در دنیای کاراته کمتر کسی است که او را نشناسد. از انجمن هنرهای رزمی آمریکا تا فدراسیونهای کاراته آسایی برایش دعوتنامه همکاری میفرستند و حالا در همین کشور خودمان هم رکورددار قهرمانی سوپرلیگ با تیم تحت هدایتش است. احمد صافی اگرچه در سینما هم برای تماشاگر ایرانی دهه ۷۰ با بازی در فیلمهای «پرواز از اردوگاه» و «رنجر» شناخته شده اما میگوید در پشت پرده سالها خاک خورده تا به چنین جایگاهی برسد. در کارنامه ورزشی وی عضویت در کمیته فنی و ریاست کمیته تحقیقات و پژوهش فدراسیون کاراته و همچنین عضویت در کمیته فنی فدراسیون جهانی شوتوکان به چشم میخورد. او که نماینده رسمی فدراسیون جهانی شوتوکان در ایران است سالها سرمربیگری تیمهای ملی اردن، سنگاپور، پاکستان و هندوستان را نیز برعهده داشته است. صافی که این روزها به خاطر دردست داشتن سکان هدایت تیم ملی کاراته کرهجنوبی در سئول به سر میبرد در گفتوگویی با "
مردم سالاری آنلاین" با ما از نیک و بد کاراته ایران در طول این سالها و همچنین برگزاری جشنواره «موسیقی، شعر و کاراته» سخن گفت که در ادامه بخوانید.
باتوجه به اینکه زادگاه شما گلپایگان بود آیا این شهر بستر رشد شما در کاراته شد یا از تهران به موفقیت رسیدید؟ اصولا این قابلیت چقدر در کاراته کشورمان وجود دارد که بدون نیاز مهاجرت به پایتخت از شهرستانها هم قهرمان بسازیم؟
به نظر من اکثر استعدادها در محیط های اولیه زندگی خود ساخته و پرداخته میشوند و بعد در محیطهای بزرگتر نمایان می شوند. ولی اگر رشته کاراته را مثال بزنیم در بعد قهرمانی و داوری و مربیگری شهرستانیها موفقتر بودند و من هم افتخار میکنم که پایههای موفقیت را از شهر خودم شروع کردم ولی به خاطر مرکزیت کار و پیشرفت و همچنین به دلیل ازدواجم به تهران مهاجرت کردم.
می دانیم که سالها سرمربی تیمهای ملی مختلفی در آسیا بودید و حالا هم مجددا در تیم ملی کرهجنوبی. پرسش اینکه دعوت شدن شما به کشورهای دیگر برای سرمربیگری از جمله کره که میتواند هم بلحاظ فرهنگی وهم اقتصادی از پتانسیل ژاپنیها بهراحتی بهره بگیرد بر مبنای چه ویژگیهایی روی میدهد؟
به نظرم شیوه مربیگری من مورد توجه سایر کشورها بوده. من با پاکستان و اردن و کرهجنوبی قهرمانان آسیایی ساختم و این تصادفی نبود بلکه یک کار با برنامه بود. در چند کشور دیگر هم کار کردم ولی با کره جنوبی بیش از ۶۰ مدال معتبر از ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۴ گرفتم و بعد هم همکاری قطع شد و آنها حدود پنج سال از مربی ژاپنی و اسپانیایی استفاده کردند ولی فقط دو مدال آسیایی گرفتند. برای همین از من مجدد دعوت به همکاری کردند که باید بتوانم تیم را جمع و جور کنم تا باز هم عیار مربیهای ایرانی مشخص شود. حالا اول راه هستیم چون تیم اعتماد به موفقیت را از دست داده و این کار سختی برای من به عنوان سرمربی این کشور است.
جالب است که کرهایها بعد از پنج شش سال موفق با شما قطع همکاری کردند و مجدد بعد از چند سال درخواست همکاری دادند. از دلایل این اتفاق بگویید.
بعد از بازیهای آسیایی ۲۰۱۴ قرار داد من با آنها تمام شد. بعد از مربیان کرهای استفاده کردند و موفق نشدند. بعد هم مقطعی از اسپانیا و دو سال هم دو مربی ژاپنی با معرفی فدراسیون کاراته ژاپن و استاد کاگاوا رییس کمیته فنی فدراسیون جهانی کاراته در آنجا فعالیت کردند ولی عملکرد بدی داشتند و چهار مدال بازیهای آسیایی در زمان من تبدیل به یک مدال بازیهای آسیایی شد و برای همین مجدد از من دعوت به همکاری کردند و کار ما دوباره شروع شد.
نکته جالب در کارنامه شما تجربه سرمربیگری تیمهای ملی اردن و سنگاپور و پاکستان و هند بود. درواقع کشورهایی که در کاراته حرفی برای گفتن نداشتند و شاید ریسک بزرگی کردید. دلیلش چه بود؟
من معتقدم مربی موفق کسی است که تیمهای گمنام را مطرح کند. من با پاکستان و اردن و کره فینالیست و طلای آسیا داشتم. خب این عالی بود و به موقعیت کاری من کمک کرد. در هند و سنگاپور مدت محدودی بودم ولی تاثیر خوبی بر کاراته آنها گذاشتم. در خیلی از کشورها سمینار آموزشی داشتم از جمله چین و تایوان و کانادا و آمریکا و سریلانکا و جاهای دیگر. به کاراته کاران کشورهای هنگ کنگ و چین هم آموزش دادم و هم مربی معرفی کردم و در کل به مرور مورد اعتماد کاراته کشورهای دیگر شدم.
سالها شاهد این هستیم که در شرق آسیا که مهد هنرهای رزمی است مربیان ایرانی فعالیت دارند. آیا به این دلیل است که ظرفیت تولید مربی باکیفیت ندارند یا ایرانیان در عرصه آموزش در جهان موفقترند؟
کاراته ایران در بعد اعزام مربی به سایر کشورها رتبه اول را دارد . شرق و غرب و جنوب و شمال هم فرقی ندارد. ما موفقیم چون شیوه و روحیه و آموزش ما متفاوت هست. مربیان ایرانی بهخوبی همدیگر را پوشش دادهاند و البته موفقیت تیم ملی هم تاثیر زیادی در این کار داشته . الان در مالزی و امارات و ازبکستان و روسیه و هنگ کنگ و چین و خیلی کشورهای اروپایی و کانادا و آمریکا مربیان ایرانی موفقیتهای خوبی دارند و حتی شرق آسیا که مهد هنرهای رزمی است همواره شاهد حضور موفق مربیان ایرانی بوده . در ماکائو و چین و هنگ کنگ و کره مربیان ایرانی کارنامه عالی داشتند. البته من در ژاپن هم چند سمینار فنی داشتم و چند بار سرمربی ژاپنی با من صحبت میکرد و میگفت معادلات ما را به هم زدی چراکه ما چندین بار قهرمانان مطرح ژاپنی را شکست دادیم.
به نظر شما حضور مربیان لژیونر ایرانی در کشورهای دیگر چقدر باعث میشود رقابتهای کاراته در قهرمانی آسیا نزدیکتر و حساستر شود؟
مطرحترین کشورهای آسیایی سابقه استفاده از مربیان ایرانی در مقاطع مختلف را داشته و دارند و واقعا رقابت و کیفیت را بالا بردهاند. در کویت و امارات و اردن و عربستان و قطر هم ما تقش مهمی داشتیم. در مالزی و ویتنام و تاجیکستان و ازبکستان و شرق آسیا و شبه قاره هند هم همینطور. پس مربیان ایرانی عملا مهمترین اثر را در دنیای کاراته داشته و دارند.
از دریچه ای دیگر می پرسم که آیا یک قهرمان کاراته در ایران و کره جنوبی میتواند زندگی مالی موفقی داشته باشد؟
در ایران امرار معاش از ورزشهای انفرادی بسیار سخت است و کاراته کاهای ایرانی واقعا در فشار مالی هستند. حتی قهرمانان طراز اول که صاحب مدالهای متعد هستند . در کره دو تفاوت وجود دارد یک اینکه همه ملیپوشان حقوق میگیرند که حقوق کمی هم نیست و مهمتر اینکه کشور کره فرصتهای شغلی زیادی دارد و در یک چشم برهم زدن میتوانند به کاری مناسب مشغول شوند و به محض دریافت حقوق در اولین فرصت دریافت وام با بهره کم برای اجاره خانه و خرید ماشین و غیره برایشان مثل آب خوردن است.
