در آن سالي که اقبال عمومي به سمت بازار سرمايه زياد شده بود، دولت براي اينکه به اين بازار عمق ببخشد و از طرفي ريسک سرمايهگذاري افرادي که نسبت به بازار سرمايه آشنايي کمتري داشتند را کمتر سازد، صندوقهايي را به نام «اي تي اف» تاسيس کرد. اين صندوقها چند شرکت بورسي را همزمان تلفيق کرده بودند و سهام اين صندوقها را به فروش رساندند. مانند صندوق پالايش که ترکيبي از چند شرکت پالايشي است يا صندوق دارا که از ترکيب چند بانک کشور ساخته شده است. ارزش اين صندوقها با توجه به قيمت زير مجموعهها مشخص ميشود؛ يعني چند بانکي که مثلا صندوق دارا را تشکيل ميدهند با توجه به سودسازيشان و يا قيمت سهمشان مجموعا قيمت «انايوي» صندوق را تشکيل ميدهند. در حال حاضر قيمت ذاتي صندوق دارا 19 هزار و 400 تومان است ولي قيمت روي تابلو دارا فکر ميکنم حدودا 13 هزار 500 تومان است. با توجه به اينکه دولت اين صندوق را ذاتا براي افراد ريسک گريز و نابلد تاسيس کرد، بنابراين اين وضعيت ناجوانمردي است. زيرا سرمايهگذاري در اين صندوق به مردم نابلد پيشنهاد داده شد تا ضرر نکنند اما الان اين صندوق رها شده و بازارگردان براي آن مشخص نشده است.
چندين بار روساي بازار بورس قول دادند که براي اين صندوقها بازارگردان مشخص کنند اما متاسفانه چنين نشده است. کار بازارگردان اين است که وقتي به دلايل خارج از بازار فشار فروش و خريد ايجاد ميشود نقدشوندگي سهم را بالا ببرد. يعني زماني که مردم به صورت هيجاني سهم را ميفروشند يک عدد خوبي خريد انجام دهد و يا زماني که مردم ميخواهند سهم زيادي بخرند سهم را بازارگرداني کند. اما الان مدتي است که مقرر شده بازارگردان براي صندوق دارا ايجاد کنند اما هنوز مشخص نشده است. قيمت «انايوي» صندوق با قيمت روي تابلو فاصله فاحشي دارد و سرمايه گذاران عادي در اين صندوق در حال حاضر متضرر هستند.
يکي از کارهايي که رئيس سازمان بورس ميتواند در حال حاضر انجام دهد، حمايت ويژه از اين صندوقها است. زيرا دولت اين صندوقها را براي افراد عادي پيشنهاد داده بود و مردم سهام خريدند. اما در حال حاضر که سفتهبازي در ساير بازارها وجود دارد اگه دولت قصد دارد که سرمايههاي مردم را به سمت بازار سرمايه جذب کند بايد اعتماد مردم را به سمت اين بازار جلب کند. يکي از مولفههاي جلب اعتماد مردم رساندن قيمت تابلوي «اي تي اف»هايي که دولت عرضه کرده بود به قيمت حداقل «انايوي» و ذاتي اين صندوقها است. اين يکي از راههايي که است دولت ميتواند اعتماد مردم را به سمت بازار سرمايه جلب کند.
صندوق دارا يکم در سال 99 با دلار 16 هزار توماني عرضه شده بود ولي به قيمت 32 هزارتومان معامله ميشد، چطور الان با دلار 50 هزارتوماني قيمت اين سهم يا هر واحد اين صندوق 13 هزار و 500 تومان است؟ از طرف ديگر شاخص بورس به بالاي 1 ميليون و 800 هزار رسيده است پس چطور شاخص کل از اين رقم عبور کرده است اما قيمت صندوق دارا يکم که متشکل از سهامهاي بانکهاي معتبر کشور است با اين رقم معامله ميشود؟
من تاکيد ميکنم که بهترين يار و ياور دولت براي کنترل قيمت ارز، سکه، خودرو و حتي مسکن جمعآوري سرمايههاي خرد و سرگردان مردم عادي به سمت بازار سرمايه است. دولت ميتواند با جذب سرمايههاي کلان که يک عدد نجومي را شامل ميشود به سمت بازار سرمايه و عرضه شرکتهاي دانش بنيان به مردم کسري بودجه را جبران کند. در اين مسير دولت هم ميتواند اين سرمايهها را به سمت مولدسازي اقتصادي هدايت نمايد و هم يک سود اقتصادي و قانوني نصيب مردم شود. زيرا هرچقدر مردم به سود در بازار دلالي بيشتر عادت کنند در آينده امکان دارد اين تغيير ايجاد شود که ايرانيان به شکل ذاتي به فکر دلالي و کسب سود سفته بازي باشند. اما اگر از الان دولت بتواند اين سرمايهها را جذب بازار سرمايه کند با يک تير چند نشان را ميزند.