; ?>; ?> سلیمانیِ دیپلمات، ظریفِ رزمنده - مردم سالاری آنلاين
۰
جمعه ۱۲ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۲۵

سلیمانیِ دیپلمات، ظریفِ رزمنده

حسین زراعت‌پور
معمولا شخصیت‌های موثر و مهم، در زمانۀ خود آنگونه که باید شناخته نمی‌شوند، مخصوصا که اگر بنا نباشد که آنگونه که بودند شناخته شوند؛ پس بهترین کار شناساندن کانالیزه آنهاست.
سلیمانیِ دیپلمات، ظریفِ رزمنده
معمولا شخصیت‌های موثر و مهم، در زمانۀ خود آنگونه که باید شناخته نمی‌شوند، مخصوصا که اگر بنا نباشد که آنگونه که بودند شناخته شوند؛ پس بهترین کار شناساندن کانالیزه آنهاست. بنابراین آن شخص به گونه ای معرفی می‌شود که به خوانش حاکم از دین و سیاست، و انگاره‌های برگرفته شده از ایدئولوژی ضربه ای وارد نشود.
امروز یک سال از شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی  می‌گذرد. واقعه ای که خیلی‌ها را در داخل و خارج از این جغرافیا شوکه کرد. شهید سلیمانی نیز یکی از این شخصیت‌ها بود که نمی‌توان مانع از معرفی او به جامعه شد به آن دلیل که مثل آب، جاری و زلال است، بنابراین باید او را کانالیزه و در خدمت انگاره‌های حاکم به جامعه می‌شناساندند. شخصیت شهید سلیمانی در یک جمله مصداق این آیه شریفه بود که «اشداء علی الکفار رحماء بینهم» اما امروز برخی از کسانی که برای ایشان گریبان چاک می‌دهند که درست برعکس ایشان، «اشداء علی الداخل» اند و از اساس با «رحماء» میانه‌ای ندارند، چه بینهم چه غیر بینهم! همان‌هایی که بعد از نامه ایشان به ریاست محترم جمهوری بی بصیرتش خواندند... .
این گروه همان‌هایی هستند که قرآن کریم به روش آنان به درستی اشاره می‌کند که «یحرفون الکلم عن مواضعه» و همه چیز را تحریف می‌کنند و این بار جریان تحریف، همه توان رسانه ای، مالی، قدرت سیاسی و ادواتی خود را وارد میدان کرده تا شهید سلیمانی را مصادره به مطلوب کند.
آنچه ر ا که خود می‌خواهد از شهید سلیمانی به نمایش می‌گذارد و در کانتکس زیست و زمانۀ شهید سلیمانی به معرفی وی مبادرت نمی‌ورزد بلکه آنچه را که از شهید سلیمانی، مورد نیاز انگاره‌های ایدئولوژیک است؛ و به زعم خود سبب تقویت آن انگاره‌ها می‌گردد را نمایش می‌دهد. این جریان در طول تاریخ هم اینچنین بودند که « یومن ببعض و یکفر ببعض» بخشی را قبول می‌کردند و بخشی دیگر را رها. شهید سلیمانی چون عاشق ایران و اسلام بود و از طرفی به نظر می‌رسد که مامور بود و تخصص این را داشت که سلاح بردارد، تفنگ بر دوش کشید «تا ایران بماند» چنانچه اگر ماموریت دیپلماسی را می‌داشت، در آن حوزه هم می‌درخشید، آنطور که دکتر ظریف در دیپلماسی درخشیده است که اگر ایشان نیز ماموریت رزم داشت، در آن حوزه سرآمد می‌گردید. اما به قول حافظ –علیه الرحمه-
جام میْ و خون دل هر یک به کسی دادند/ در دایره قسمت اوضاع چنین باشد.
بنابراین دیپلماسیِ خون دل را به ظریف دادند تا زنده باشد و هر روز تیرباران شود، و رزمیدن و جام میْ را به شهید سلیمانی بخشیدند تا با خون خود به ایران خدمت کنند.
در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود/ این شاهد بازاری وان پرده نشین باشد.
 اما به تعبیر لسان الغیب شیراز:
 غمناک نباید بود از طعن حسود ای دل
  شاید که چو وا بینی خیر تو در این باشد.
با این همه شهید سلیمانی و دکتر ظریف را یک «وجود» در دو «نمود» باید دید، روح واحدی که برای حفظ ایران دو جنبه پیدا کرد، دیپلماسی و رزم میدانی...
به هر روی، حاج قاسم این روزها بگونه ای معرفی می‌شود که کانالیزه شده است. اما به سخنان شهید سلیمانی باید به دیده دقت نگریست که به مدعیان انقلابی گری چگونه خطاب می‌کند: «من و آدم‌های خودم. من و رفقای خودم. من و مریدهای خودم. این بی حجاب است. این با حجاب است. این اینجوری است. آن اونجوری است. این چپ است آن راست است. این اصلاحطلب است او اصولگرا است. خب چه کسی را میخواهید حفظ کنید؟» و «همان دختر کم حجاب، دختر من است، دختر ما و شماست! نه دختر خاص من و شما، اما جامعه ماست. جامعه ما خانواده ماست. اینها مردم ما هستند. بچه‌های ما هستند».
در این سخنان آیا خوانش غلبه یافته از امر دین و سیاست در جامعه ایران را مشاهده می‌کنید؟ آیا این سخنان مجالی برای تفرقه و تفرقه افکنان و تندروی باقی می‌گذارد؟ در این سخنان سیاست بازی‌های مرسوم برخی را می‌بینید؟
همچنین، توییتی که شهید سلیمانی در زمان ارتحال آیه الله‌هاشمی‌رفسنجانی ارسال کردند، هیچگاه توسط مصادره کنندگان شهید سلیمانی خوانده و دیده نشد! متن توییت ایشان چنین است: " #هاشمی همانی بود که از ابتدا بود و تا انتها همان بود. گاهی اوقات تاکتیک‌های متفاوتی داشت ولی #هاشمی استکبار ستیز و صهیونیست ستیز بود" . آیا دیدند که شهید سلیمانی انگشتری خویش را به آیه الله‌هاشمی تقدیم کرد تا در کفن آن مرد، به همراهش دفن شود؟ سنگ تمام حاج قاسم برای آیه الله‌هاشمی را ندیدند؟! آیا جریان تحریف حاج قاسم، اینها را به مخاطب خاص خود می‌گوید؟
فقره دیگر، نامه حاج قاسم به دکتر روحانی است. در این نامه که شاید نمونه آن را به ندرت می‌شود پیدا کرد شهید بزرگوار خطاب به ریاست جمهوری می‌گوید" دست شما را برای ایراد این سخنان به موقع، حکیمانه و صحیح می‌بوسم و برای هر سیاستی که مصلحت نظام اسلامی باشد در خدمت هستیم." این نامه چه معنایی بجز عدم منیت در شخصیت ایشان دارد؟ این سخنان معنایی جز این ندارد که هرکس برای مردم و میهن و اسلام خدمت کند مورد احترام است بدون در نظر گرفتن جهت گیری سیاسی. به معنای مدارا ....حلقه مفقوده سیاست ورزی  این روزهای ایران است.
در فقره آخر هم می‌شود به حوادث سال1388 در قالب چند سوال اشاره کرد و آن اینکه آیا شهید سلیمانی انگاره‌های حاکم بر جریان غالب در اتفاقات آن سال را در جایی تایید یا همراهی کرده است؟ کسی یا کسانی سندی از ایشان دارند که او هم مثل برخی‌ها مردم معترض را خس و خاشاک بخواند؟ یا قصد داشته باشد که معترضین را براند؟
با این دلایل می‌توان فهمید با شهادت حاج قاسم سلیمانی توسط دشمن ملت ایران، راه برای سیاست ورزی برخی در داخل هموارتر شد. همان‌ها که میخواهند حاج قاسم عزیز را مصادره به مطلوب کنند اما نمی‌توانند. البته با تمام احترامی که باید برای این سرباز اسلام و ایران قائل باشیم که هستیم، هیچگاه این شهید عزیز و نه هیچ کس دیگر را مادام که لباس عصمت بر تن نکرده باشد، مبرا از نقد نمی‌دانیم. چه اینکه نقد افکار و رفتار و اعمال، از علل اعتلای ایران است.
یاد و نامش گرامی باد....
 
کد مطلب: 142461
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *