در ژانویه 2017، دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهوری ایالات متحده شروع به کار کرد و آغاز دوره جدیدی در سیاست خارجی آمریکا در قبال خاورمیانه بود. رویکرد ترامپ به دیپلماسی در منطقه با تعدادی از موضوعات کلیدی، از جمله تمرکز بر روابط دوجانبه با متحدان کلیدی، موضع قاطع علیه ایران، تاکید بر منافع اقتصادی و امنیتی قابل بررسی و تمرکز است که در ادامه مهمترین استراتژیهای و اتفاقات بیان میشود.
یکی از مهمترین تحولات در دوران ریاست جمهوری ترامپ، تصمیم به انتقال سفارت آمریکا در اسرائیل از تل آویو به بیت المقدس بود. این اقدام که در ماه مه 2018 انجام شد، بسیار جنجالی بود و اعتراض و محکومیت بسیاری از کشورهای منطقه و جهان را برانگیخت. با این حال، به عنوان یک حرکت قابل توجه حمایت از اسرائیل توسط دولت ترامپ و تحقق وعده تبلیغاتی ترامپ در جریان انتخابات 2016 تلقی شد.
یکی دیگر از حوزههای اصلی تمرکز دولت ترامپ در خاورمیانه، رویکرد آن به ایران بود. ترامپ با روی کار آمدنش از توافق هستهای ایران که در سال 2015 توسط دولت اوباما مذاکره شده بود انتقاد میکرد. در ماه مه 2018، ترامپ با اشاره به برخی نگرانیها و ادعاها اعلام کرد که ایالات متحده از این توافق خارج میشود. این اقدام در منطقه با واکنشهای متفاوتی روبهرو شد و برخی از کشورهای منطقه مانند اسرائیل و کشوررهای عربی از این تصمیم حمایت کردند و برخی دیگر مانند متحدان اروپایی و خود ایران آن را محکوم کردند.
دولت ترامپ علاوه بر موضع خود در قبال ایران، همچنین به دنبال تقویت روابط با متحدان کلیدی در منطقه، به ویژه اسرائیل و عربستان سعودی بود. ترامپ روابط شخصی نزدیک با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل و محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی داشت و این امر به افزایش همکاری اعراب با آمریکا در تعدادی از موضوعات از جمله مبارزات منطقهای و همکاریهایی در خصوص توسعه اقتصادی برای کشورهای عربی منجر شد.
این روابط تعاملات دیپلماتیک و تلاشهای مشترک برای پیشبرد طرحهای سیاسی و اقتصادی در منطقه را شامل میشد. ترامپ عربستان را به عنوان مقصد اولین سفر خارجی خود انتخاب کرد و تلاشهایی برای میانجیگری برای «معامله قرن» بین اسرائیل و فلسطینیها انجام داد.
یکی از برجستهترین ابتکارات دیپلماتیک دولت ترامپ در خاورمیانه، به اصطلاح توافقنامه ابراهیم بود که در سپتامبر 2020 به امضا رسید. این توافقنامه مجموعهای از توافقات بین اسرائیل و چندین کشور عربی اعم از امارات، بحرین، سودان و مراکش با هدف عادیسازی روابط دیپلماتیک و اقتصادی عرب بود. این توافق به عنوان یک پیشرفت بزرگ در روابط اعراب و اسرائیل تلقی شد و توسط دولت ترامپ به عنوان گامی مهم در جهت تعمیق روابط و اهداف آمریکا در منطقه مورد حمایت قرار گرفت.
با وجود این دستاوردها، رویکرد دولت ترامپ به دیپلماسی در خاورمیانه خالی از بحث نبود. سیاستمداران استدلال میکنند که تمرکز دولت بر روابط دوجانبه بهخصوص با اسرائیل و رویکرد معاملاتی به دیپلماسی، خطر تضعیف ائتلافها و نهادهای دیرینه را به همراه داشت و موضع تقابلآمیز آن در قبال ایران پتانسیل تشدید تنشها در منطقه را داشته است. علاوه بر این، تصمیم برای خروج نیروهای آمریکایی از سوریه در سال 2019 به دلیل کنار گذاشتن متحدان آمریکا و امکان احیای مجدد داعش در منطقه به طور گسترده قابل تامل بوده است.
