همایش اصلاح طلبان که قرار بود برای هماندیشی در مورد مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی کشور و از جمله انتخابات یازدهم ریاست جمهوری روزهای ۲۷ و ۲۸ دی برگزار شود با موانعی که به وجود آمد، برگزار نشد و به تعویق افتاد.
سخنگوی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات دلیل برگزار نشدن را موانعی ذکر کرد که این موانع نمیتواند چیزی جز عدم همکاری و صدور مجوز از طرف وزارت کشور یا سایر نهادها باشد. انتظار است مدیران سیاسی توجه کنند که سیاست «کنارگذاری» به «ثبات» سیاسی کمکی نخواهد کرد و چنین دیدگاهی با اهداف استراتژیک نظام و اهداف تاکتیکی آن نسبتی ندارد. مدیران سیاسی بهتر است از رویکرد پاک کردن صورت مساله به رویکرد حل مساله برگردند. بپذیرند که مسالهای به نام «کنار گذاشته شدن» اصلاحطلبان در کشور توسط یک جریان افراطی وجود دارد و لذا باید به راهحلهای جلوگیری از آن فکر کنند. سوال داشتن از اصلاحطلبان یا هر جریان دیگر سیاسی امری پذیرفتنی است. برای آنکه این جریانها با هم بنشینند و برای سوالات مقدر و سوالات بالفعل و سوالات بالقوه پاسخی بیابند و با این پاسخها در گشودن مشکل گامی به جلو بردارند باید زمینه مناسب را فراهم ساخت، راه را گشود و از این که دیگران چه از درون و چه از برون به جای تو «فال» بزنند و به جای تو «بال» بزنند موفقیتی حاصل نخواهد شد.
حضرت علی(ع) در نهجالبلاغه میفرماید: همه الرجال، تقلع الجبال این اراده انسانها است، که کوهها را از جای میکند.
اگر دست برای تغییر گذشتهها، بسته باشد اما برای ساختن و سازمان دادن «اکنون» و «آیندهها» که باز است به گروهی که خود داوطلب شده است به بنیانهای اجتماعی، سلامت اجتماعی، سرمایههای اجتماعی و چیزهایی که در مردم احساس تعلق میکند، بپردازد، چرا فرصت هماندیشی داده نمیشود؟
نگارنده بر این باور است که جریانهائی در کشور اندیشههایی دارند که با اساس جمهوریت و اسلامیت نظام فاصله دارد. این جریانها که با حاشیهها و حاشیهسازیها کار خود را به پیش میبرند و با حاشیهها زندهاند، عزم خود را جزم کردهاند تا حاشیه پشت حاشیه بسازند و فرصت طرح سوالات اساسی و پاسخ به آنها را از جامعه بگیرند. این جریانها به عقل منفصل اعتقاد و اعتمادی ندارند، همه مسائل را میخواهند در عقل متصل خود پاسخ گویند و اندیشهها و اندیشه ورزان را منزوی میکنند برای اینها کسب قدرت سیاسی بر استقرار واقعی نظام مبتنی بر اندیشههای امام(ره) و دغدغههای رهبری تقدم دارد.
ایجاد مانع بر سر راه همایش هماندیشی اصلاحطلبان که
جریانهائی در کشور اندیشههایی دارند که با اساس جمهوریت و اسلامیت نظام فاصله دارد. این جریانها که با حاشیهها و حاشیهسازیها کار خود را به پیش میبرند و با حاشیهها زندهاند، عزم خود را جزم کردهاند تا حاشیه پشت حاشیه بسازند
مخاطبان گستردهای در جامعه به انتظار نتایج آن میاندیشند خود حاشیهای است که فرصتی را برای پیشروی حاشیهسازان فراهم خواهد ساخت. تیترهای حاشیهساز پیرامون همین مساله قابل بررسی، تحلیل و توجه است، در حالی که سخنگوی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات از تعویق و برداشتن موانع خبر میدهد، عدهای در بوق میکنند که اصلاحطلبان از برگزاری همایش انصراف دادهاند؟
حاشیههای قابل توجهی مبنی بر حضور رئیسجمهور در مجلس و ترک مجلس بعد از سخنرانی، خبر ناگهانی استخدام پانصد هزار نفر خارج از فرآیندهای قانونی، ۵ برابر شدن یارانهها، رسانهای شدن اختلافات مالی شرکتهای هواپیمایی با شرکت نفت، راهآهن با قطار رجا و برکناری ناگهانی وزرا و دهها مورد دیگر حاشیههایی است که برای غفلت از توجه به نقشههای این جریان به راه انداخته میشوند. مدیران سیاسی، باید هوشیارانه با حمایت و پشتیبانی از رویدادهایی که مشارکت مردم را محقق میکنند، این حاشیهها را کمرنگ و کماثر سازند.
رسانهها نیز باید در این غوغای حاشیهها به رسالت رسانهای خود توجه کنند و حاشیهها را بزرگ نکنند و فعالیتهایی چون همایشهای مرتبط با انتخابات، کنگرههای حزبی، دیدارها و نشستها و سفرهایی که به مشارکت عمومی در انتخابات کمک میکنند را حمایت و پوشش دهند.
پروتوریانیسم یا تباهی سیاسی برای هر جامعهای خطری جدی است که هیچگاه نباید اجازه دهیم جامعه پویا و پررویداد ما در آستانه انتخابات یازدهم ریاست جمهوری و انتخابات شوراهای اسلامی با آن مواجه شود. بدترین شکل نوسازی سیاسی تباهی سیاسی است که به شکلهای مختلف و با حاشیهسازیهای عوامپسند محقق میشود.
علتهایی که برای وجود دخالتهای پروتوریانیسم در جوامع مختلف مطرح میشوند، عموما قانعکننده نیستند. دخالت ثروت در پهنه سیاست، دخالت نظامیان، استفاده ابزاری از دین، سیاستزدگی اجتماعی، کارکرد حزبی نهادهای مذهبی و خیریهای، رواج خرافات و امثال آن همه و همه حاشیههایی هستند در خدمت تباهی سیاسی جوامع که لازم است هوشیارانه آنها را بیاثر ساخت و میدان را برای حضور عناصر سیاسی اصیل و شناسنامهدار و معتقد به قانون اساسی به عنوان میثاق ملی با سلایق مختلف مهیا کرد.
انتظار است مدیران سیاسی، به این مهم عنایت خاص مبذول داشته و باور کنند که بالاترین ثبات و امنیت در مشارکت گسترده مردم حاصل خواهد شد.
با چنین رویکردی احزاب و جناحهای سیاسی باور کنند که «بودن» در حضور است نه انزوا و با شعار: هستم اگر میروم... موانع را برای حضور خود از میان بردارند.