; ?>; ?> روز خبرنگار و گرفتاری‌های پرشمار - مردم سالاری آنلاين
۰
دوشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۲۲:۱۰

روز خبرنگار و گرفتاری‌های پرشمار

محمدرضا نیک‌نژاد
روز خبرنگار و گرفتاری‌های پرشمار
چند ماه پیش بود که یادداشتی برایش فرستادم. پاسخ داد «سلام، من از روزنامه رفتم... اما یادداشت شما حتما چاپ می‌شود و...». گرچه در آن روزها دست کم از دو خبرنگار دیگر چنین چیزی را شنیده بودم اما باز علت را جویا شدم. پاسخش این بود: «فشار کار، تهدید به تعدیل، تبعیض، رعایت نکردن حق مسلم خبرنگار، عدم شایسته‌سالاری .... و بسیاری موارد دیگه که موجب شد من و خانم فلانی رفتن را به ماندن ترجیح دهیم». چند ماه گذشت و به پاس همکاری‌های گذشته باز به ایشان پیام دادم: «جسارتا می‌خواستم بدانم جایی مشغول هستید؟ امیدوارم که مشکلات حل یا دست کم کاهش پیدا کرده باشه. شما از خبرنگاران پر تلاش و فرهیخته و حرفه‌ای در گستره خبرهای اجتماعی هستید. امیدوارم جامعه رسانه‌ای کشور از این توانایی بی‌بهره نماند». پاسخ داد: «ممنون از لطفی که همیشه به من داشتید، اگه منظورتون رسانه‌ست، نه، چون آن‌قدر برخوردهای بد دیدم که یجورایی زده شدم. از شما چه پنهون زندگی خرج داره، گرونی بیداد میکنه. برخی روزنامه‌ها نه تنها آدم‌رو از نظر مالی حمایت نمی‌کنن، بلکه با برده‌انگاری بیشترین توهین‌ها هم نثارت می‌شد...!»
چند سالی است که به فراخور کنش‌های صنفی- آموزشی، با گروهی از خبرنگاران – به ویژه در حوزه اجتماعی- در ارتباط هستم. گرچه خبرنگاری نیز مانند هر شغل دیگر دغدغه‌هایی مانند اقتصاد و بحران دستمزد، بیمه‌های ناکارآمد، امنیت شغلی و سست یا نبود نهادهایی قدرتمند برای دفاع از آن‌ها، فشارهای جسمی و روحی و ... را دارد اما به دو دلیل دیگر و گسترده‌تر، بیشتر خبرنگاران فشار چندین برابری را تحمل می‌کنند. نخست حساسیت حرفه‌ای آن‌ها و فشارهای سیاسی و گاه امنیتی؛ که این حرفه را به استرس‌زاترین شغل در کشور بدل کرده است. دوم بحران شمارگان و افت فروش در دکه‌ها به دلیل بی انگیزگی شهروندان برای خرید روزنامه‌ها و مجله‌ها و... که ریشه‌اش گسترش رسانه‌های مجازی و سرعت انتشار خبر و البته گسترش دسترسی آسان‌تر و تا اندازه‌ای بدون سانسورِ شهروندان به خبرهاست. شاید با نگاهی ژرف‌تر هر دو موضوع در جایی به هم می‌رسند!
اما نکته آزاردهنده دیگر درباره خبرنگاران حوزه آموزش است. برخلاف اثرگذاری واقعیِ حوزه آموزش در جهان نوین این گستره در ایران کمتر مورد توجه جامعه و فرادستان و روشنفکران و اندیشمندان و ... است. یکی از پیامدهای این کم توجهی، کمتر دیده و شنیده شدن خبرنگاران آموزشی نسبت به خبرنگاران دیگر گستره‌هاست! این دوستان برخلاف تلاش‌های طاقت فرسا و ارزشمندشان همچنان در اولویت‌های واپسینِ حرفه روزنامه‌نگاری قرار دارند و حتی برای گذران زندگی خویش نیازمند تلاش‌های چندین برابری و البته تحملِ تبعیض‌های گوناگون‌اند؛ گرچه بخش مهمی از گرفتاری‌های خبرنگاران از جمله نبودِ امنیت شغلی و کمی دریافتی و بی توجهی به جایگاه این حرفه و ... کلی بوده و همه خبرنگاران را بر می‌گیرد!
به هر روی اکنون، روزِ خبرنگار است و روزِ گرامیداشت یکی از اثرگذارترین حرفه‌ها در جهان نوین. به عنوان یک کنشگر صنفی- رسانه‌ای به خاطرِ تلاش‌های ارزنده همه این عزیزان سپاس‌گزارم و امیدوارم روزهایی در راه باشد که همه آنان در سایه امنیت‌های گوناگون بتوانند به حرفه اثرگذار خود بپردازند؛ چرا که خبرنگاران گوش‌ها و چشم‌های جامعه‌اند و هر جامعه‌ای برای زیستی بهتر و بالنده‌تر نیازمند گوش‌هایی تیز و چشم‌هایی بیناست.
کد مطلب: 171041
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *