برجام در یک عبارت خلاصه میشود؛ ما زمانی با کوهی از مشکلات مواجه بودیم که حالا با برجام همه آن مشکلات برطرف شده است!
اگر بخواهیم منصفانه به برجام نگاه کنیم این را باید ببینیم که ما در شرایطی زندگی میکردیم که نه از نظر فروش نفت، نه از نظر اقتصاد، صنعت و حتی حاکمیتی در نگاه بینالمللی و نظامی، در شرایط مناسبی به سر نمیبردیم. برخی این تغییرات را انکار میکنند اما تاثیری در حقیقت ماجرا نمیکند.
حقیقت اول این است که ما یک زمانی فقط 800 هزار بشکه نفت میفروختیم که تحریمها در حال کم کردن این تعداد فروش بود. در حال رسیدن به جایی بودیم که حتی به مقدار کمتر یعنی 500 هزار بشکه هم برسیم. اما الان بیش از 2 میلیون بشکه صادر میکنیم و این پیروزی بزرگی است که نمیشود آن را انکار کرد. اینها چیزهایی است که زمانی در کشور حاکم بود. تحریمها کشور را به وضعیتی رسانده بود که به سمت نفت در برابر غذا سوق داده میشدیم. اتفاق که در سالهای پایانی دولت صدام در کشور عراق به وجود آمده بود. در آن 10-13 سال پایانی دولت صدام، عراق به جسمیمصنوعی تبدیل شده و به جایی رسیده بود که کمیسیون تحریم و شورای امنیت میلی برایش تصویب میکرد چه مقدار غذا و دارو بخرد و چه مقدار نفت باید بفروشد! صدام دیگر نه اراده ای داشت و نه میتوانست برای کشورش تصمیم گیری کند. در واقع این شورای امنیت و کمیسیون تحریم بودند که برای اداره آن کشور تصمیم سازی میکردند. با ادامه یافتن تحریمها، ایران هم شاید به همان سمت حرکت میکرد و حتی در جلسات سران کشورها، درباره این موضوع فکر شده بود. اگر وجود اجتماعی این اتفاق را در نظر نگیریم، حاکمیت ملی ما در معرض خطر قرار داشت. گرچه درباره اش زیاد صحبت نمیشد اما اهل فن میدانستند که ایران در چه حالتی قرار دارد.
از طرف دیگر، با ادامه تحریمها، فساد هم در کشور بیشتر میشد. عراق در زمان صدام به وضعیتی افتاده بود که همه نزدیکان صدام، دلال نفتی شده و پورسانت دریافت میکردند و همین باعث فساد در میان حکومت شده بود. در دولت نهم و دهم هم به خاطر وجود تحریمها و خریده نشدن نفت، همین روند ایجاد شد و بابک زنجانیهایی به وجود آمدند که نفت و محصولاتش را در بازار جهانی میفروختند و به جای اینکه پولش را به خزانه وارد کنند، به جیب خود میریختند. در واقع میلیاردها دلار از پول ایران به جیب بابک زنجانی رفت و هنوز کشور به دنبال این است که این پولها را از او پس بگیرد! در واقع با ادامه پیدا کردن تحریمها، علاوه بر هدر رفت خزانه عمومی، فساد هم در کشور ریشه میدواند. ولی خداراشکر میکنیم که این ماجرا از سر ایران کم شد.
از نظر نظامی هم کشورمان نه تنها از طرف قدرتهای جهانی که ازطرف کشورهای کوچک بالای سر خودمان هم تهدید میشد. بحث این نیست که آیا میتوانستند کاری انجام دهند یا نه و اینکه آیا ایران میتوانست جلوی آنها بایستد یا نه، بحث بر سر این است حیثیت ایران مورد دستاندازی قرار گرفته بود. با همه این تفاسیر باید بپذیریم که شرایط خطرناکی در منطقه و جهان داشتیم که با برجام این بلاها از سرمان کم شد.
*کارشناس روابط بینالملل