۰
سه شنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۲۱:۲۸

تنش در دریای سرخ با الگوریتم جنگ نفت‌کش‌ها

علی ودایع
تنش در دریای سرخ با الگوریتم جنگ نفت‌کش‌ها
ژنرال «لوید آستین» به خاورمیانه آمده‌است؛سفری در میان جنگ غزه که هدف متفاوت را دنبال می‌کند. بنابر اعلام پنتاگون، کشورهای بریتانیا، بحرین، کانادا، فرانسه، ایتالیا، هلند، نروژ، سیشل و اسپانیا قصد دارند در ائتلافی به رهبری آمریکا برای آنچه حمایت از «تجارت در دریای سرخ‌ در پی حملات حوثی‌ها (ارتش یمن)» خوانده می‌شود شرکت کنند. گفته شده که ائتلاف اقدام به گشت‌زنی مشترک در جنوب دریای سرخ و خلیج عدن را در دستور کار دارد.
پروژه متفاوت آمریکا در دریای سرخ زیر بمباران خبری گسترده رسانه‌ای شکل و فرم گرفته است. ظرف 10 روز گذشته خبرهای متعددی درباره مجموعه اقدامات یمن انجام شده‌است. تااینجای کار حداقل 6 غول کشتی‌رانی عبور از باب‌المندب را لغو کرده‌اند. از کانال سوئز هم خبر می‌رسد که ترافیک کشتی‌های تجاری برای عبور از دریای سرخ ایجاد شده است. عملا می‌توان گفت که در نگاه اول چرخه اقتصادی و دریایی اسرائیل فلج شده‌است اما نکته اینجاست که کشورهای اروپایی‌هم به موازات اسرائیل متضرر می‌شوند. 
اروپا در شرایطی قرار دارد که ناچار به همراهی با ائتلاف جدید پنتاگون می‌شود. بخش بزرگی از سوخت مورد نیاز اروپا از کانال دریای سرخ به اروپا می‌رسد و آنها برای دومین سال متوالی درگیر جنگ اوکراین و فشار گازی روسیه هستند. از طرف دیگر چرخه اقتصادی اروپایی‌ها و ارتباط آنها با خاوردور هم دچار چالش‌های جدی شده است. در میان معادله‌ای که تصویر شد یک مساله بزرگ وجود دارد؛ انصارالله تاکید کرده که تنها کشتی‌هایی با مقصد اسرائیل هدف قرار خواهند گرفت.
نکته حائز اهمیت در میان خبرهایی که منعکس می‌شود این است که سنتکام نتوانسته ماموریت ویژه پنتاگون در تامین منافع آمریکا در خاورمیانه را تامین کند.عملا آمریکا با تشکیل این ائتلاف تلاش می‌کند هزینه‌های سنگین برخورد مستقیم با یمن را بین شرکایش تقسیم کند؛ کاری که آنها در جنگ اوکراین هم اجرا کردند.
از طرف دیگر، واشنگتن فشار زیادی به شورای همکاری‌های خلیج فارس وارد کرده تا آنها هم در برخورد با حوثی‌ها همراه شوند اما به دلیل تضاد منافع تنها بحرینی‌ها تا اینجای کار همراه آمریکا شده‌اند.نه عربستان، نه قطر، نه عمان و نه حتی اماراتی‌ها با دلایل متفاوتی، میل چندانی به تقابل مستقیم با حوثی‌ها ندارند اما نکته مشترک اینجاست که کسی تمایلی ندارد به یک نبرد سخت با یمن و تشدید تضاد منافع با ایران بازگردد.
احتمال برخورد‌های محدود و حملات سطحی یک اتفاق کاملا محتمل است اما واشنگتن هم در نهایت دنبال یک جنگ تمام‌عیار در باب‌المندب نیست. ژنرال آستین صراحتا می‌گوید که «ایالات متحده به دنبال جنگ با تهران نیست و ما فوراً از ایران می‌خواهیم که تنش‌زدایی را آغاز کند.» پنتاگون اولویت‌های متعددی دیگری دارد که با وضعیت جدید در معرض فشار مضاعف قرار خواهد گرفت.
در این میان، نباید فراموش کنیم که برای واشنگتن سیاست پرستیژ یک جایگاه ویژه و پراهمیت دارد. شاید بتوان گفت که در تشکیل ائتلاف دریای سرخ بخش تبلیغاتی و رسانه‌ای آن پررنگ‌تر از بخش عملیاتی آن باشد. تقابل با نیروهای منصوب به گفتمان مقاومت و جمهوری اسلامی موضوعی است که عملا در حال تبدیل به یک نیاز حیاتی برای منافع منطقه‌ای غرب است. اسرائیلی‌ها در معادله‌ای که تصویر شد هم تلاش می‌کنند آتش سطح تنش را برافروخته‌تر کنند تا جنگ در خاورمیانه گسترده شود و آنها مجوزهای جدیدی برای ادامه جنگ غزه دریافت کنند. الگوریتم مشابه آنچه که در جنگ نفت‌کش‌ها حکمفرما بود در نوع چیدمان پنتاگون قابل مشاهده است اما «آنتونی بلینکن» وزیر امورخارجه آمریکا هم از کانال عمانی‌ها رایزنی‌های آشکار و پنهان را برای کنترل وضعیت دنبال می‌کند. برقراری آتش‌بس در غزه و مهار جنون «بنیامین نتانیاهو» شاید تنها اتفاق مثبتی است که می‌تواند مانع ادامه برخوردها تا سطح برخورد مستقیم شود.
کد مطلب: 208395
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *