طي يك سال اخير بارها دولت سيزدهم مدعي فروش نفت به ميزان دوران اجرايي شدن برجام شده است. آمارهاي نهادهاي بينالمللي و نيز مراكز پژوهشي حوزه نفت و گاز در ايران نیز حكايت از آن دارد كه اين ادعا با قدري تساهل و تسامح درست است. البته اينكه نفت فروخته شده و درآمد حاصل از آن چگونه به اقتصاد كشور بازميگردد و چگونه هزينه ميشود موضوع اين نوشتار نيست آنچه در اين ميان بسيار جاي شگفتي دارد تلاش برخي از افراد نزديك به دولت در وادار كردن وزير نفت به استعفا يا عزل او است. جانشينتراشي براي وزير نفت از ميركاظمي تا معاونين اوجي، فصل مشترك همه اقدامات عليه وزير دولت سيزدهم است. در اين ميانه آنچه بيش از همه تحليلگران حوزه نفت و مديريت را حساس كرده است، موضوع تناقضي است كه در فرآيند تحركات زيرپوستي و تا حدودي مخفيانه عليه اوجي وجود دارد. به عبارتي اين سئوال همواره در اين روزها مطرح ميشود كه چگونه وزيری که توانسته توليد و فروش نفت را به سالهاي 94 و 95 نزديك كند و پشتوانه محكمي را براي دولت رئيسي فراهم نمايد ناتوان يا كمتوان است؟ براساس ادعاي دولت در سالهاي 98 و 99 تولید و فروش نفت ايران به نصف سال های قبل رسيده بود اما در نيمه دوم سال 1400 و در 10 ماهه سال 1401 اين رقم افزایش چشم گیری داشته است.
چنانچه جدیدترین آمار بانک مرکزی نیز نشان می دهد درآمد نفتی کشور در ۶ ماه نخست امسال نسبت به مدت مشابه سال گذشته حدود ۶۰ درصد افزایش یافته و به بیش از ۲۹ میلیارد دلار رسیده است.
اگر اين ادعا درست باشد؛ بنابراين رشد و فروش نفت در اين سطح قطعاً بدون دخالت و برنامهريزي مديريتي در سطوح مختلف وزارت نفت امكانپذير نبوده است.حال چگونه ميتوان اوجي را از آن وجه كه موجب بازگشت رونق به درآمدهاي ارزي شده است،ستود و در عين حال به دليل ناتواني و عدم برنامهريزي مورد نقد قرار داد؟نکته حائز اهمیت دیگری که در این میان وجود دارد رضایتمندی اغلب کارکنان وزارت نفت در طول یکسال و اندی از مدیریت اوجی بر این وزارتخانه است.ظاهراً برخي افراد نزديك به رئيس دولت و وابستگان به ايشان با برخی تحرکات عجیب و سوال برانگیز در پي تسخير این وزارتخانه و نشستن بر سر سفره تولید و فروش نفت و مشتقات آن هستند. سفره ای که هم اکنون برای همه ملت ایران پهن شده را می خواهند در اختیار خود بگیرند و دوباره حکایت بابک زنجانی ها را رقم بزنند.وزيري مانند اوجي كه سابقه فعاليت سياسي ندارد و بيش از آنكه چهرهاي سياسي باشد، متخصص حوزه نفت است،ميتواند هدف مناسبي براي برخي از اهرمهاي قدرت و ثروت در عرصه سیاست باشد تا با انواع روابط خاص در پي حذف او و جانشينگزيني اش باشند. آيت ا... رئيسي بايد در اين خصوص هوشياری به خرج دهد و از رفتن روي پوست خربزه كه توسط برخي نزديكان يا اهرمهاي قدرت و ثروت برنامهريزي شده است؛به شدت پرهيز كند. قطعاً همه مديران در هر سطحي داراي نقاط ضعف هستند اما اگر به حسابرسي و شمارش نقاط ضعف باشد؛ وزرايي از جمله فاطمي امين، ساداتی نژاد،عین اللهی و برخي ديگر در صدر ليست تغيير در دولت قرار دارند.حوزه نفت را نميتوان با بازی های سياسي و يا رويكردهاي حاميپروري اداره كرد. اين وزارتخانه شريان اصلي اقتصادي كشور بخصوص در شرايط تحريم است. بنابراين ثبات مديريتي در آن ميتواند از بروز چالشهاي بزرگ جلوگيري كند.
*کارشناس اقتصادی