بی شک از میان اصطلاحات سیاسی، یگانه اصطلاحی که در روزهای اخیر کاربرد بیشتری پیدا کرده و همه اهل فن مردم را از گرایش به سمت آن بر حذر می دارند واژه پوپولیسم یا عوام فریبی و عامه گرایی است. عوامگرایی روشی سیاسی است در طرفداری کردن یا طرفداری نشان دادن از حقوق و علایق مردم عامه در برابر گروه های نخبه جامعه (مردم در برابر نخبگان).
به باور طرفداران این روش، هدفهای سیاسی را میباید به خواست و نیروی مردم جدا از احزاب و نهادهای موجود پیش برد اما فرض اولیه این روش سیاسی مبتنی بر این است که عامه مردم را افرادی ناآگاه، منفعل و ضعیف میپندارد.
جلب پشتیبانی مردم با توسل به وعدههای کلی و مبهم، پیشبرد اهداف سیاسی مستقل از نهادها و احزاب موجود، تعصب کورکورانه، تکیه بر تودههای محروم ، حمایت از اقتصاد داخلی از طریق کاهش ارتباطات بین المللی و نداشتن ایدئولوژی مشخص، از سیاست های محوری پوپولیست ها است. پوپولیسم یک خواسته مقطعی، یک روحیه مقطعی و یک مزاج کوتاه مدت است.
شعار آوردن پول نفت بر سر سفرههای مردم، دولت و اقتصاد عدالت محور از جمله شعارهای مبهم و پوپولیستی بود که نه تنها منجر به ایجاد تحولی در اقتصاد و عرصه سیاسی کشور نشد بلکه در دراز مدت و با اجرای برخی سیاست های خاص اقتصادی باعث شد شاخص تورم و رشد اقتصادی در سیر منفی سر به فلک بکشد.
از ویژگی های پوپولیسم که در بازه ای از تاریخ سیاسی ایران شکل گرفت می توان به بی اعتقادی به نهادهای نظام مردم سالاری، نخبه ستیزی، یکسان انگاری مردم و تهییج عمومی، کلی سازی مفاهیم در زمینه های مختلف سیاسی و اقتصادی اشاره کرد.
انتخابات ریاست جمهوری سال 92 و روی کار آمدن دولت یازدهم با شعار تدبیر و امید به زعم بسیاری پایانی بر دوران تسلط عوام فریبی و شروعی شیرین برای دوران خردورزی و تعقل در ایران بود. دورانی که در آن آوارهای مربوط به ویرانی عوام گرایی از قطعنامه های فصل هفتی شورای امنیت، فلاکت اقتصادی ایران، افزایش تورم، کاهش شدید رشد اقتصادی در بخش های مختلف و بی ثباتی های کشور با کلید تفکر و تدبر جمع آوری شد و کشور در مسیر آرامش و شکوفایی قرار گرفت.
ایران در ریل ثبات و پیشرفت حرکت کرد، برجام شکل گرفت و میوه خود را در کاهش تحریم های کمرشکن و رونق نسبی اقتصادی برای کشور به ثمر نشاند.
اما اکنون در آستانه انتخابات ریاست جمهوری بار دیگر عوامل جریان پوپولیستی که از جانب مردم طرد شده و در پستوهای اتاقهای کاری خود در حال خاک خوردن بودند به فکرخودنمایی دوباره افتاده اند.
اکنون پوپولیسم در قالب گعده های مختلف، بعضا همسو و بدون حضور عقلا وارد معرکه شده و به اسم محرومان در پی جلب توجه و جذب آرای مردم در آمدند.
آرمانها و شعارهای عوام گرایانه دوباره بر سر زبانها افتاده، وعده های نجومی، افزایش یارانه، ایجاد اشتغال و افزایش چندین برابری رشد اقتصادی با رقم های باور نکردنی و خارج از توان فعلی کشور و... .
پوپولیسم نشان داده که همواره تابع قانون پایستگی و اصل بقاست یعنی هیچ موقع از بین نمی رود بلکه از فردی به فردی دیگر و از ستادی به ستاد دیگر در حال خزیدن است اما از این واقعیت نیز غافل است که تدبیر و امید، آگاهی و قدرت تفکر و تحلیل شرایط را به مردم آموخته است.
اعتدال، فضا و تفکرات مردم را باز کرده و شرایطی را فراهم آورده که همگان دوباره بخاطر ایران و اسلام، حماسه ای دیگر را تکرار کنند.