بعد از این همه کار در حوزه شهری تازه میفهمیکه بعضی اعضای شورای شهر که اسمشان در لیست دریافتکنندگان املاک نجومیاز شهرداری تهران بود، رفتگر بودهاند!
خستگی یک خواب عمیق چند روزه را میتوانی در صورتهایشان ببینی. تلاش برای پیداکردن رگههایی از لبخند در عمق چشمهای خوابزده بیفایده است؛ جاروها را روی شانههای افتاده از خستگی شبانه تکیه دادهاند؛ شبهای شهر را باید جارو کرد؛ همان طور که روزهایش را؛ تا صبح که آقای شهردار بیدار شود باید همه شهر تمیز شده باشد!
اینجا تهران است؛ رفتگران شبها و روزهای پایتخت، دنبال دستمزد بیشتر از یک میلیون تومان برای تمیزکاری شبانهروزی خود نیستند؛ ترس از دست دادن کار یک میلیون تومانی برای یک خبرنگار هم میتواند بسیار مهم باشد چه برسد به رفتگران تبعه افغانستان. تقریبا تمام رفتگران تهران، افغانستانی هستند به جز معدودی سن بالا که ایرانی و قدیمی این کارند.
اینجا هم تهران است؛ شبکه اول سیما و عصر روز جمعهای که سومین مناظره شش نفره کاندیداهای ریاست جمهوری پخش میشود؛ برای یک رفتگر افغانستانی چه تفاوتی میکند که رئیسجمهوری ایران چه کسی باشد؛ کشیدن جارو بر خیابانهای پایتخت نباید متوقف شود.
خشخش جارو بر آسفالت ترکخورده خیابان، نمیگذارد بشنوند که تمامی000/100/1 متر مربع ملک نجومی(چندهزار میلیارد تومانی) شامل ملک و خانه ویلایی و آپارتمان به آنها رسیده! پس چرا آقای قالیباف که در آبان سال گذشته در شورا حاضر شد تا بگوید همه واگذاریها قانونی بوده، هیچ نگفت که همه نجومیها را به رفتگرها داده!
نیمه سال ۹۵، معلوم شد که به بیش از 100 شخص حقوقی و حدود 150 نفر شخص حقیقی اعم از مدیران عالیرتبه شهرداری، پنج نفر از اعضای شورای شهر و دو خبرنگار صداوسیما، واگذاریهایی به صورت غیرقانونی (با شرایط ویژه نظیر پرداخت اقساطی و زیر قیمت) صورت گرفته؛ صدای یکی از شکایتکنندگان از خبرنگار بخش خصوصی که املاک نجومیلو رفته را در سایت خودش قرارداد، هنوز توی شورا میپیچد که میگوید به شکایت شهردار و آقای چمران (رئیس شورا)، «قناعت» نکرده و هنوز نوبت شکایت او نرسیده است!
این نائبرئیس که نامش در لیست دریافتکنندگان املاک غیرقانونی هم بود، چند بار از جایگاه، فریاد زد «ما شکایتمان هنوز اجرایی نشده؛ نوبت ما هم میرسد. هیچ چیزی به خانم آباد داده نشده، ایشان اسطوره هستند واگر هم چیزی به او داده شده، حقش بوده؛ در هفته دفاع مقدس (آن موقع، هفته دفاع مقدس بود) به جای دفاع از رزمندگانی که زندگی خود را داده و مدتها در اسارت بودهاند؛ چنین سخنانی گفته میشود آیا شما حاضرید خواهرتان یک هفته دست داعش باشد؟»
و تو فکر میکنی یک نفر خانم که رزمنده باشد، اسطوره باشد، رفتگر هم باشد و از همه مهمتر نگذاشته باشد که خواهرهای ما یک هفته دست داعش بیافتند، به او خانه نرسد پس به چه کسی برسد!
اینجا تهران است و رفتگران، پشت یک کامیون روی هم تلنبار شدهاند تا کاربران فضاهای مجازی بلافاصله بعد از اظهارات آقای قالیباف مبنی بر واگذاری همه املاک نجومیبه رفتگران، توضیح بدهند که «این سرویس کارکنان رفتگر شهرداری از منازل آنها در الهیه و کامرانیه و تجریش به محل کارشان است!»
کامیون دور میشود و رد نگاه چندین جفت چشم خسته و خواب زده با چشمهایی گیج، بیتوقع و حس مُرده، روی همه چالهچولههای شهر میماند تا تو خانم آباد و بقیه را ببینی، در حالیکه لباسهای نارنجی پوشیدهاند، دارند خیابان بهشت (خیابان شورا و شهرداری تهران) را جارو میزنند. به آقای قناعتی میگویی که تو مقصر نبودی این را نوشتی؛ تقصیر شهردار بود که این حرف را زد؛ شما که او را دوست دارید!
و تو از این به بعد، هر وقت آقای «کاف نون» در آمریکا پشت دوربین صدا و سیما ظاهر شود، او را در لباس نارنجی خواهی دید!