکایى... اینها اعتراف میکنند که این جریانها را اینها به راه انداختهاند؛ اگر هم اعتراف نکنند ما شواهد داریم، ما میدانیم... مرحوم شیخ سعید شعبان به من گفت که من اطّلاع دارم که دارند تلاش میکنند براى اینکه شما را از طرف شرق کشورتان، مشغول کنند و درگیر کنند؛ من گفتم خب شرق ما افغانستان است؛ گفت بله از طرف افغانستان. این قبل از آن بود که این جریان طالبان و القاعده و این حرفها در افغانستان راه بیفتد... بعد از اندکى هم همین حوادث اتّفاق افتاد و دیدیم که همینجور بود که گفت. بنابراین شبههاى وجود ندارد که راه انداختن این جریانها و ساختن این جریانها، بهدست همین قدرتهاى غربى و عوامل منطقهاى آنها [است]... البتّه مستقیم هم وارد شدند؛ در همان قضیّهى طالبان من فراموش نمیکنم در مجلّات آمریکایى، جورى از طالبان حرف میزدند که بهنحوى ترویج آنها بود.»
رهبر انقلاب در سخنرانی 14 خرداد 1383 در مرقد امام (ره) نیز به صراحت گفتند: «امريكا، براى مقابله با پرچمدارى ايران در جهان اسلام، تلاش كرد طالبان را بعنوان يك نسخه بدلى و سرتاپا غلط از نظام اسلامى، در افكار عمومى مسلمانان مطرح كند اما اين كاريكاتور خنده آور نتوانست پرچم اسلام خواهى را از دست ملت ايران، در بياورد و اين ملت، همچنان پيشتازِ دين خواهى و وفادارى به اسلام است.»
حالا عجیب است که با این سخنان صریح و پیشینه ای که از طالبان در ذهن مردم وجود دارد، سخنانی مطرح شود و توئیت هایی زده شود که طالبان را جنبش اصیل منطقه و گروهی مصمم در مبارزه با آمریکا بنامند. شاید لازم باشد تذکر داده شود که مذاکره با طالبان اگر در راستای منافع کشور و از موضع عزتمندی باشد، امری شایسته است اما ترویج و تائید این گروه با سابقه ای که از آنها در ذهن مردم ایران و افغانستان است یک خطای بزرگ نابخشودنی است.