جامعهشناسان تغییر معتقدند، رویدادها، آفریننده تغییرند و تغییرات بنا به ماهیت خود، به وجود آورنده تغییرات تعادلی یا تغییرات ساختی میشوند و تغییرات ساختی امکان ایجاد تحول را دارند.
به عبارت سادهتر، اگر در زندگی اجتماعی (حتی فردی) به دنبال تغییر هستیم، باید رویداد آفرینی کنیم، برخی از رویدادها، تغییر به وجود میآورند و تغییرات اگر توسط محافظهکاران مدیریت شوند، به تغییرات تعادلی یعنی تغییراتی که ذات و جهت پدیدهها ثابت میمانند، در شکل ظاهر تغییر پدیدار میشود؛ و اگر توسط اصلاحطلبان مدیریت شوند به ساختارها گشایی ( و نه ساختارشکنی) منتهی میشوند و امید به ایجاد تحول در آنها فراوان است.
مثلا در مورد مذاکرات هستهای، هنر دولت یازدهم، رویدادآفرینی در این حوزه است که تغییر سطوح مذاکرهکننده از نتایج اولیه آن است. اگر این تغییر با تفکر اصلاحطلبانه مدیریت شود، امید به دست یافتن به یک ساختار جدید در مناسبات کشورمان یا جهان در حوزه فعالیتهای هستهای افزون ميشود.
اگر تفکر محافظهکارانه این تغییر را مدیریت کند در حد تغییرات شکلی نسبت به گذشته متوقف خواهد شد.
لازم به ذکر است که رویدادآفرینی زمانی محمل مناسب برای تغییر خواهد بود که به رویداد محوری تبدیل نشود. رویداد محوری یعنی اینکه رویدادها ارزشآفرین و مقدس شوند! در اینصورت خود رویداد مشکل اصلی حرکت خواهد شد؛ پس تفاوت بگذارید بین رویداد آفرینی و رویداد محوری.
مثلا دعوای شناخته شده بر رویدادی به نام «مسکن مهر» از این نوع قابل ارزیابی است.
واقعیت این است که رویدادی به نام«مسکن مهر» تغییری در حوزه ساخت و ساز مسکن در کشور به وجود آورد، اما به تدریج برای سیاستگذاران مسکن در کشور به محوری ارزشآفرین تبدیل شد و این رویداد محوری است که این پدیده را به پدیدهای مقدس تبدیل کرد که هیچکس را یارای نقد و مخالفت آن نباشد. دولت یازدهم، این پدیده را به عنوان رویدادی در حوزه مسکن به رسمیت شناخت، اما تصمیم به نقد آن گرفت و بر آن شد تا رویداد دیگری به نام رویداد مسکن اجتماعی، در این حوزه بیافریند. مقاومتها از ناحیه گروههای مختلف سیاسی، اجتماعی با توقف این رویداد، دیدنی و شنیدنی است، به طوری که مخالفت با مسکن مهر را مخالفت با عدالت و عدالتمحوری میپندارند و این یعنی ارزشآفرین شدن این رویداد. البته به هزار و یک دلیل این نگرش مشکل دارد و باید مدافعین مسکن مهر، از رویدادآفرینیهای جدید در این حوزه استقبال کنند تا امکان مقایسه و ارزیابی برای عامه مردم فراهم آید.
پیام انتخابات ۲۴ خرداد سال ۹۲، تغییر بود، خواسته اکثریت، تغییر است و دولت یازدهم باید در راستای وفاداری به این پیام، تغییر ایجاد کند.
همان طور که ذکر شد، تغییر معلول رویداد است، بنابراین این دولت برای ایجاد تغییر باید رویدادآفرینی کند. اما آیا دولت روش علمی تغییر را تعقیب میکند؟
واقعیت این است که جز در حوزه سیاست خارجی، آن هم در بعد مذاکرات هستهای که رویدادآفرینیهای امیدبخشی را آغاز کرده است، در سایر سازمانها و وزارتخانهها از رویدادآفرینی خبری نیست! و این رویه دور از انتظار است.
در آستانه صدمین روز فعالیت دولت جدید، نوعی سستی، رخوت و بیتحرکی جامعه را آزار میدهد و مباد گزارش صدروزه فقط نقد گذشته باشد و تجلی مشکلات. امید که در این گزارش، ضمن بیان مشکلات و توضیح میراث تاسف آور تحویل گرفته شده، رویدادهای امیدوار کننده و روشن هم نوید داده شود.
مردم از مشکلات و سوء مدیریتها و قانونشکنیها و اختلاسها و بیبرنامهگیهای گذشته که خبر داشتند و به همین علت رای به تغییر دادند.
انتظار مردم از دولت جدید و مدیریتهای جدید چگونگی غلبه بر این مشکلات است. پاسخ انتقادها به انتصابات دولت یازدهم، رویداد آفرینی مدیران جدید است.
وزرا، روسای سازمانها، استانداران و مدیران میانی دولت یازدهم، برای تحقق تغییر مورد انتظار، رویداد آفرین شوند. در صحنه عمومی هیچ چیز به اندازه رویداد، پیام تغییر را منتقل نخواهد کرد.
اخبار کنشی در رسانهها باید به اخبار واکنشی و اخبار اطلاع رسانی صرف پیشی گیرد.
اخبار کنشی روحیه امید و نشاط را در جامعه افزون می کند.
رویدادهای ادواری با رویکرد جدید و توجه به مطالبات مردم، در راستای ارتقای روحیه نشاط و امید باید مورد توجه جدی قرار گیرد، چرا که توقف رویدادهای ادواری مثل نمایشگاهها، جشنوارهها، همایشها، پیام ناتوانی را به جامعه منتقل خواهد کرد.