بدون شک اهميت دومين مرحله دهمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي در دهم ارديبهشت سالجاري را اگر فزونتر از مرحله اول آن ندانيم قطعا به همان ميزان اثرگذاري انتخابات هفتم اسفند سال گذشته حائز اهميت است. البته به جهت آن که دو فراکسيون اصلي مجلس دهم يعني اصلاحطلبان و اصولگرايان درصدد کسب اکثريت هستند ميتوان گفت که براي هر دو جريان عمده سياسي کشور انتخابات پيشرو در دو هفته آينده سرنوشتسازتر از مرحله اول است. جريان اصلاحطلب به دليل پيروزي قاطع خويش در تهران اميدوار است در مرحله دوم هم بتواند گامهاي بيشتري براي تثبيت اکثريت خويش بدست آورد و به همين جهت بر اين باور است که اگر مشارکت مردم در مرحله دوم به همان ميزان حضور گسترده آنان در مرحله اول باشد اکثريت مجلس دهم به اصلاحطلبان و اعتدالگرايان اختصاص خواهد يافت و حتي اصولگرايان سنتي هم تعداد قابل توجهي در مجلس دهم نخواهند داشت چه رسد به عناصر افراطي آنان.
در نقطه مقابل اصولگرايان به مشارکت کمرنگ مردم در مرحله دوم دلخوش هستند تا بتوانند با حضور حداقلي مردم کرسيهاي بيشتري را در مجلس دهم از آن خود نمايند. به هر حال نگارنده بر اين باور است که اصولگرايان نبايد چندان دلخوش کسب پيروزي باشند زيرا امروزه حتي آن روستايي دورافتاده از مرکز استان هم با استفاده از شبکههاي اجتماعي و فضاي مجازي به خوبي تشخيص ميدهد که چگونه برخي مدعيان اصولگرايي و حاميان سابق احمدينژاد (و امروز عناصر مستقل شده) وضعيت کشور را از جنبههاي مختلف سياسي، اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و... نابسامان کرده و تغيير وضعيت داده و امروزه خودشان را ناجي مردم تلقي ميکنند.
در همين جا به صورت خلاصه بايد بر اين نکته تاکيد کرد که انشاءالله به موقع در مورد معيارهاي تعيين مسووليتها در ترکيب هيات رئيسه و نحوه تغييرات در کميسيونهاي تخصصي و مراکز حساسي چون مرکز پژوهشهاي مجلس و ديوان محاسبات و... سخن خواهيم گفت و هرگونه بحثي در مورد ترکيب ارکان مجلس قبل از برگزاري دومين مرحله انتخابات مجلس دهم به دليل عدم امکان تشکيل فراکسيون اصلاحطلبان اعتدالگرا سخني گزافه است.
لذا مردم نبايد تاييدها و تکذيبها و نامزد شدنهاي زودرس را جدي بگيرند کما اين که مردم به تحليلهاي عدهاي که ميخواهند هيچگاه از فضاي رسانهاي دور نمانند و مدعي ميشوند خانه تکاني جدي مجلس براي نظام بسيار خطرناک است هيچگونه وقعي نخواهند نهاد.