۰
شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۰۹:۳۳

امام خمینی؛ چالش ها و ابهامات 

  احمد مازني
امام خمینی؛ چالش ها و ابهامات 
                                                     
در آستانه سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره) یکی از چالش های پیش روی نسل جوان ابهاماتی است که در باره عملکرد امام و تاثیر آن بر مشکلات کنونی وجود دارد.
برای اظهار نظر در این زمینه باید شرائط زمان امام خمینی و اقتضا ئات هر دوره از حیات فکری و سیاسی امام مورد  بررسی قرار گیرد.
در این یادداشت سعی بر این است که با عنایت به اصل مذکور،  به مواردی که در زمان حیات به ویژه دوره رهبری  امام در سال های پس از رحلت امام خمینی در سطوح مختلف نظام اتفاق افتاده و شبیه سازی هایی که بعد از رحلت امام انجام دادند و هر عملی را با سیره نظری و عملی امام توجیه کردند و در نتیجه به جای توجیه رفتار خویش، از امام هزینه کردند بررسی شود.
امام در دوران انقلاب سراسری مردم ایران از چنان محبوبیتی در افکار عمومی مردم ایران برخوردار بود که هیچ کس در پذیرش و عمل به اوامر او کم ترین تردیدی به خود راه نمی داد، هر روز و هر ساعت منتظر پیام، اعلامیه، مصاحبه یا سخنرانی امام بودند که از پاریس برسد و محتوای آن بشود شعار راهپیمایی های سراسری شهرها و روستاهای ایران.
 در چنین شرایطی امام خمینی وارد ایران شد و به اذعان دوست و دشمن مورد بزرگترین استقبال مردمی قرار گرفت.
اما علیرغم ابراز وفاداری و تبعیت قشرهای مختلف مردم، امام که می توانست از چنین اعتماد بی نظیری استفاده کند و در مورد رژیم جدید و قانون اساسی و نهادهای حکومتی تصمیم انقلابی اتخاذ کند، چنین نکرد و تنها در تشکیل دولت موقت به آرای عمومی و ولایت شرعی خویش استناد کرد و در اولین فرصت رفراندوم تغییر نظام سلطنتی به جمهوری اسلامی ایران را برگزار کرد و گزارش این همه پرسی را در تاریخ ایران به ثبت رساند.
سپس با انتخاب مردم "خبرگان تدوین قانون اساسی" را تشکیل داد و پیش نویس قانون اساسی مصوب خبرگان را به همه پرسی گذاشت.
و در شرائطی که با انواع شیطنت های داخلی و خارجی روبرو بود در کوتاه ترین زمان ممکن تمام ارکان نظام جدید را با رای مردم مستقر کرد، انتخاب رئیس جمهور، نمایندگان مجلس، تشکیل دولت و تاسیس نهادهای انقلابی چون سپاه پاسداران، کمیته های انقلاب، جهاد سازندگی، بنیاد شهید، بنیاد مسکن و...برای استفاده از ظرفیت های مردمی برای کمک به نظام مستقر. در عمل به وظیفه تاسیسی خویش در انحلال رژیم سلطنتی و شکل گیری دموکراتیک نظام جدید به عنوان رهبر انقلاب به نیکی عمل کرد.
در همان روزهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی کارشکنی عناصر ضد انقلاب در مناطق مرزی و تحمیل جنگ از سوی حزب بعث عراق و نیز عملیات های تروریستی در شهرها و بروز اختلافات فکری و سیاسی بین اصحاب امام، مشکلات جدی در روند شکل گیری نظام جدید و تحقق اهداف انقلاب پدید آورد.
در نتیجه رهبر انقلاب ناگزیر بود در مواردی فرا تر از اختیارات قانونی در جهت حل معضلات کشور اقدام کند، از جمله برای حل اختلاف شورای نگهبان با مجلس، مجمع تشخیص مصلحت نظام تشکیل دهد، که البته برای اکثریت ملت هم قابل درک بود و هم قابل دفاع.
اما امام خمینی با تذکر چند تن از نمایندگان مجلس در مورد برخی مداخلات فراقانونی ایشان، نه تنها عصبانی نشدند و منتقدین را حبس و حصر و رد صلاحیت نکردند بلکه در پاسخ ضمن پذیرش محترمانه انتقاد نمایندگان مجلس، تاکید کردند آن چه اتفاق افتاده مربوط به شرائط انقلاب و جنگ بود و از این پس همه باید به قانون برگردیم.
از سوی دیگر پس از حدود ده سال حکومت و اجرای قانون اساسی، برای بازنگری و اصلاح قانون اساسی اقدام کرد و تا آخرین دقایق حیات، نگران نهایی شدن امر بازنگری در قانون اساسی بود.
متاسفانه بعد از چهل و سه سال از پیروزی انقلاب و سی و چهارسال از خاتمه جنگ هم چنان برخی رفتارهای فراقانونی در کشور صورت می گیرد و چون دیواری کوتاه تر از دیوار امام در دسترس نیست می گویند امام هم چنین می کرد! در حالی که اولا امام موسس انقلاب بود و در شرائط انقلاب و جنگ ناچار به اتخاذ تصمیماتی بود که در همان اندازه هم انتقاد را پذیرفت و اداره کشور را به نهادهای قانونی سپرد.
از سوی دیگر برخورد با معترضین را به عنوان تبعیت از الگوی امام معرفی می کنند در حالی که امام در اوائل انقلاب فضای گفت وگو را بر کشور حاکم کردند، تلویزیون انقلاب محل گفت وگوی متفکران اسلامی، مارکسیست ها، مائوئیست ها و...بود و آیت الله خامنه‌ای به نمایندگی از امام  به طور منظم در دانشگاه حاضر می شد وبا جوانان گفت وگو می کرد و به پرسش های آنان پاسخ می داد.
ضمن اینکه معارضین صدر انقلاب مردم و گروه های قانونی نبودند، کسانی بودند که دنبال تجزیه کشور بودند و در شهر ها عملیات تروریستی انجام می دادند و به ارتش بعث عراق پیوستند و اسیران جنگی ما را در عراق شکنجه می دادند و با توپ و تانک های اهدایی عراق، در ایام خاتمه جنگ، به استان های غربی ما حمله کردند و در زندان برای پیوستن به مهاجمین هماهنگی کرده بودند.
واقعا در مقابل این آدم کشان جلاد چه باید می کرد؟ امروز همان جلادان خائن به آئین و وطن از امام و امت طلبکار شدند و عده ای ساده لوح هم تحت تاثیر افکار و نیت های پلید شان قرار می گیرند. اما از این بدتر برخی عناصر حکومتی هر گونه اعتراض را با فتنه تروریست های صدر انقلاب شبیه سازی کرده و مردم منتقد و معترض را مورد بی حرمتی قرار می دهند، بعد هم می گویند امام هم چنین می کرد!
این ها گوشه ای از مظلومیت امام خمینی است که متاسفانه هر عمل نادرستی را به سیره آن بزرگوار نسبت می دهند.
غافل از اینکه بعضی از موارد زمان امام مقتضای شرائط انقلاب و جنگ و برخی مربوط به مقابله با موانع رشد انقلاب اسلامی و کارشکنی های معاندین و بدخواهان داخلی و خارجی بود اما امروز باید با عذر خواهی از امام و امت، بیش از این از امام هزینه نکنیم و ناکارآمدی های خود را با شرائط صدر انقلاب شبیه سازی نکنیم. چهل و سه سال زمان کمی برای حاکمیت قانون و پرهیز از رفتارهای سلیقه ای نیست.
کد مطلب: 164748
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *