مسئله حجاب زنان اگرچه برای هر مسلمان معتقدی نیز امری پذیرفته و مطاع میباشد، جنبههای مختلف تاریخی، سیاسی، فقهی، فکری و نظری دارد. با صرفنظر از اختلاف نظر فقها؛ آنچه واقع است، مفروض دانستنِ وجوب شرعی آن، در میان اکثر فقهای شیعه و سنی سابق و لاحق است.
با مراجعه به آثار اندیشمندانی چون استاد مرتضی مطهری(ره)، درخصوص حجاب به نکاتی بر میخوریم که برگرفته از قرآن کریم، آیین حنیف اسلام و بزرگان فقهاست و از طرفی همه آثار ایشان مُهر تایید امام خمینی(ره) را نیز دارند. استاد مطهری(ره) معتقد است: اولاً حجاب برای زن حرّ مسلمان است. ثانیاً روش ایشان در بحث حجاب استدلالی و اقناعی است نه اجباری، که زنان جامعه بصورت مُکرَه محجبه باشند. زیرا عمل اختیاری ارزشمندی دارد نه عمل اجباری. ثالثاً ایشان طبق آیات و روایت اسلامی و نظر فقها اصنافی از زنان را از مسئله حجاب مستثنی میدانند: 1- زنان سالخورده 2- زنان غیر مسلمان 3- زنان و دختران روستایی و عشایر 4- زنان و دختران مجنون و 5- کنیزان و غلامان(که امروزه موضوعیت ندارد). حتی آیتالله دکتر شهید بهشتی(ره) نظری فراتر از این داشته و قائل به حجاب اختیاری بودند.
مسلمانان نیز طبق شریعت مطلعاند که حجاب شرعی زنان شامل وجه و کفیّن ایشان نمیشود و طبق تحقیقات تاریخی و ادبی، منظور از «جلباب» در آیات نورانی قرآن کریم، چیزی شبیه یک روسری بلند و گشاد است، نه لزوماً چادر؛ تا زنان با آن سر و گردن وسینه خود را بپوشانند. از طرفی در دورۀ حکومت نبوی(ص)، حکومت علوی(ع) و دورۀ کوتاه حکومت امام حسن(ع) اجبار و اکراهی بر آحاد جامعه در موضوع حجاب در تاریخ و روایات وجود ندارد و در عناوینِ وظایف حکومت اسلامی نیامده است. حتی برعکس، علی(ع) در دوران حکومتش بر امنیت زن یهودی در سرزمین اسلامی، حساس بود، حال چگونه است که به اسم حکومت اسلامی به کاری اصرار میورزند که امنیت زنان مسلمان، هرچند اگر نقصی در ظاهر داشته باشند اما مسلماناند؛ مختل گردد؟ آن هم با روشی غیر اسلامی اعم از توهین و لمس زنان نامحرم توسط نیروهای حافظ حجاب؟!
اگر مجموع این موارد در جامعه اسلامی رعایت گردد، آثاری دارد: الف) اینکه سره از ناسره مشخص میگردد یعنی آن کس که واقعاً معتقد به حجاب است محجبه خواهد بود، و دیگر ریاکاران و اهل نفاق به اسم اسلام و حجاب نمیتوانند دست به وهن مذهب و امور مختل کنندۀ جامعه مانند دزدی و اختلاس و...بزنند، ب) نفاق و ریا و تظاهرات فردی کمتر خواهد شد، ج) ارزش حجاب و بانوان محجبه بیشتر خواهد شد، د) در مباحث اجتماعی مانند ازدواج، از جهت انتخاب و تشخیص درست و... تأثیر بسزایی خواهد گذاشت، ه) جامعه دوپاره و قطببندی نمیشود و، ی) اگر به آنچه آیین حنیف اسلام در استثنائات بالا مطرح کرده، عمل شود؛ جامعه به حالت تنظیم و تعادلی، که در زبان عرف از آن به «چشمْ سیری و دلْ پاکی» تعبیر میشود، خواهد رسید. از طرفی ساختار روانی انسان بگونهایست که منع بیش از حدْ حسّ کنجکاوی انسان را برمیانگیزاند چنانچه در روایات اسلامی بیان شده است: «الناسُ حریصٌ عَلی ما مُنِع» یعنی انسان از هرچه منع شود به آن حریصتر میشود.
همۀ متدینین و مسلمانان و فقها میدانند که اسلام عزیز، دربارۀ نوع و مدل حجاب و رنگ پوشش زنان نظر خاصی ندارد، بلکه صرفاً با مفروض دانستن وجوب آن، حدّ حجاب را مطرح کرده است و هر سخن دیگری سلیقۀ فردی است: آیتالله خامنهای در دیدار با مردم آذربایجان شرقی مورخه 7/5/1372 درباره نوع پوشش زنان میگوید: «...ما البته لباس خاصّی را به کسی تحمیل نمیکنیم. (البته)اگر سلیقهی من را سؤال کنند، من چادر را بر هر حجاب دیگری برای زن ترجیح میدهم. اما این، سلیقهی من است. حجاب، محلّ کلام است...». آیتالله دکتر بهشتی(ره) نیز سختگیری جاهلانه اعراب را از احکام اسلام نمیدانستند و روسری و مانتو را برای فعالیت بانوان مناسبتر میدانستند.
اما از زمانی که دولت انقلابی سکان اداره کشور را در دست گرفته و هیچ دستاورد مشخص سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و بینالمللی نداشته است؛ فشار بر بانوان جامعه با موضوع حجاب بیش از پیش شده، که موجب سرخوردگی جامعه و زنان و بی اعتمادی به دولت و مجموعه تصمیم گیران خواهد شد. همانطور که همه میدانیم بی اعتمادی و سرخوردگی بانوان جامعه بسیار با اهمیت است زیرا نهایتاً آنها فرزندان آیندۀ این مرز و بوم را تربیت میکنند و اگر مِهر و بغض چیزی یا کسی را در دل فرزندان خود بکارند، سخت میتوان فرزندان را از تربیت مادریشان دور نمود و این میتواند چالشی برای نظام مستقر درآیندۀ نزدیک باشد. به عنوان مثال زنان جامعه در مسئله کم شدن زادآوری و باروری، یک بار قدرت اثر گذاری خود را به همگان نشان دادهاند، اما اگر این بار با موضوع حجاب بخواهند قدرتنمایی کنند، بسیار بعید است که نتوانند خواستۀ خود را- فارغ از درست یا غلط بودن- به کرسی ننشانند. ضمن اینکه محرومسازی آنان از برخی خدمات اجتماعی توسط برخی مسئولین یا قوانین، خلاف عقل و شرع و عرف و اخلاق و اصول حکمرانی خوب بوده، همچنین اساسا اجرایی نیست و در تضاد با شأن و وظایف حکومت دینی در خدمترسانی به آحاد جامعه و تامین نیازهای افراد، فارغ از رنگ و نژاد و جنسیّت و دین نیز میباشد.
مدرس دانشگاه