1- نوشتن از ترکیب احتمالی و اینکه چه کسی هست و چه کسی نیست ، بی مزه ترین کار این روزهاست. همچنین ،اینکه بنویسی این سرماخورده و آن مصدوم است و گزارش داده اند این نمی رسد، می تواند افتادن در تله فنی مربیان دو تیم نیز باشند که همچنان به این فکر می کنند که اگر مثلا نیومایر یا غفوری یا هر بازیکن دیگری را یکباره در ترکیب اصلی بگذارند، چه شگفتی و غافلگیری پیروز کننده ای به دست آورده اند. از دربی اگر می خواهی بنویسی فقط باید بروی روی دو چهره. بقیه هیچ.
2-نفر اول وینفرد شفر است. بازنده بزرگی که در دو ماه، تمام شش ماه طلایی فصل قبل را داخل چاه توالت انداخت و سیفون را کشید و حالا منتظر روزهای بعدی است. منتظر روزهایی که نه تنها قرار نیست خوب باشد بلکه قرار است بدتر و بدتر هم شود. با حذف شدن استقلال از مسابقات آسیایی و هو شدن شفر در ورزشگاه آزادی روی سکوهایی که به او کمتر از گل نمی گفتند، مربی آلمانی حالا بیش از هر زمانی خود را در چنبره بازی کردن در زمین غریبه حس می کند. از یک طرف برانکو به عنوان رقیب مستقیم تا همینجا با تیمی نصفه و نیمه عالی بوده و از چند ماه دیگر خریدهای جدیدش هم از راه می رسند و تیمش قوی تر هم می شود و از سوی دیگر با نزدیک تر شدن به زمان جام ملت ها، تنش های درون تیمی اش بیشتر اوج می گیرند. از حسین حسینی که دوست دارد زودتر بازی کند تا برای بازی در تیم ملی شانسی داشته باشد و از طرف دیگر ملی پوش هایی که برای نزدیک شدن به کی روش منتظرند تا لب تر کند تا با سرمربی سر پست بازی خود دعوا کنند!
و همه اینها را اضافه کنید به شکسته شدن احترامش نزد اهالی فوتبال. اینکه خبرنگاری خیلی راحت به خودش اجازه می دهد که از او سوال کند آیا آلزایمر دارد، اتفاقی است که باید زنگ خطر را برای او به صدا در آورده باشد. نخستین گزارش های مربوط به آلزایمر او سال قبل منتشر شد و غیررسمی اعلام شد که دلیل حضور پسرش در استقلال همین است که پدر را جمع و جور کند. با این همه چند نتیجه خوب و بعد هم طوفانی از بازی های درخشان همه این شایعات را شست و برد کنار. حالا اما کار به جایی رسیده که چنین سوال زمختی را توی صورتش می کوبند! این نشان می دهد که به پایان ماه عسلش در ایران رسیده و حالا باید با این واقعیت تلخ کنار بیاید که اینجا دیگر مثل سابق تحویلش نمی گیرند. اهمیت دربی برای او را حالا دریابید.
3-برانکو ایوانکوویچ وضعیتی بسیار بهتر از همتای آلمانی دارد اما مبادا فکر کنید دربی برای او آسان است. او این روزها در اوج موفقیت است. با تیمی کم یار، تیم شکست ناپذیر الدوحیل را از آسیا حذف کرده و با گل بازیکنی که مورد مضحکه کی روش نیز شده بود، با بردی شیرین به دربی رسیده. فشارها روی او کمتراست اما او هم قصه های خودش را دارد. هم باید نیرویش را روی لیگ تقسیم کند و هم حواسش به بازی مرگ و زندگی مقابل السد باشد. از سوی دیگر باید بیش از هر زمان دیگری مراقب جبهه تیم ملی باشد چرا که دعوای او و کی روش دیگر بیش از حد رسمی شده و باید حواسش به وسوسه های مرد پرتغالی باشد که در اردوهای تیم ملی در گوش بازیکنانش نجوا می شوند. این وسط باید حواسش به رقبای لیگ هم باشد چرا که برخلاف فصل قبل که در لیگ بی رقیب بود، حالا رقیبان دیگری دارد خاصه با امیر قلعه نویی و سپاهان تازه نفسش.
این وسط او متوجه نفرین دربی هم هست. شرایط حال حاضر او در دربی بی شباهت به حال و روز پرویز مظلومی در آن دربی معروف نیست. در اوج به میدان آمدن و خودش و بازیکنانش مستعد مغرور شدن و دستکم گرفتن حریف هستند که می تواند در بازی دربی به او ضربه سنگینی بزند. او در دربی مستعد باختن است اگر خودش و یارانش فکر کنند که از پیش برنده خواهند بود.
برانکو با شکست خوردن مقابل استقلال چیزهای زیادی را خواهد باخت. او هوشیارتر از آن است که به این راحتی از جایگاه رفیعش پایین بیاید.
4-دربی جذابی خواهد شد. مسابقه ای که حتما یک بازنده خواهد داشت. مطمئن باشید حتی نتیجه تساوی هم یکی از مربی ها را ناراضی به خانه خواهد فرستاد. چه برانکو که می داند شفر تا دربی برگشت تیمش را یکدست تر کرده و چه شفر که می داند در بازی برگشت با پرسپولیس تقویت شده مواجه خواهد گردید.
هومن جعفری