در پایان، کارکرد و تاریخ دیپلماسی دولت قبلی ترامپ در خاورمیانه با تعدادی از موضوعات کلیدی از جمله تمرکز بر روابط دوجانبه، موضع قاطع علیه ایران و تاکید بر منافع اقتصادی و امنیتی تعریف شده بود. در حالی که دولت آمریکا از نگاه منافع آمریکا به پیشرفتهای دیپلماتیک مهمی مانند توافق ابراهیم دست یافت، رویکرد آن بدون مناقشه نبود و پیامدهای بلندمدت سیاستهای آن در منطقه همچنان قابل مشاهده است.
شعارهای انتخاباتی جدید
در ماههای اخیر، دونالد ترامپ، رئیسجمهوری منتخب آمریکا چندین وعده دیپلماتیک در مورد منطقه خاورمیانه داده است. این وعدهها طیفی از موضوعات، از همکاری اقتصادی گرفته تا اتحادهای امنیتی را شامل میشود که بی تردید نتیجه و ادامه سیاستهای دولت قبلی ترامپ است.
یکی از وعدههای کلیدی ترامپ تقویت روابط اقتصادی با کشورهای خاورمیانه است. این شامل افزایش مشارکتهای تجاری، ارتقای فرصتهای سرمایه گذاری و گسترش دسترسی به بازار است. این امر ممکن است با تبلیغات برای رشد و توسعه اقتصادی برای برخی کشورها بهخصوص کشورهای عربی همراه باشد و در صورت عدم توجه به ایجاد برخی تنشها در خاورمیانه توسط اقدامات اقتصادی ممکن است در طولانی مدت به جای امنیت و ثبات ور شد موانعی را ایجاد کند.
یکی دیگر از جنبههای مهم وعدههای دیپلماتیک ترامپ، تقویت ائتلافهای امنیتی در خاورمیانه است. این امر شامل تقویت همکاری نظامی، به اشتراک گذاری اطلاعات و مقابله با تهدیدات امنیتی مشترک است. هدف ترامپ با تقویت اتحادهای امنیتی، ارتقای جایگاه اسرائیل و آمریکاست. این درحالی است که ترامپ در دوره قبلی سیاستهایش به جای عمل در راستای صلح و ثبات، منافع اسرائیل و آمریکا را در اولویت قرار داده بود.
اگرچه در وعدههای انتخاباتی جدیدش با عطف به خواستار جهانی و خواست مردم آمریکا همچنین تعهد خود را برای پیشبرد روند صلح در خاورمیانه ابراز کرده است. این موضوع شامل حمایت از مذاکرات بین اسرائیل و فلسطین، تشویق گفتوگوهای دیپلماتیک میان بازیگران منطقه و ترویج طرحهای حل مناقشه خواهد شد. البته در صورتی که نیت اصلی نیز همسو با عمل باشد و دوباره بر طبل استعمار و جنایات اسرائیل بر مردم فلسطین کوبیده نشود. یا مثلا ترامپ علاوه بر شعارهای فوق، ادعا کرده است که به نیازمندان در خاورمیانه کمکهای بشردوستانه ارائه میکند. این موضوع حمایت از پناهندگان، کمک به بحرانهای بشردوستانه و رسیدگی به نیازهای اساسی مانند غذا، سرپناه و مراقبتهای بهداشتی را شامل میشود که باید در طول زمان دید که آیا واقعا بر شعارهای انتخاباتی خویش و خواست جامعه مدنی و مردم آمریکا پایبند است یا خیر ؟ یا آیا با حمایت از اسرائیل و جنایات آن زندگی را بر مردم فلسطین، لبنان و سوریه تنگتر خواهد کرد و مناقشات منطقه ای را فزونتر میکند؟
به طور کلی، وعدههای دیپلماتیک جدید ترامپ در خاورمیانه طیف گستردهای از موضوعات از جمله همکاری اقتصادی، اتحادهای امنیتی، روند صلح و کمکهای بشردوستانه را پوشش میدهد که البته وعدههای قسمت دوم بنا بر درخواست جامعه آمریکا از سیاستمداران و نگاه انتقادی به رویکردهای دولت بایدن در جنایات اسرائیل انجام شده است. در هر حال باید این نکته را بیان کنیم که اسرائیل همیشه نماینده منافع آمریکا در خاورمیانه بوده است و آمریکا اسرائیل را متحد اصلی و درجه اول خود در خاورمیانه میداند.
نباید انتظار داشت که در دوران ریاست جمهوری ترامپ به واسطه شعارهای انتخاباتی رئیس جمهوری منتخب برچیده شدن جنایات اسرائیل در منطقه را شاهد باشیم چرا که رابطه همپوشانی و علت و معلولی آمریکا با اسرائیل و تنش در منطقه خاورمیانه بر همگان مشخص است.