چین قصد دارد از کریدورهای اقتصادی در سراسر آسیا، آفریقا و آمریکای جنوبی برای سرمایهگذاری در زیر ساخت جهت توسعه نفوذ سیاسی و فرهنگ چین بهره گیرد و بیش از یک تریلیون دلار سرمایهگذاری کند. این ابتکار از سال ۲۰۱۳ با بازدید رسمی رئیس جمهوری چین از قزاقستان و سپس دیدار از اندونزی مطرح شد. در قزاقستان «کریدورهای اقتصادی» و در اندونزی «راه ابریشم دریایی قرن ۲۱» معرفی شد. در همان سالهای آغازین یعنی از سال ۲۰۱۳ تا سال ۲۰۱۵ ترجمه انگلیسی آن به صورت «One Belt One Road=OBOR» و به فارسی «یک کمربند و یک جاده» و کمتر «یک کمربند یک راه» انتشار یافت. این ابتکار از سال ۲۰۱۵ به بعد، به صورت«Belt and Road Initiative=BRI» تغییر نام یافت.
در رسانههای ایرانی نام این ابتکار را «ابتکار پهنه و جاده»؛ «ابتکار پهنه و راه»؛ «ابتکار کریدور و جاده» و «ابتکار کریدور و راه»، «ابتکار دلان اقتصادی و جاده» و از این قبیل نام برده شده و رویه یکسانی برای ترجمه نام این ابتکار بکار نرفته است. این ابتکار از دو زیر ساخت اصلی یکی «کریدورهای اقتصادی» economic corridors که راههای زمینی (جادهای و ریلی) را شامل میشود و دیگری «راه ابریشم دریایی قرن ۲۱
(۲۱ st.Maritime Silk Road) است. بنابراین در ترجمه «ابتکار کمربند وجاده» ترجمهRoad به «جاده» نادرست است زیرا «راه دریایی» نمیتواند «جاده» نامگذاری شود، جاده زیر ساختی سخت دارد. در اصل آنجا که از «راه ابریشم دریایی ۲۱» نام برده میشود، منظور «جاده» نیست که در رسانههای داخلی و حتی ترجمه فارسی متون انگلیسی بکار برده میشود.
در اصل این ابتکار توسعه «جهان چینی» است که چین قصد آن دارد از کریدورهای اقتصادی آن در سراسر آسیا، آفریقا و آمریکای جنوبی برای سرمایهگذاری در زیر ساخت جهت توسعه نفوذ سیاسی و فرهنگ چین بهره گیرد و بیش از یک تریلیون دلار سرمایهگذاری کند. واقعیت تلخ این جهانگستری چینی، «تله بدهی» (بدهکار کردن کشورهای وام گیرنده) است که روی آن بحثهای زیادی در جریان است و حضور چین در برخی مناطق را به توسعه اقتصادی نرسانده است.
در همین زمینه روسیه نیز به دنبال توسعه نفوذ از دست رفته خود در چارچوب قلمرو امپراتوری روسیه و اتحاد جماهیر شوروی در راستای جامه عمل پوشاندن به اندیشه سیاسی دنیای روسی(روسکی میر) در «اوراسیا»ست که قلمرو پیرامونی و بهم پیوسته از اقیانوس آرام در شرق دور روسیه (دالنی واستوک) تا دریای بالتیک را بهم هم مرتبط میسازد. این قلمرو در جنوب با رشته کوههای قفقاز و در دامنههای جنوبی آن با جمهوریهای آذربایجان و ارمنستان (هم مرز با شمال غربی ایران) و گرجستان در شرق دریای سیاه محدود میسازد.
دنیای روسی در غرب به اوکراین ختم میشود که سواحل دریای سیاه آن و شبه جزیره کریمه برای ایجاد سدی در برابر غرب و پیمان ناتو مورد ادعای روسیه و جهان روسی است. در جنوب دریای سیاه، ترکیه مالک دو تنگه بسفر و دارادنل در دهانه ورودی و خروجی این دریا به آبهای آزاد در قلمرو ترکیه قرار دارد.
اینجا نیز جهان دیگری در حال شکل گیری است به نام «جهان ترک» (تورک دونیاسی) به ریاست ترکیه، جمهوریهای ترکمنستان، ازبکستان، قرقیزستان، قزاقستان در آسیای مرکزی و آذربایجان در جنوب قفقاز که با قلمرو «دنیای روسی» (روسکی میر) با هم همپوشانی دارند و اینجاست که «کریدور زنگه زور» که روسیه، ترکیه وجمهوری آذربایجان را به هم نزدیک میسازد. در ابتکار کمربند و راه، کمربندهای اقتصادی شامل شش کریدور است که مهمترین آن «کریدور اقتصادی پل نوین زمینی قرن ۲۱» است که از شیان آغاز جاده ابریشم باستان و مرکز فرمانروایی سلسلههان آغاز و باگذر از مغولستان وارد قلمرو روسیه شده و با طی مسافت حدود ۹ هزار کیلومتر به بلاروس، لهستان و از آنجا به آ لمان میرود.
