دلم میخواهد ازدواج کنم، حتی مادرم کسی را هم برایم در نظر گرفته اما چون شغل ندارم خجالت میکشم به خواستگاریاش بروم. دانشجوی دکترای حقوق بینالملل هستم با اینحال هیچ جا استخدامم نمیکنند. سالها قبل با مدرک لیسانس در آزمون استخدامی آموزش و پرورش شرکت کردم و قبول شدم اما هنگام مصاحبه حضوری مرا رد کردند. گفتند نمیتوانیم یک نابینا را برای معلمی انتخاب کنیم چون روحیه بچههای مردم از دیدن چنین معلمی خراب میشود. از مسئول گزینش خواستم مرا برای سایر قسمتها در نظر بگیرد اما او گفت وقتی چشمهایت نمیبیند برای هر قسمت هم گزینش شوی باید یکنفر را هم استخدام کنیم تا مراقب تو باشد. او حتی حاضر نشد بهطور آزمایشی چند مورد کاری به من بسپرد تا مطمئن شود من از عهدهاش برنمیآیم.
اینها بخشی از صحبتهای وحید.س است. مرد جوانی که در 39 سالگی صاحب هیچ شغل و درآمدی نیست و با اینکه بیشتر همسالانش صاحب زن و فرزند هستند، در آستانه 40سالگی برای رفتن به خواستگاری هنوز اینپا و آنپا میکند.
منتظر آزمونهای بعدی هستیم...
نابینایان درصد بزرگی از جمعیت معلولان کشور را تشکیل میدهند و بیشترین تعداد افراد تحصیلکرده را دارند با اینحال همواره از بیکاری و عدم برخورداری از درآمد ثابت، رنج میبرند و نمیتوانند برای ازدواج و تشکیل خانواده اقدام کنند.
به گزارش
مردم سالاری آنلاین، سازمان بهزیستی نیز بهعنوان متولی امور معلولان هنوز نتوانسته چهره درست و قابل اعتمادی از توانمندی نابینایان و کمبینایان به جامعه ارائه کند و در دنیای صنعت و تولید سهم قابلتوجهی برای نابینایان احراز کند. این سازمان همچنین در تثبیت سهم استخدام معلولان در دستگاههای دولتی هنوز نتوانسته عملکرد موفقی از خود ابراز کند و سهم معلولان و نابینایان همهساله در آزمونهای استخدامی نادیده گرفته میشود و مسئولان مربوطه در پاسخ به علت ماجرا اقدام به پاک کردن صورتمسأله میکنند و میگویند: این سهمیه ذخیره و در آزمون بعدی منظور خواهد شد و ما همچنان منتظر آزمون بعدی آزمونهای بعدی هستیم...
تبعیض در استخدام، مهمترین اجحاف به نابینایان است
مديرعامل شبكه تشكلهاي نابينايان و كمبينايان كشور (چاوش) تبعیض در استخدامها را مهمترین اجحاف صورت گرفته در حق نابینایان میداند.
سهیل معینی میگوید: سه درصد از سهمیه استخدامهای کشور به معلولین تعلق دارد و بااینکه نابینایان از تحصیلکردهترین طیفهای معلولان هستند و بیشترین دانشآموختگان و بیشترین تعداد دانشجو را در دانشگاههای کشور دارند، از کمترین شانس استخدام برخوردارند، درحالیکه این افراد علیرغم محدودیتهای خود توانستهاند به مدارج بالا دست پیدا کنند و انتظار میرود تخصص و دانش آنها مورد استفاده قرار گیرد.
به گفته معینی عمده اجحافی که به نابینایان میشود از طریق بهانههایی است که به اقتضای آییننامههای داخلی سازمانها صورت میگیرد، آییننامههایی که مفاد بسیاری از آنها با قوانین بالادست کشور از جمله
کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت و قانون جامع حمایت از معلولان مغایرت دارد، این در حالی است که کلیه مقررات مربوط به معلولان باید در تبعیت از قوانین بالادستی تدوین شود.
معینی میگوید: نابینایان در اینکه تخصص و دانش آنها مورد استفاده قرار گیرد صاحب دو حق هستند. اول حق شهروندی خودشان به این معنا که اشتغال متناسب با تخصص خود را داشته باشند و دوم حق جامعه با این تعریف که این افراد دانشآموختهاند و میخواهند به جامعه خود خدمت کنند و اگر از این حق محروم شوند حتی در حق جامعه هم اجحاف شده. چرا که این کشور بخشی از منابع خود را صرف تحصیل و آموزش آنها کرده و این سرمایه نباید از بین برود. از طرف دیگر جامعهای که مدام از مشکلات نابینایان شنیده حق دارد توانایی و خدمتدهی آنها را هم ببیند و بشنود. چرا که این گروه ظرفیتهای توسعه کشوند و نباید نادیده گرفته شوند.