اوضاع تیم دانشگاه آزاد را در سوپرلیگ امسال چطور ارزیابی میکنید؟ آیا بازهم قهرمانی در دسترس تیم شماست؟
سو پر لیگ کاراته ایران برگ برنده کاراته در تمامی این دورانها بوده و هست. رقابتی عالی و نفسگیر و مثبت در بعد فنی و تاثیر گذار برای ایجاد انگیزه. البته تیم دانشگاه آزاد با شش عنوان قهرمانی که همگی با سرمربیگری من و کمک دستیارانم در ادوار مختلف به دست آمده پیشروترین و موفقترین تیم سوپرلیگ هست و ما مصمم بهدنبال هفتمین عنوان قهرمانی هستیم. هرچند بخاطر کرونا فعلا باید منتظر شروع لیگ باشیم ولی تیم ما کامل تشکیل شده و نگران نیستیم چون با حمایت و برنامهریزی مسئولان مسیر را بهخوبی طی میکنیم.
اینکه همزمان سرمربیگری تیم ملی کره جنوبی و تیم باشگاهی دانشگاه آزاد در ایران برعهده شماست کار را برای شاگردانتان در این دو کشور دور از هم سخت نمیکند؟
خوشبختانه زمان و برنامههای دو تیم متفاوت هست و سوپرلیگ در مقطع مشخص و با برنامه در کوتاهترین فرصت انجام میشود. من هم چون اختیار کامل دارم برنامهریزی خوبی انجام میدهم که هیچ تداخل کاری این وسط نباشد. البته با حضور سرپرست با تجربه و کادر فنی خوبی که دارم و هماهنگی اعضا تیم بدون مشکل پیش خواهیم رفت. من در ماه حدود ده روز کاری آزاد هستم تا به سایر برنامههایم رسیدگی کنم و این فرصت خوبی برای انجام این امور در ایران است.
در یک نگاه تحلیلی و باتوجه به جمیع جهات آیا ایران میتواند قدرت بلامنازع کاراته جهان باشد؟
کاراته ایران همواره جزو برترینها بوده و خصوصا در ۶ سال گذشته نتایجش عالی بوده ولی حفظ این عنوان و ارتقا آن بدون پشتوانه و سازماندهی سخت خواهد بود. تا اینجا عالی بودند و از اینجا به بعد وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک و فدراسیون وظایف بیشتری دارند. جامعه کاراته نشان داده شایستگی بالایی دارد و تلاش خود را به اثبات رسانده و حالا باید بیشتر مورد حمایت قرار بگیرد و این کار سختی خواهد بود. آن هم در کشوری که نگاه تقسیم منابع به ورزشهای انفرادی و موفق نگاه عادلانه ای نبوده.
شما همواره از منتقدین فدراسیون کاراته در بازههای زمانی مختلف بودهاید. امروز وضعیت مدیریت کلان کاراته کشورمان را چطور ارزیابی میکنید؟
در جامعهای که انتقاد نباشد پیشرفتی نخواهد بود. البته انتقاد سازنده و منطقی و نه مخرب و منفعتی. من معتقدم انتخابهای عجولانه و تغییرهای بیمنطق مسئولان در کاراته اعتبار ما را خدشه دار کرده. بیثباتترین فدراسیون در عرصه آسیا و جهان و همچنین رکورددار جابجایی رییس فدراسیون هستیم. طوری که وقتی میرویم در مجامع بین المللی و میگوییم مثلا فلانی رییس فدراسیون هستند بلافاصله با طعنه میگویند رییس بعدی کی هست و کی میاید! من معتقدم منطق و اصول در انتخاب و حمایت از انتخاب در کاراته کشورمان کمتر حاکم بوده است.
در چشم انداز فعالیت ورزشیتان آیا هیچگاه به دنبال نشستن بر کرسی ریاست فدراسیون کاراته بوده اید و یا صرفا دنیای مربیگری را ترجیح میدهید؟
بیپرده بگویم من باید رییس فدراسیون بشوم ولی نه در وضعیت کنونی و نه با این شیوه انتخاب. چراکه ملاکهای انتخاب و شیوههای اجرایی آن چندان درست نیست. حتی اینکه چه چیزی معیار است و چه معیاری ارجحیت دارد . تحصیل یا تجربه و یا توانایی کمتر از ارتباط و رایزنی و حمایتهای پشت پرده دیده میشود. البته من کاراته را دوست دارم و اکنون دو سبک را در کشور مدیریت میکنم . ضمن اینکه یک تیم قوی باشگاهی تشکیل دادیم و در مربیگری در بالاترین سطح فعالیت دارم ولی اگر بخواهم رییس فدراسیون بشوم هفت خوان رستم پیشرو دارم که می دانم از عهدهاش برمیایم. هرچند باید مقداری تغییر مسیر بدهم که این با خلق وخوی من سازگار نیست. البته دو بار هم کاندیدای ریاست فدراسیون شدم که داستانهای خودش را دارد. راستش کاراته همیشه کلاف سردرگمی بوده که شرح آن احتیاج به ساعتها زمان دارد. الان در آستانه المپیک و انتخابیها باید از فدراسیون و تیم ملی حمایت مضاعفی کنیم تا ببینیم در آینده چه اتفاقاتی رخ میدهد.
ما میدانیم که شما سالها تجربه حرفهای و کمربند سیاه دان 8 سازمان جهانی و مدرک مربیگری و داوری درجه A جهانی را در کارنامهتان دارید. آیا فکر میکنید میتوانستید بیش از این به کاراته کشورمان کمک کنید ولی دعوت به همکاری نشدهاید یا اینکه خودتان کار در خارج از کشور را اولویت قرار دادید؟
من همواره همکاری خوبی با فدراسیون داشتم و هیچگاه جز مقطعی کوتاه این همکاری قطع نشده. به هر حال تلاش ما همیشه مورد توجه فدراسیون بوده و هست و در حال حاضر هم در حد توان در خدمت کاراته کشورم هستم. فعالترین سبک کاراته را مدیریت میکنم و در بعد باشگاهی و ملی هم موفق بودیم. هر چی به ذهنمان برسد و مفید باشد بدون کم و کاست به فدراسیون انتقال میدهیم. آقای طباطبایی هم تعامل خوبی دارد با افراد فعال ولی در ایران متخصص و افراد کاربلد زیاد هستند و این انتخاب را سخت میکند. هر چند در بعضی قسمتها یکنواختی و بیتاثیری کاملا مشهود بوده . در بعد آموزش مربیان چندان از مدرسان کاربلد استفاده نشده و به وسعت کاراته ایران توجه نشده و محدودیتهای خاصی هست.
برای تیم ملی کاراته ایران در المپیک ۲۰۲۰ ژاپن چه جایگاهی قایل هستید و چرا؟
المپیک داستان خاص خودش را دارد .جو سنگین و فشار روحی و مسئولیت خاص برای ورزشکار و مریی و کادر پشتیبانی عجیب و غیرقابل توصیف است. المپیک یعنی بالاترین سطح رقابت و موفقیت. سیاسی کاریها و دستهای آشکار و پنهان در صحنه المپیک وجود دارد ولی انگار عزم و اراده ملیپوشان قدرت برتری بر همه عوامل شناخته و ناشناخته را دارد چون رویای قهرمانی المپیک عجیب در وجود بچههای کاراته و کادر فنی و فدراسیون موج میزند و ما هم باید با انرژی مثبت و اتحاد به این موفقیت کمک کنیم. با شناخت از همه عوامل اعتقاد دارم کاراته ایران پتانسیل شگفتیسازی دارد و ما منتظریم اخباری عالی از کاراته ایران در المپیک بشنویم. کاراته ایران دست خالی نخواهد بود ولی تعداد و نوع مدال را باید صبر کنیم تا روز مسابقه.
از برگزاری اولین جشنواره «موسیقی، شعر و کاراته» بگویید که حرکت جدیدی در عرصه همیاری هنر و ورزش است و شما از پیشروان برگزاری آن هستید. ابتکاری که پیش از این در رشتههای دیگر ورزشی بدین صورت سازمان یافته دیده نشده بود.
خب جشنواره «موسیقی، شعر و کاراته» باید مدتها پیش عملی میشد .هنرهای رزمی تاثیر شگرفی در زندگی و تاریخ بشریت داشته و در ایران باستان، فردوسی با حماسه سرایی رسم رزم و پهلوانی را در اشعار خود یاد آوری کرده. من هم فکر میکنم با جنبههای مختلف کاراته و سایر ورزشها جای کار در موسیقی و شعر و سایر بخشها وجود دارد. بعد از این تصمیم و مشاوره با دوست خوبم آقای سبحان اکرامی این تصمیم را عملی کردیم و با حمایت فدراسیون کاراته و در آستانه المپیک میرویم تا یک کار ماندگار را با کمک هنرمندان در ابعاد مختلف هنری و ورزشی انجام دهیم. شاید یک شعر یا موسیقی خوب سرنوشت خیلیها را تغییر دهد. فیلم بدون موسیقی و تئاتر بدون موسیقی و شعر بدون موسیقی کامل نیست و ورزش هم بدون موسیقی نمیتواند کامل باشد. ما آماده ایم تا فلسفه ادب و احترام و انضباط و وفاداری و پشتکار را با ورود شعر و موسیقی در کاراته معنای دیگری ببخشیم و این کار خصوصا برای اولین بار سخت خواهد بود.
این روزها در پی محدودیتهای زندگی بواسطه گسترش ویروس کرونا شاهد بیکاری و خانه نشینی بسیاری از ورزشکاران و هنرمندان هستیم که بار روانی و مالی فراوانی هم بر اینان تحمیل شده . آیا حمایت شما از این رویداد وجوه مختلفی از جمله حمایت مالی از برترینهای جشنواره را هم در برمیگیرد و یا صرفا عشق معنوی به کاراته هدف بوده؟
متاسفانه بشر امروزی شرایط سختی را تجربه میکند. من در تلاشم ایده بدهم و هزینه کنم و شاید این ایده و حمایت مالی ابعاد مختلفی داشته باشد. من هدفم ایجاد انگیزه و ایجاد فکری نوین برای تولید است و حالا برداشتها متفاوت است ولی نیت ما تلاش برای کاری جدید هست با حمایتی هر چند محدود از هنرمندان و علاقه مندان عرصه موسیقی و هنر که در قالب اهدای جوایز نقدی به برترین های جشنواره نیز خواهد بود. شاید در مرحله اول خیلی مشهود نباشد ولی ادامه آن امیدوار کننده خواهد بود. فراموش نکنید مطرح ترین رویدادها بدون موسیقی و سرود ملی شروع نمیشود. ما هر چند دیر ولی وارد مرحله جدیدی شدیم که انصافا راهنمایی و حمایت و مشاوره مهندس سبحان اکرامی عالی و تاثیر گذار بوده و خواهد بود.
شما چقدر به موفقیت جشنوارههایی از این دست در کشورمان خوشبین هستید ؟
خیلی عالی و هیجانانگیز است و ما حتما در این راه موفق خواهیم شد. شروع پرواز سخت خواهد بود و ادامه آن لذت بخش. قطعا این اولین جشنواره هست ولی آخرین نخواهد بود. با این همه استعداد هنری و ورزشی در آینده شاهد تولیدات متنوعی در این عرصه خواهیم بود. سینمای رزمی طرفداران زیادی دارد و فیلم سینمایی بدون موسیقی و اشعار تاثیرگزار کیفیت نخواهد داشت. سالها از تولید موزیک فیلم «راکی» میگذرد ولی همچنان پرطرفدار است. ما در صدد هستیم ورزشها با ساخت شعر و موزیک مخصوص خود کاری جدید را ارائه دهند. همچنانکه در مورد جنگجویان شائولین و ساموراییها و نینجاها در تاریخ این ورزش شعرهای زیادی سروده شده و حتی فیلمهای مطرح رزمی هم تولید شده است . حالا ما در کشور خودمان با آیین و فرهنگ خودمان این کار را اجرایی خواهیم کرد. برای ساخت یک اثر خیلیها نقش دارند و این جشنواره خیلیها را مشغول به کار خواهد کرد . آهنگساز، نوازنده ،صدابردار ،خواننده و البته نویسندگان و نقاشان و شاعران هر چند محدود وارد کار میشوند و این بعد مثبت چنین جشنوارهای است که به آینده آن خوشبینم.
گفتگو: نیما نوربخش