این مسیر ریلی و جادهای تا پیش از تهاجم نظامی روسیه به اوکراین فعال بود و سالانه میلیونها تن کالا در آن جابجا میشد. از سال ۲۰۲۲ این مسیر به سبب تحریمهای غرب علیه روسیه، مسدود شده است.
جایگزین این کریدور «کریدور اقتصادی چین - آسیای مرکزی-آسیای غربی» است (که در امتداد همان جاده ابریشم باستان از چین به ایران و سپس از طریق ترکیه به روم میرفت) و میتوانست بکار گرفته شود ولی متاسفانه به سبب تحریمهای بانکی ایران از سوی چین بکار گرفته نشده است، در عین حال چین نفت ایران را در دوره تحریمهای غرب علیه ایران با تخفیفهای قابل توجه خریداری میکند. ایالات متحده آمریکا از آغاز و اتحادیه اروپا اخیرا علیه ابتکار کمربند و راه چین صف آرایی کردهاند. چین با مدیریت حزب کمونیست در فرایند تولید محصولات صادراتی خود بازارهای منطقه و جهان را تحت تاثیر قرار داده است.
پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده، وی را بر آن داشته است که دنباله سیاستهای ضد چینی خود در دوره اول را این بار با شدت بیشتری بویژه در افزایش تعرفه در کالاهای وارداتی از چین را دنبال و قصد تضعیف چین را دارد. چین از یکسو با جمعیت عظیم و از سوی دیگر با تجارت جهانی گره خورده است. برای تولید ثروت نیازمند صادرات و برای تولید نیاز به واردات انرژی و مواد خام دارد. این دو مولفه چین را به سوی «ابتکار کمربند و راه» سوق میدهد. بازارهای کالاهای چینی (به ویژه کالاهای مصرفی ارزان قیمت) در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین است، جایی که با وامهای پرداختی چین در ابتکار کمربند و راه بازاری بزرگ، مواد خام و نفت و خریدارانی فراوان دارد و عطش سیری ناپذیر صادرات و واردات چین را سیراب میکند. در محدوده این ابتکار، راه دریایی برای واردات چین از تنگه مالاکا و دریای چین جنوبی میگذرد. مسیری طولانی از غرب آفریقا تا خاورمیانه و خلیج فارس که تامین کننده عمده نفت وارداتی چین هستند، هرچند روسیه در همسایگی شمال چین، از منطقه سیبری گاز طبیعی بخش قابل توجهی از واردات چین را تامین میکند. چین برای اجتناب از رویارویی با ایالات متحده در دریای چین جنوبی، دو کریدور اقتصادی مهم، یکی به نام «کریدور اقتصادی چین-میانمار» در خلیج بنگال از بندر «کیائوکفیو» (Kyaukphyu) در جنوب میانمار و دیگری در دریای عمان از بندر گوادر در جنوب پاکستان (به نام «کریدور اقتصادی چین - پاکستان (CPEC) برای دوری از رویارویی در تنگه مالاکا و تامین امنیت کشتیرانی برای واردات نفت و دیگر مواد خام و صادرات کالا به خاورمیانه و آفریقا از آنها بهره میگیرد(هر چند هر دو کریدور در مسیر خود با بحرانهای سیاسی روبرو هستند). چین برای دوری از خطرات احتمالی رویارویی با ایالات متحده و متحدانش در دریای چین جنوبی و تنگه تایوان، کریدورهای اقتصادی یاد شده را تدارک دیده است. با روی کار آمدن ترامپ احتمال رویارویی با چین در مساله تایوان و تقسیم آبهای دریای چین جنوبی (که چین آن را متعلق بخود میداند و با هر نوع تحدید مرزهای دریایی بین کشورهای مخالفت میکند)، ایالات متحده را به تقویت «استراتژی ایندو-پاسیفیک» با مشارکت همپیمانان منطقه ای از جمله استرالیا، ژاپن، کره جنوبی، فیلیپین و تایلند و حضور بیشتر در منطقه سوق خواهد داد. دنیا در دوره ریاست جمهوری ترامپ بر آمریکا به گونهای دیگر خواهد بود.