۰
چهارشنبه ۲۹ تير ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۴۵

به خاک پاک شهیدان سی تیر درود

ضیاء مصباح
به خاک پاک شهیدان سی تیر درود
حوادث و مسائل سیاسی ایران بعد از شهریور ۱۳۲۰ همچون نهضت ملی شدن صنعت نفت، حکومت ملی شادروان مصدق، وقایع ۳۰تیر و ۲۸ مرداد و ... بدون انکار، نقش برجسته‌ای در سرنوشت ایران و ایرانیان بر جای گذارده است. از پیامدهای مهم این رخدادهای تاریخی، انتشار کتاب‌ها، مقالات، اسناد و مدارکیست که با کوشش خستگی‌ناپذیر و قابل تقدیس صاحبنظران سیاسی به منظور آگاهی جامعه و به ویژه نسل جوان و ضبط در تاریخ در دسترس همگان قرار گرفته است. سال‌های ۳۲ – ۱۳۲۰ یک دوره مشخص و مهم در تاریخ معاصر ایران است، هرچند که به هم ریختگی و تا حدودی هرج و مرج در همه شئون سیاسی و اجتماعی آن دوران نیز به چشم می‌خورد. در مقوله چگونگی و آثار تحولات تاریخ معاصر در رابطه با ماجراهای حکومت ملی باید گفت نابسامانی‌های اقتصادی و به ویژه اشغال کشور توسط ارتش‌های بیگانه و پیامدهای ناگوار آن همه امور کشور را تحت تأثیر خود قرار داده بود، ولی در بستر این حرکات نامنظم و آشفتگی‌ها یک جریان ناب اجتماعی و تاریخی به تدریج در مسیر اصلی خود پدیدار شد و برای نخستین بار در تاریخ ایران یک الگوی عملی و واقعی از روش دموکراسی را در قالب دولت نمونه و ماندگار مصدق ارائه داد. باید اذعان کرد که پیدایش این جریانات اصیل اجتماعی و تاریخی پس از گذار از استبداد رضاشاهی، در واقع تجدید حیات مشروطیت به شمار می‌رود.
هرج و مرج و به‌هم ریختگی امور کشور بعد از شهریور ۱۳۲۰ و اختلالات اجتماعی در آن سال‌ها، علاوه بر عوامل دیگر، بی‌شک یک واکنش طبیعی دوران اختناق ۲۰ ساله و از پیامدهای حکومت دیکتاتوری متمرکز پیش از آن به شمار می‌رود. دکتر مصدق در جریان یک مبارزه‌ فشرده برای ملی کردن صنعت نفت با همراهی و همگامی‌ توده‌ مردم به حکومت رسید، در حالی که هدف اصلی او در قبول پست نخست‌وزیری، پیگیری هدف ملی کردن صنعت نفت و قطع نفوذ بیگانگان بود. با این همه همانند آنچه قبلاً گفته و عمل کرده بود می‌خواست با اختیارات نخست‌وزیری به آرمان‌ نهضت مشروطیت ایران، یعنی دموکراسی و حکومت مردم بر مردم نیز تحقق بخشد. این همان آرمان بزرگ و ستودنی بود که اندیشه‌ها و باورهای او را شکل می‌داد و بر کلیه‌ کردارهای سیاسی او حاکم بود.
کسانی که در تجزیه و تحلیل تاریخ معاصر ایران یا در مبارزات نهضت مقاومت ملی پیش یا پس از سال ۱۳۳۲ جنبه‌‌های گوناگون شخصیت مصدق را مورد نظر قرار می‌دهند، نهضت ملی ایران را در راستای اعتقاد دکتر مصدق به دموکراسی و حقوق ملت، که در انقلاب مشروطیت تدوین گردیده، تحلیل می‌کنند، و این واقعیتی است که نمی‌تواند از مجموعه شخصیت دکتر مصدق و مکتب او تفکیک شود. در واقع نهضت ملی از نظر تاریخی دنباله‌ نهضت مشروطیت ایران محسوب می‌شود.
در تیر ماه ۱۳۳۱ پس از گشایش دوره هفدهم مجلس، مصدق با اتکاء به پیروزی‌های داخلی و خارجی (در صحنه ملی و بین‌المللی) ضروری دید که پست وزارت جنگ را نخست‌وزیر بر عهده گیرد، و چون با مخالفت شاه روبرو شد از ادامه خدمت انصراف داد، که با بزرگترین اعتراض و مقاومت در تاریخ مبارزات آزادی‌خواهی ملت ایران روبرو گردید. بعد از ظهر روز ۳۰ ام تیر آثار تردید و نگرانی در سران ارتش پدید آمد و برای جلوگیری از ادامه رویارویی و ازهم پاشیدگی ارتش، شاه تصمیم مصدق را پذیرفت و این سرآغازی بود بر چالش‌های سیاسی پس از آن.
نا گفته نماند که مصدق در اردیبهشت ماه ۱۳۳۰ که نخستین هیأت دولت خود را تشکیل داد، در مورد انتخاب وزراء شرایط سیاسی و اجتماعی روز را در نظر گرفت و به انتخاب وزیر جنگ از طرف شاه تن داد. هدف مصدق در آن زمان منحصراً اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت بود و از دست زدن به هر اقدامی‌که به این دست‌آورد مهم آسیبی برساند خودداری می‌کرد. این بزرگمرد با اتکاء به افکار عمومی‌ و بی‌آنکه هیچ قدرت سازمانی در پشت سر او باشد با بهره‌برداری از شرایط سیاسی بین‌المللی، که بر اثر تضاد ابرقدرت‌ها و کشورهای بزرگ به وجود آمده بود، در برابر حیرت و شگفتی ناظران و آگاهان سیاسی مقام نخست‌وزیری را پذیرفت و به مقابله با یکی از قدرتمند‌ترین کشورهای صنعتی جهان رفت. او به وضع نیروهای حاکم و موقعیت شکننده‌ خود آگاهی داشت و مراقب بود که در تشکیل هیأت دولت جبهه‌ جدیدی در برابر او گشوده نشود و در اقدامات اولیه خود کاملاً موفق بود، تا زمان مناسب که موضوع ۳۰ تیر و انتخاب قوام‌السلطنه و مسأله‌ ادغام مسئولیت نیروهای مسلح با نخست‌وزیر را مطرح کرد.
می‌توان گفت همین حرکت به شاه تلقین نمود که دکتر مصدق با ریاست بر ارتش در اندیشه تغییر رژیم است، و زمینه برنامه‌ریزی برای سقوط دولت او فراهم شد. خط‌مشی کلی و اقدامات اساسی دکتر مصدق و سایر رهبران نهضت ملی، از جمله روش‌ آنها در برخورد با سیاست‌های خارجی، اداره‌ کشور، و تدابیر آنها در مواجهه با رویدادها، براساس تجزیه و تحلیل تاریخی و ارزیابی منطقی شرایط روز و نیز کلیه امکاناتی که در جهات مختلف در اختیار دولت ملی قرار داشت، استوار بود.
یادآوری این نکته مناسب است که دکتر مصدق در کتاب خاطرات و تألمات می‌نویسد: «اینجانب می‌خواستم بین احزاب ملی ایجاد وحدت کنم که با هم تشریک مساعی کنند، انتخابات دوره‌ هفدهم تقنینیه بهترین دلیل و حاکی از این معناست که در تهران با همه‌کوششی که احزاب چپ نمودند حتی یک نفر از کاندیدای خود را نتوانستند روانه‌ مجلس نمایند..» صفحه‌ ۲۳۸
در رابطه با ایده‌ها و برنامه‌های شادروان مصدق و ضرورت شناخت بیشتر نسل جدید، همزمان با هفتادمین سالگرد حماسه سی تیر اشاره مختصری به تصویب قانون خلع ید در تاریخ نهم اردیبهشت ۱۳۳۰ (آوریل ۱۹۵۱) که عامل دیگری برای برکناری وی و به تصور دربار، فراهم‌سازی زمینه رشد و توسعه کشور به شمار می‌رفت (البته با حمایت دول قدرتمند) واجب می‌نماید تا روشنگری بیشتری صورت پذیرد:
‌‌‌«قانون خلع ید از شرکت نفت انگلیس و ایران» که توسط کمیسیون نفت مجلس به ریاست ‏دکتر ‏ ‏مصدق تنظیم شده بود، به‌رغم کارشکنی‌های دربار و ایادی استعمار، در اثر روشنگری‌های وی و حمایت تمامی‌ اقشار و طبقات مردم ایران به‌ویژه نفت‌گران جنوب، به تصویب نهایی مجلسین رسید. تصویب این قانون، پیروزی بزرگی برای جنبش ملی ضد استعماری مردم با رهبری وی بود که به مدت ۶ سال از طرف ایشان بی‌وقفه دنبال می‌شد.
به‌دنبال تصویب قانون خلع ید، که دکتر مصدق قبول نخست وزیری خود را (از سوی اکثریت مجلس پیشنهاد شده بود) مشروط به تصویب آن نموده بود، اقدام به تشکیل کابینه کرد و روز ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۳۰ دولت خود را به مجلس معرفی کرد و رأی اعتماد گرفت. تشکیل دولت ملی و ماجرای نقش آفرین و تعیین کننده و آموزنده ۳۰ تیر، و نهایتأ سقوط دولت مبارز و اندیشمند مصدق در مرداد ۱۳۳۲ که مجموعأ ۲۸ ماه بطول انجامید، از ماندگارترین رویدادهای تاریخ معاصر و روشنگر چگونگی برخورد و برنامه‌ریزی در مسیر سرکوب روحیه خودباوری و نفش ملت‌ها تحت رهبری کابینه‌ای منزه از هرگونه وابستگی و همچنین روابط با دشمنان ملت بود.
استمرار این جنبش ستودنی که می‌توانست تحولاتی عمیق در سرنوشت هم‌میهنان داشته باشد، با کارشکنی و برنامه‌های درونی گروه‌های سیاسی وابسته، قدرت‌طلب و ساده‌لوح بی‌خبر از ابزار در اختیار حکومت وقت و حامیان آن، نهایتا بر خلاف منافع ملی و مردم تا سالیان متمادی به استمرار دیکتاتوری انجامید. در همین رابطه دکتر مصدق در یکی از نطقهای خود گفت: «اگر ملتی فداکار و پیشتاز وجود نداشته باشد، نه از عوامل سیاسی روز، نه از مقتضیات و جریانات بین‌المللی و نه از رقابت‌ها و تضادهای سیاسی ممالک بزرگ می‌توان استفاده کرد. این عوامل در آنجا که مردم بیدار و مواظب کار خود بوده و به مسئولیت و وظیفه تاریخی خود آشنایی داشته‌اند ثمربخش شده و مسیر زندگی و سرنوشت میلیون‌ها بشر محروم و فلک‌زده را بصورتی معجزه‌آسا دگرگون کرده است.» اکنون که بیش از هفت دهه از آن روزگار سپری شده، اگرچه شاید امکان انتقال تجربه «بین نسلی» در توده مردم کمتر شده باشد، ولی بهره‌گیری از تجارب ارزشمند تاریخی برای آگاهان سیاسی و طبقات تحصیلکرده همواره فراهم است.
امروز حکومت غرق شده در معضلات ساخت و پرداخته خود، بایستی برای برون شد از محصول 4 دهه دمیدن بر طبل تفرقه و دشمن پنداری ‌بکوشد تا راهی برای برون رفت از اوضاع اسفبار اقتصادی و اجتماعی بیابد؛ و این راه را با باور به ضرورت وجود احزاب و تشکیلات منسجم و پایداری که بتواند برنامه‌ریزی علمی‌و اصولی برای حل و فصل مسائل کلان کشور، حفظ منافع ملی، تقویت جایگاه و منزلت ایرانی و... را ارائه نماید به جد دنبال کند.
تاریخ معاصر ایران نشان داده است که هر زمان حکومت برای ایجاد تشکیلات سیاسی اقدام کرده یا در زمان قدرت در تأسیس حزب یا ایجاد سازمان‌های سیاسی ذی‌نفع بوده، چنین سازمان‌هایی در آغاز به علت هجوم افراد فرصت طلب سودجو، با یک رشد و توسعه ظاهری همراه شده و اینگونه دسته‌بندی‌ها و سازمان‌های سیاسی سرانجام بر اثر عدم استقبال و پشتیبانی از سوی افراد معتقد، میهن‌دوست و با ایمان، برخلاف ظاهر قدرتمند خود از درون تهی شده و به محض پایان یافتن موقعیت‌ها و شرایط، یا مواجه شدن با مشکلات، شکست خورده و از میان رفته‌اند.
از نمونه‌های مشخص این شکست‌ها می‌توان به سرنوشت احزاب زمان پهلوی (مردم، ملیون، رستاخیز و...) اشاره کرد.
طبیعت کار تشکیلاتی در فعالیت‌های حزبی و سازمان‌های سیاسی پایدار، مستلزم علاقه خاص و صرف وقت و کار بسیار و پیگیرانه‌ای است، که با‌ های و هوی تبلیغات سیاسی در آستانه هر انتخابات جدید و رفتن به خواب غفلت تا انتخابات بعدی سازگاری ندارد. به گفته اندیشمند معاصر استاد سریع‌القلم: «سیاست‌مداری و عرصه سیاست گذرگاه عمومی ‌نیست و برای تضمین حضور سیاست‌مداران حرفه‌ای، نظام حزبی را باید جدی گرفت، چنانکه ارتباط جامعه با سیاست از ارتباط کوتاه مدت حسی به ارتباط درازمدت عقلایی تقویت شود. تجربه دو قرن اخیر نشان داده مسائل و مشکلات همواره در بستر ساختارها حل و فصل می‌شود».
اختلاف سلیقه نه تنها در امور مهم بلکه در مسائل جزئی و کم اهمیت نیز دیده می‌شود. اصرار و پافشاری بعضی‌ها در پیشبرد نظریات خود در همه قضایا، نبود روحیه گذشت و انعطاف‌پذیری در تصمیم‌گیری‌های اجتماعی، به ویژه تضادهای شخصیتی افراد همراه با جاه‌طلبی‌های نامحدود آنان، عدم تحمل شخصیت و ارزش‌های دیگران و... سازمان‌های اجتماعی و سیاسی میهن ما را در تاریخ یکصدساله اخیر تحت تأثیر قرار داده است. این نقاط ضعف در هر کجا که وجود داشته باشد می‌تواند فعالیت برای ایجاد تشکیلات پایدار و سازنده را با مشکلات جدی مواجه سازد، که نمونه‌های آن را بسیار می‌توان سراغ گرفت.
این نقیصه‌های بزرگ اجتماعی از اثرات ناگوار روش سرکوبگرانه حکومت‌های خودکامه و استبدادی در دوران تاریخ طولانی میهن ما بوده، و انوار کوتاهی که هر از گاهی از روزن‌های باریک در دوران آزادی ایران در یکصد سال اخیر تابیدن گرفته، به علت برخوردار نبودن از تداوم و پیوستگی لازم برای زدودن همه این آثار ناگوار کافی نبوده است.
امید این که تجربیات نسل‌ها در پهنه تحولات اجتماعی میهن عزیزمان در این زمان و برهه حساس و خطیر، آمادگی لازم برای کار دسته‌جمعی مستمر و پایدار در بستر سازمان‌های اجتماعی را، آنچنانکه نظر و هدف اصلی دلسوزان وطن و ملت آرام، صبور و گرفتار ایران بوده و شرایط حساس منطقه نیز ایجاب می‌کند، با همه کارشکنی و مقاومت‌های گوناگون و عجیب و غریب موجود، به میزان بیشتری فراهم سازد تا پیشرفت همه جانبه را باعث شود.
سروده‌ای در مورد حماسه سی‌ام تیر از شاعر معاصر شادروان استاد ادیب برومند، که بحق شاعر ملی نام گرفته‌اند:
به خاک پاک شــــهیدان درود باد، درود
که روحشـان همه اندر جـوار حق آسـود
به ویژه خاک شهیدان روز سی ام تیــــر
که تیر دشـمن از آنان به قهـر خون پالود
دلاوران ‌وطن خوش به خاک ‌و خون غلتند
که رو سیه نروند از جهـــــان گه بدرود
دهند یکسـره سر بر فـراز نیزه ولیــــک
به پیش خصم دغل، ســــر نیاورند فرود
درود باد بر آن یکـــه تاز عرصـــه حق
که جاودان به بر عــز و افتخـــــار غنود
کد مطلب: 169257
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *