۰
شنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۱۷:۰۴

کلیه فروشان و کولبران ما یا کارکنان فرودگاه های آنها؟

مهدی مال میر
می گویند در فرودگاه های کشور استرالیا وقتی چمدان ها از وزن خاصی سنگین تر هستند، بر روی شان برچسبی کوبیده می شود به این مضمون که حتما به وسیله چرخ دستی حمل شوند و کارکنان فرودگاه از حمل این چمدان های سنگین معاف هستند.
کلیه فروشان و کولبران ما یا کارکنان فرودگاه های آنها؟
می گویند در فرودگاه های کشور استرالیا وقتی چمدان ها از وزن خاصی سنگین تر هستند، بر روی شان برچسبی کوبیده می شود به این مضمون که حتما به وسیله چرخ دستی حمل شوند و کارکنان فرودگاه از حمل این چمدان های سنگین معاف هستند. این را می شود به حساب احترامی گذاشت که سیستم مدیریتی کشور استرالیا برای جسم و جان شهروندانش قائل است. به عبارت دیگر، مدیران این کشور انقدر قابلیت از خود نشان داده اند که نیازی نیست تا کارکنان فرودگاه ها و هتل ها برای امرار معاش به جسم شان صدمه های آنچنانی بزنند. این ماجرا را می توان با وضعیت کولبرها در مرزهای غربی کشور مقایسه کرد که مجبورند بارهایی به وزن نزدیک صد کیلوگرم را کیلومترها حمل کنند ؛ یا با حرف های اخیر یکی از نمایندگان محترم مجلس در باره کلیه فروشی مردم دست وبال تنگی برابر نهاد که از زور بی پولی و گرفتاری ناگزیر به صدمه زدن به جسم خود و فروختن کلیه می شوند!
شاید در نگاه نخست فروختن کلیه و دَشت کردن چند میلیون برای کسانی که در دوزخ اجاره خانه و قسط و بدهکاری ومریض داری غرقه اند چندان بی اساس نباشد اما، زمانی که این سخن از زبان یک نماینده مجلس جاری می شود موضوع کمی افسردگی آور می شود! نماینده مجلسی که فلسفه وجودی اش تلاش برای تدارک شرایطی است که در آن کسی ناگزیر به فروختن کلیه نشود، بی هیچ سایه تردیدی از کلیه فروشی رایج در کشور دم می زند و اشکالی در آن نمی بیند! این سخن افزون بر اینکه نشانگر عادی شدن فقر و فاقه وپذیرفته شدن آن از سوی مدیران ارشد در کشور ماست پرسش بزرگی را نیز دامن می زند و آن اینکه: پس این همه دفتر و دستک و بوروکراسی دولتی و... به چه کارمی آیند؟ اگر قرار بر این باشد که تنگ دستان با فروختن کلیه امورات شان را بگردانند، پس کارکرد مدیران جامعه و نمایندگان مجلس برای چیست؟ همه هنر قانون گزاران و مسوولان جامعه باید این باشد که کار شهروندان به فروختن کلیه و ...نکشد! با این همه اما ای کاش می شد تمام دردسرهای اقتصادی را با فروختن کلیه حل کرد اما همه مشکل در اینجاست که با این تمهیدها نیز نمی توان حتی یک صد از مشکلات گوناگون اقتصادی کشور را سر و صورت داد. به جای عادی جلوه دادن فروختن کلیه بهتر است نمایندگان محترم مجلس با بهره بردن از تیم های تحقیقاتی و با کمک گرفتن از سایر قوا این موضوع را بررسی کنند که چرا در جامعه ما کسی از زور پیسی و گرفتاری ناچار به فروختن قسمتی از پیکرش می شود و یا باید همانند کولبران در سرمای وحشتناک کوره راه ها و پیچ و خم های خطرناک که حتی اسب های تیزرو را می رماند، برای لقمه ای نان بخور ونمیر بارهای سنگین بردوش بگیرد اما، در برخی کشور ها چنان نظام اقتصادی و بهداشت و ... نیرومند است که کارکنان فرودگاه ها و لابی های هتل حتی اگر خود بخواهند نیز نمی توانند(مجاز نیستند) باری بیش از طاقت انسانی بر گرده بگیرند!
چرا باید در کشور ما گهگاه برای زندگی کردن طاقتی فوق بشری از خود نشان داد؟!این پرسشی است که پاسخش بر ذمه نمایندگان مجلس و همه آنهایی که کلیه فروشی و لابد «کولبری» را امری بی اشکال می دانند باقی است!
کد مطلب: 67497
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *