۰
چهارشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۲۲
درباره ایده منسوخ ایزوله سازی معلولان

حرفهای «مسجدجامعی» حرفهای فرد نیست؛ یک تفکر است

پیشنهاد عجیب احمد مسجدجامعی، عضو شورای شهر تهران که چندی پیش در خلال جشن یلدای کودکان توانیاب «مرکز خیریه وحدت» آن را ارائه داده، بهانه‌ خوبی شد تا برای اثبات ادعای تغییر کارکرد نهاد شورا و شهرداری، سند دیگری دست دهد.
حرفهای «مسجدجامعی» حرفهای فرد نیست؛ یک تفکر است
پیشنهاد عجیب احمد مسجدجامعی، عضو شورای شهر تهران که چندی پیش در خلال جشن یلدای کودکان توانیاب «مرکز خیریه وحدت» آن را ارائه داده، بهانه‌ خوبی شد تا برای اثبات ادعای تغییر کارکرد نهاد شورا و شهرداری، سند دیگری دست دهد.
پایگاه‌خبری‌رکنا با بیان اینکه یلداگردی احمدمسجدجامعی به پیگیری اختصاص بوستانی به معلولان کم‌توان‌ذهنی ختم شد، از زبان وی نوشت: من پیشنهاد احداث یا اختصاص پارکی به معلولان کم‌توان‌ذهنی را به شورای شهر ارائه و آن را تا رسیدن به نتیجه پیگیری خواهم کرد چراکه همه شهروندان باید به طور یکسان و همزمان از خدمات و فضاهای شهری بهره ببرند.
گویا مسجدجامعی این پیشنهاد را به‌دنبال درخواست مدیران خیریه وحدت مبنی بر رفع مشکل خانه‌نشینی معلولان‌کم‌توان‌ذهنی و لزوم ساخت تفریح‌گاه‌هایی برای آنها مطرح کرده و گفته: متأسفانه با توجه به افزایش تعداد معلولان‌ذهنی‌وجسمی، شهرداری فضای کافی برای فعالیت‌های جانبی در شهر ندارد و لازم است مدیریت‌شهری فضایی را به‌عنوان بوستان‌های خاص برای آنها در نظر بگیرد.
 
برخی سازمان‌ها عکس رسالتشان عمل می‌کنند
«تغییر کارکردها»ی نهادها، سازمان‌ها و به‌طور کلی شخصیت‌های حقوقی و نیز مدیران رأسی آن، پدیده‌ غیرقابل‌انکاری است که در زمان حاضر با سرعت بالا و در عمق زیاد در حال بروز است.
امروز بسیاری از سازمان‌ها البته در بستر زمان و به دلایل زیادی که یکی از آنها ورود مدیران فاقدتخصص یا دارای تخصص‌های غیرضرور است؛ یا کارکرد خود را از دست داده‌اند یا در بسیاری از موارد عکس ذات و رسالتی که ایجادشان بر آن مبنا استوار بوده عمل می‌کنند.
در این میان «شورا و شهرداری‌ها » را به جرأت می‌توان یکی از نهادهایی دانست که در انجام بخش‌هایی از وظایف خود دچار تغییر کارکرد شده‌اند.
«شهرداری» مفهومی که برای عمران و آبادانی شهرها، رفاه شهروندان و ارتقای کیفیت زندگی بنا نهاده شده‌ بود حالا نشان می‌دهد در تمام سال‌هایی که فرصت‌کافی در اختیار داشته، نتوانسته در جهت تأمین‌منافع شهروندان عمل کند و اعضای شوراهای شهری در اغلب شهرها نشان داده‌اند تحت‌تأثیر برخی جریان‌ها و دعواهای سیاسی به‌جای اتکا به مطالعات علمی، از سلیقه و تفاهم بین‌الحزبی پیروی می‌کنند که این رویه این نهاد را به اتخاذ سیاست‌های چندگانه و ازهم‌گسیخته‌ سوق داده و در نهایت کارکرد آن را دچار اشکال کرده است.
مسجدجامعی پیشنهاد احداث بوستان ویژه معلولان کم‌توان‌ذهنی را در حالی مطرح کرده که «ایزوله‌سازی» معلولان تقریباً در تمام کشورهای جهان بحثی مطرود است و این نشان می‌دهد دست‌کم یکی از اعضای اتاق فکر اداره کلانشهر تهران صلاحیت تصمیم‌گیری برای شهروندان معلول را ندارد؛ با این‌حال آنقدر اختیار دارد که با اندکی تلاش نگرش نادرست خود را به تأیید باقی اعضای این اتاق فکر رسانده و با نگاهی منسوخ و غافل از آنچه در دنیا می‌گذرد، برای زندگی چندین هزار شهروند معلول نسخه بپیچد و تأسف‌بار این است که ساخت شهرها به‌عنوان «کانون زندگی اجتماعی بخش مهمی از جمعیت کشور» به‌عهده صاحبان تفکری مشابه مسجدجامعی است!
مسجدجامعی به جای پیروی از مدل‌های روز دنیا در ساخت شهری دسترس‌پذیر، و به‌جای چاره‌اندیشی برای رساندن امکانات به همه نقاط شهر، تصور می‌کند باید فضاهایی اختصاصی برای طیف معلول ایجاد کند تا با راندن این افراد به فضاهایی محصور و بسته‌بندی‌شده وجدان خود را از تمام کارهای نکرده آسوده کند و افسوس آجربه‌آجر زندگی معلولان در گرو همین تفکرهای افسارگسیخته‌ی هیجانی و به دور از مطالعه شکل گرفته!
مسجدجامعی نه تنها از ظلم نادانسته خود به معلولان اطلاعی ندارد بلکه علاوه بر نشان دادن محرومیت خود از وجود مشاوران آگاه؛ تصور می‌کند این پیشنهاد در راستای عملی کردن شعار «تهران، شهری برای همه» است در حالیکه این استنباط نادرست، اگر همچون روحی در کالبد شهرداری دمیده شود از تهران «شهری منهای برخی گروه‌ها» خواهد ساخت و این همان معنای تغییر کارکرد است!
نکته اینجاست که فعالان حوزه معلولان، با نگاهی به کارنامه مسجد‌‌جامعی، طرح این پیشنهاد را از وی بعید می‌دانند اما غافلند از اینکه مسجد‌جامعی یک فرد نیست، بلکه نوعی تفکر و فرهنگ است که گه‌گاه در شهردار و برخی اعضای شورای‌شهر تهران نیز حلول می‌کند.
چنین تفکراتی در یک مقطع زمانی«حناچی» را بر آن می‌دارد تا با قطعیت بر عدم افتتاح ایستگاه‌های متروی مناسب‌سازی‌نشده تأکید کند و در برهه‌ای دیگر از زمان با نادیده گرفتن تأکید خود همچنان دست به افتتاح این پروژه‌ها بزند! انگار که مسئولیت او حکم می‌کند شهر را دقیقاً عکس آنچه منطبق با قانون است بسازد!
اما حناچی هم تنها نیست. او و بسیاری از سردمداران اداره‌کشور مدت‌هاست از کنار وظایف‌قانونی خود به‌قدری ظریف و عادی عبور می‌کنند که همه کوتاهی‌ها به گردن خلاء قانون می‌افتد و هیچ‌کس حواسش به قوانین مشابه و مضاعف نیست!
«زهرا نژاد‌بهرام»نیز از پیروان این مکتب است که با رفتارهای هیجانی-سینوسی خود تغییر کارکرد نهادشورا را تأیید می‌کند. او همان‌گونه که در یک‌ برهه زمانی، بسیار تند و آتشین در مقام مدافع حقوق معلولان ظاهر می‌شود در برهه‌ای دیگر از مواضع خود فاصله گرفته و پیگیری مقوله ظاهراً مورد تأکید خود «مناسب‌سازی» را رها کرده و جمع‌آوری آرزوهای شهروندان تهران را اولویت خود قرار می‌دهد. طرحی نالازم و بی‌ارتباط به وظایف شورا!
 
این پیشنهاد از مسجدجامعی بعید است
مدیرعامل شبکه تشکل‌های نابینایان وکم بینایان کشور در حالی‌که این‌نوع عدالت‌خواهی را از مسجدجامعی بعید می‌داند، تأکید می‌کند: با هرگونه جداسازی، انزوا و دادن امکانات جزیره‌ای برای افراد معلول مخالفیم.
سهیل معینی می‌افزاید: گاهی جوامع در دادن فضا به معلولان محدودند و با تخصیص فضاهای کوچک به آنان به الگوسازی می‌پردازند اما شهرداری تهران نه تنها با محدودیت فضا مواجه نیست بلکه فضاهای تحت اختیارش به‌قدری زیادند که گاهی مدیران شهرداری هم نمی‌دانند با آن چه کنند، بنابراین مشکل اصلی در سیاست‌گذاری است.
وی اضافه می‌کند: تخصیص فضاهای محدود و اختصاصی به معلولان راحت‌ترین مطلبی است که به ذهن برخی مسئولین می‌رسد، این دیدگاه غلط به‌معنای توجه نیست و دنیا مدت‌ها پیش از آن عبور کرده است.
رئیس انجمن باور با بیان اینکه ایجاد پارک اختصاصی برای افراد کم‌توان‌دهنی مشکلی را حل نمی‌کند، توضیح می‌دهد: اگر در یک شهر طیف‌های مختلف مرکز و مؤسسه دارند برای شروع می‌توان به معلولان نیز یک مرکز اختصاص داد اما به مرور تمام این مؤسسات باید به سمتی هدایت شوند که به شهروندان معلولِ موازی با فعالیت خود نیز ارائه خدمت دهند. به‌عنوان نمونه مؤسسات حمایت از زنان یا کودکان باید به مرور طیف زنان و کودکان معلول را نیز جزء جامعه هدف خود بدانند. این فعال حوزه معلولان می‌گوید: بارها به شهرداری پیشنهاد تعریف سامانه و تدوین طرح تخصیص فضای فعالیت به معلولان را داده‌ و گفته‌ایم ایستگاه‌های مترو، پارک‌ها و بازارچه‌های شهرداری می‌تواند فضایی برای عرضه کارها و تولیدات این افراد باشد.
 
تحمیل سردرگمی به معلولان، بی‌عدالتی است
یک نویسنده و فعال‌فرهنگی می‌گوید: هرجا که شخصیت‌های حقیقی و حقوقی در ارائه خدمت به بخشی از جامعه خود را موظف ندانند یعنی در کارایی خود دچار اشکال‌اند. مرتضی‌رویتوند بیان می‌کند: متأسفانه برخی سازمان‌ها معلولان را از بدنه جامعه جدا می‌کنند و سپس خدمت‌دهی به آنان را وظیفه خود نمی‌دانند، آنگاه باید دولت و مجلس دست‌به‌کار شوند تا با تصویب قوانین این نهادها را به ارائه خدمت به معلولان واردار کنند. وی ادامه می‌دهد: تبعیض در مورد معلولان، به امری عادی بدل گشته و سردرگمی آنها برای اثبات حقی که از ابتدا هم محرز بوده، عین بی‌عدالتی است و هیچ دستگاهی اجازه جداسازی و نگرش ایزوله‌ای به معلولان را ندارد.
 
دلسوزان جامعه دست‌به‌کار شوند
اگر پدیده تغییر کارکرد دستگاه‌ها، امروز پیشگیری نشود، در آینده‌ای که دور نیست به بیماری مهلک اجتماعی تبدیل و مقابله با آن به مراتب سخت‌خواهد شد، لذا زمامداران و دلسوزان جامعه باید پیش از دیر شدن به‌فکر درمان این درد باشند.
اگر جامعه در این گرداب فرو رود، بازگشتی در کار نخواهد بود و علت آن در بی‌تفاوتی و عدم تعجیل کسانی ریشه دارد که که قدرت و اختیارشان می‌توانست سربزنگاه گره‌گشایی کند، وگرنه پس از مرگ سهراب همه خوب دانستند هیچ کسی پسر را بیشتر از رستم، دوست نمی‌داشته...
رقیه بابائی- خبرنگار حوزه معلولان
 
کد مطلب: 122054
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *