این روزها تقریبا همه برنامههای اداری کشور تحت تاثیر مسائل مربوط به انتخابات ریاستجمهوری است و در این میان، صداوسیما جور همه را کشیده و بسیاری از شبکههای رادیویی و تلویزیونی را تقریبا دربست به این موضوع اختصاص داده است؛ از مناظره گرفته تا مستند زندگی کاندیداها و مصاحبه و کلیپ و... همگی به موضوع روز یعنی انتخابات میپردازند و کاندیداها نیز از هر راهی که میدانند به تبلیغ خود و برنامههایشان میپردازند و همانطوری که خیلیها میدانند بسیاری از گفتههای کاندیداها، واقعیتهای جامعه هستند که داوطلبان به درستی، جای خالی آنها را تشخیص داده و در صحبتهای خود، حل آنها را اولویت برنامههای خود بر میشمارند. حقیقتا نیز اشاره به این کاستیها، توجه خیلی از رایدهندگان را جلب میکند و همین که مرحله تشخیص مساله را از زبان کاندیداها میشنوند به سمت آنها متمایل میشوند و برعکس، برخی گفتهها و برنامه کاندیداها نیز شعارگونه و غیرقابل عملاند که صرفا به خاطر ظاهر زیبایشان، خوشایند عواماند و صرفا برای رایآوری بیان میشوند. اینگونه شعارها اگر چه ممکن است تعدادی رای برای کاندیدای شعاردهنده جمع کند اما از طرف دیگر از میزان رای خواص میکاهد چرا که خواص نه تنها به ظاهر زیبا و شعاری وعدهها اقبال نشان نمیدهند بلکه به سرعت اظهارات غیرعملی و غیرواقعی را تشخیص می دهند و صاحب این وعدههای تو خالی از چشم آنها میافتد. آنچه موضوع اصلی این بحث است دقت و توجه به برنامههای کاندیداها در ارتباط با مسائل آموزشوپرورش است که بدون استثنا تمامی کاندیداها در صحبتهای خود گریزی به آن میزنند. برخی به اشارهای بسنده کرده و رد میشوند و برخی دیگر که خود به طور کاملا اصولی و پایهای تحصیل کردهاند نه همزمان با گرفتاری مدیریتی و شغلی، کمی مبسوطتر، لزوم رسیدگی به مسایل آموزشوپرورش و اولویت آن را درک کرده و به آن میپردازند اما از شما چه پنهان به نظر نگارنده،
آموزشوپرورش هر کشوری ارتباط کاملا مستقیمی با توسعهیافتگی آن کشور دارد و هیچ کشور توسعهیافتهای را نمیتوان یافت که آموزشوپرورش نارسا و ناکارآمدی داشته باشد و همینطور هیچ کشور عقبماندهای، آموزشوپرورش پویا و پیشرفتهای ندارد
اکثریت آنها تا اینجای کار حق مطلب را در مورد آموزشوپرورش در بحثهای خود ادا نکردهاند. هر چند از این منظر که این روزها آنقدر سرشان شلوغ است که برای وارد نشدن در ریز قضایا دلایل موجهی دارند اما مساله آموزشوپرورش یک کشور آنقدر بزرگ و غیرقابل چشمپوشی است که بتوان هیچ بهانهای را از کسی برای ندیدن آن قبول نکرد. بنابراین همه داوطلبان ریاست جمهوری و حتی رئیسجمهور آینده باید به این نکته توجه کنند که اگر در یک کشور برای سیرکردن شکم ملت، تشکیلاتی به نام وزارت جهاد کشاورزی لازم است و هیچ برنامهای اولیتر از آن نیست، به جرات میتوان گفت که پس از آن، هیچ برنامهای نسبت به آموزشوپرورش اولویت و ارجحیت ندارد. به عبارت دیگر اگر خدای نکرده، کشوری آنقدر از نظر مالی ضعیف شود که هزینه لازم برای اداره بیش از بیست وزارتخانه خود را نداشته باشد و مجبور باشد آنها را به دو عدد کاهش دهد بیشک آن دو، وزارتخانههایی هستند که غذای شکم و غذای روح و روان مردمش را تامین میکند یعنی کشاورزی و آموزشوپرورش.
با این حساب اگر دولتمردان خواهان ساماندهی اشتغالاند و بیکاری را مشکل اصلی میدانند، اگر اعتیاد را معضل اصلی قلمداد میکنند یا اگر مشکلات فرهنگی را سرآغاز سایر مشکلات میدانند مسیر حل همه آنها از آموزشوپرورش کارآمد و توانمند میگذرد به شرطی که وسایل و امکانات آموزش واقعی را در این وزارتخانه متمرکز کنند نه اینکه به صورت نمایشی، ظاهر امر را درست کنیم و در باطن، شاهد دارندگان مدرک اما بیسواد و بیهنر و در عین حال مدعی باشیم که در این صورت روز به روز مشکلات را پیچیدهتر خواهیم کرد. بالاخره اینکه آموزشوپرورش هر کشوری ارتباط کاملا مستقیمی با توسعهیافتگی آن کشور دارد و هیچ کشور توسعهیافتهای را نمیتوان یافت که آموزشوپرورش نارسا و ناکارآمدی داشته باشد و همینطور هیچ کشور عقبماندهای، آموزشوپرورش پویا و پیشرفتهای ندارد.