بهزیستی، وکیلمدافع قوی نیست
رئیس انجمن باور با تأیید این مطلب که در بسیاری از اجحافهایی که به معلولان و نابینایان میشود میتوان سازمان بهزیستی را مقصر دانست، میگوید: این سازمان به عنوان وکیلمدافع معلولان چه در توزیع امکانات جامعه و چه در چانهزنی برای رفع مشکلات استخدامی معلولان و نابینایان آنگونه که باید قوی ظاهر نشده.
معینی ادامه میدهد: نمی شود هم متولی امور معلولان بود و هم در کنار آنان قرار نگرفت. متولی باید در کنار جامعه هدف، تمام امکانات حقوقی و پشتیبانی خود را برای احقاق حقوق آنها بسیج کند و رأساً و یا از طریق حمایت انجیاوهای فعال در این زمینه به کمک آنان بیاید.
این فعال حوزه معلولان میافزاید: ما برای احیای حقوق خود منتظر اقدام سازمانهای دولتی نماندیم، خودمان آستین بالا زدیم و وارد عرصه تلاش شدیم اما انتظار داریم سازمانهای متولی مانند بهزیستی نیز از ما حمایت کنند.
آموزشوپرورش حق نادیده گرفتن نابینایان را ندارد
وی با بیان این مطلب که وزارت آموزشوپرورش بیشترین سهمیه استخدامی کشور را دارد و امسال 18 هزار نفر را از طریق آزمون استخدامی جذب خواهد کرد، این پرسش را مطرح میکند: این وزارتخانه چطور به خود حق میدهد تا نابینایان را به این بهانه که نمیتوانند پست آموزشی بگیرند، به پستهای اداری یا به آموزشوپرورش استثنایی احاله دهد؟
معینی که عنوان مشاور وزير رفاه را در کارنامه خود دارد، با بیان اینکه قرار نیست معلولان یا نابینایان فقط برای آموزش به معلولان منظور شوند، تأکید میکند: این افراد میتوانند به کل دانشآموزان خدمات آموزشی بدهند و این اجحاف بزرگی است که آموزشوپرورش در آییننامههای داخلی خود نابینایان را از پستهای معلمی و دبیری منع کند.
مدیرعامل شبکه تشکلهای نابینایان و کمبینایان کشور به منظور شدن 543 پست برای معلولان در استخدام امسال آموزشوپرورش اشاره میکند و خاطرنشان میکند: ما استخدام نابینایان را در این آزمون حق خود میدانیم و امیدواریم افراد نابینا و معلول در این پستها مستقر شوند تا این وعده محقق و روال اشتباه سابق، یکبار برای همیشه اصلاح شود.
آمار نابینایان کشور مشخص نیست
معینی در خصوص آمار نابینایان ایران میگوید: طبق معمول ما در دسترسی به آمار دقیق نابینایان دچار مشکل هستیم و واقعا آمار مشخصی از نابینایان کشور نداریم. سازمان بهزیستی در بیان آمار نابینایان حدود 160هزار نابینای تحت پوشش خود را مبنا قرار میدهد در حالیکه اگر جمعیت افراد کمبینا را هم مدنظر قرار دهیم آمار افراد نابینا و کمبینا بسیار بیشتر از چیزی است که تحتپوشش بهزیستی قرار دارند.
وی بیان میکند: افراد کمبینا در تمام کشورها سه چهارم جمعیت افراد دارای اختلال بینایی را تشکیل میدهند اما این افراد در ایران به دلیل داشتن درصدی از بینایی توسط سازمانهای متولی دیده نمیشوند و حتی در بحث دریافت خدمات نیز توجه کمتری شامل آنها میشود.
بهزیستی در تأمین تجهیزات فاقد شیوهنامه متقن است
وی دسترسی به تجهیزات را از بزرگترین مشکلات افراد نابینا برمیشمارد و میگوید: متأسفانه سازمان بهزیستی در تأمین و توزیع تجهیزات فاقد شیوهنامه و شاخصهای کارشناسانه و متقن است.
معینی ادامه میدهد: وقتی نابینایان 12درصد از جمعیت معلولان را تشکیل میدهند انتظار میرود همین درصد از بودجه نیز به تأمین تجهیزات موردنیاز آنها اختصاص پیدا کند. البته فقط شاخص کمیت مبنای این درخواست نیست بلکه شاخص نیاز هم باید ملاک عمل قرار گیرد. بهعنوان نمونه افراد کمتوان ذهنی و یا بیماران روانی مرمن درصد بالایی از مددجویان سازمان را تشکیل میدهند در حالیکه به تجهیزات خاصی نیاز ندارند، در نتیجه مهمترین گروههای متقاضی تجهیزات؛ ناشنوایان، نابینایان و معلولان جسمی- حرکتی هستند، بنابراین تجهیزات باید بر مبنای نیاز این سه گروه تهیه شود.
این مسئول در ادامه مطرح میکند: عصای استاندارد مهمترین وسیله تردد و استقلال نابینایانان است و در همه جای دنیا دستکم سالی یک عصا در اختیار این افراد قرار داده میشود اما در کشور ما خبری از این اتفاق نیست و
ما در تمام سالها شاهدیم که بهزیستی به بهانه گران بودن تجهیزات موردنیاز نابینایان آن را از لیست خرید کنار میگذارد، ما به این اتفاق اعتراض جدی داریم و انتظار داریم بودجه موردنیاز تأمین این تجهیزات از منابع مختلف تأمین شود.
وی با بیان این مطلب که یکی از بزرگترین درخواستهای ما از بهزیستی تخصیص اعتبار کافی برای تأمین تجهیزات است، اضافه میکند: تأمین این تجهیزات بهویژه در زمینه فناوریهای اطلاعات میتواند فاصله و شکاف میان دسترسی نابینایان به منابع اطلاعاتی را با افراد دیگر پر کند و انتظار این است که تجهیزات مذکور با اولویت گروههای بیشتر نیازمند مانند نابینایان تحصیلکرده، دانشجو و یا کارشناسانی که در انجام وظایف شغلی خود به این تجهیزات نیاز دارند تهیه شود.
معینی تأکید میکند: مسئولان بهزیستی به عدم تخصیص تجهیزات به نابینایان اعتراف میکنند و اعتراف به حدود نقیصه، شرط اول رفع آن است تا بتوان به نتیجهای مطلوب دست پیدا کرد نه آن که هر سال در همان وضعیت باقی ماند.
وی ادامه میدهد: قطعاً فقدان سیاستهای کارشناسانه در عدم تخصیص تجهیزات به نابینایان مؤثر است چون اگر این سیاستها وجود داشته باشد احتیاجی نیست فقط از منابع بهزیستی برای تأمین آن استفاده شود بلکه میتوان از منابع بانکی کشور و سایر نهادها نیز استفاده کرد و بودجه بهزیستی فقط اهرمی برای توسعه منابع لازم برای رفع نیازهای جامعه هدف باشد.
از وابستگی مالی به خانواده احساس بدی دارم
هومن مرادی 32 ساله و نابیناست. او میگوید: هیچ کارفرمایی به نیروهای نابینا اعتماد ندارد. آنها هنوز باور ندارند که افراد نابینا هم میتوانند عملکرد قابل قبولی داشته باشند.
او ادامه میدهد: سه سال پیش به اصرار خانوادهام ازدواج کردم تا مستقل شوم اما امروز با داشتن همسر و یک فرزند همچنان از نظر مالی همچنان به خانوادهام متکی هستم و نه تنها باری از دوش آنها نکاستهام بلکه از اینکه هزینه زندگیشان را افزایش هم دادهام احساس بدی دارم.
مرادی میافزاید: حتی خود سازمان بهزیستی هم حاضر نیست بخشی از امور قابل برونسپاری را به ما نابینایان بسپارد.
زحماتم بر باد رفت
مریم تشکر مادر پسری 25 ساله و نابیناست. او میگوید: من برای پیشرفت تحصیلی پسرم همه تلاش خود را به کار گرفتم اما حالا که زمان اشتغال او رسیده و هیچکس حاضر نیست او را بهعنوان یک نیرو بپذیرد زحماتم را بر باد رفته میبینم.
تشکر ادامه میدهد: همه به ما توصیه میکنند شرایط ادامه تحصیل میلاد را فراهم کنیم اما کسی نمیگوید: نتیجه این همه درس خواندن چیست و اگر قرار است افراد نابینا به افراد تحصیلکرده بیکار تبدیل شوند اصلا چرا باید درس بخوانند؟
رقیه بابائی -خبرنگار حوزه معلولان کشور