چند روز قبل یکی از همکارانم در دانشگاه از من پرسید اگر بخواهید به این دولت یک توصیه کنید آن چیست؟ بیدرنگ جواب دادم توصیه میکنم همین امروز مخبر را عزل و شخصی که حب قدرت را ندارد به عنوان معاون اول خود انتخاب کند.
حال اگر بخواهم در این وجیزه این موضوع را بیشتر باز کنم و به اصطلاح توضیح دهم باید عارض شوم که در همان روزهای نخست تشکیل دولت سیزدهم و زمانی که محمد مخبر به عنوان معاون اول راهی پاستور شد نوشتم و گفتم که برای این شخص اولویت موفقیت خوداش است نه موفقیت دولت. ممکن است برخی بگویند این دو همعرض یکدیگر هستند و اگر دولت موفق شود یعنی موفقیت معاون اول. در پاسخ اما باید گفت در سیاست ایرانی چنین تعاریف و اصطلاحاتی قابل تطبیق با واقعیت نیست. بنده از نزدیک شاهد بودم وزیری که در دولت بود و هر هفته دو مرتبه کنار رئیس جمهور مینشست، معاشرت میکرد و تصمیمگیری مینمود ولی پشت پرده پول خرج میکرد تا رسانهها را علیه نفر اول دولت و یا وزیر دیگر بشوراند و منفی بافی نماید. یعنی منافع شخص در هر شرایطی ارجح بر منافع جمع است.
به نظر میرسد در این دولت هم محمد مخبر و تیم همراهش که به صورت اتوبوسی وارد این دولت شدهاند هدف مهمتر و بالاتری از کمک به رئیس جمهور دارند .
از آن توصیه و این مقدمه میخواهم یک نتیجهگیری نمایم و آن این است اینکه میبینید نطقهای رئیس دولت کمترین قرابت را با واقعیت دارد دلیل دارد و آن دلیل ردپای مخبر در اطلاعات مخابره شده به ابراهیم رئیسی است. این نظر بنده شاید خوشایند عدهای نباشد و گلهمند شوند ولی حداقل برای من که تجربه دولتهای مختلف را داشتهام این موضوع هویداست که رئیس جمهور توسط باند مخبر کانالیزه شده و به نوعی از سوی این افراد در حال مدیریت است.
در همین راستا به نظر میرسد استعفای محسن رضایی نیز یک نشانه است. محسن رضایی هم مثل مخبر هدف بالاتری داشت و وقتی دید عملکرد این دولت دیگر قابل دفاع نیست از معاونت اقتصادی استعفا داد. فلذا دور از انتظار نیست که اگر محمد مخبر نیز چند صباح دیگر از این دولت خداحافظی کند.اگر معاون اول احساس نماید عملکرد دولت رئیسی در حال ضربه زدن به آینده سیاسی وی است ترجیح میدهد پست مهم و استراتژیک معاون اولی را رها کند. هر چند که در حال حاضر نیز او در حال کادرسازی برای آینده خود است.
*حقوقدان