مشخص نیست بر سر دفترچه خاطرات دکتر فاطمی که پریوش سطوتی، همسر او مدعی شده بود به محمود احمدینژاد داده، چه آمده است.
به گزارش ایسنا، روزنامه شرق نوشت: «محمود احمدینژاد به مناسبت سالگرد اعدام دکتر حسین فاطمی یادداشتی در کانال تلگرامی دولت بهار منتشر کرده است. او در یادداشت خود نوشته است: «زندگی او (فاطمی) سرشار از عشق به ایران و پیامبر و با اجرای انسانهای پست و زبون و دنیاپرستان وابسته به بیگانگان اتفاق افتاد...» او و دو یار بهاریاش، حمیدرضا بقایی و اسفندیار رحیممشایی فروردین سال گذشته هم بر مزار فاطمی رفته بودند که به مناسبت سالگرد اعدام، دوباره ویدئو آن را در همان کانال بازنشر کردهاند.
همه ابراز ارادتهای محمود احمدینژاد به حسین فاطمی، وزیر خارجه دکتر مصدق در حالی است که مشخص نیست بر سر دفترچه خاطرات دکتر فاطمی که پریوش سطوتی، همسر او مدعی شده بود به احمدینژاد داده، چه آمده است. او در زمانی که رئیس دولت بود، پریوش سطوتی، همسر دکتر فاطمی را به ایران دعوت کرد؛ دعوتی که بسیار حاشیهساز شد و حتی به بازداشت خانم سطوتی منجر شد. منابع خبری اصولگرا ساعاتی پیش از بازداشت اسفندیار رحیممشایی، عکسهای او با خانم پریوش سطوتی، همسر حسین فاطمی، وزیر خارجه دولت مصدق را منتشر کردند و مدعی شدند که او در سال ۹۰ به اتهام جاسوسی دستگیر شده بود. پریوش سطوتی که بسیار شیفته احمدینژاد شده بود، درباره او گفته است: «دکتر احمدینژاد هم مانند دکتر فاطمی به خاطر عشق به وطن که ساعت چهار صبح به خانه میآمد و پنجونیم صبح منزل را با پای سوخته و حال بد ترک میکرد، تمام توان و اندیشه خود را برای سربلندی کشور به کار گرفته است. زمانی که با دکتر احمدینژاد دیدار کردم، متوجه شدم ایشان را خدا به مردم داده است.» این در حالی است که او در مصاحبهای اذعان کرده بود: «دکتر فاطمی سیاسی بود و من اصلا از سیاست چیزی نمیدانستم.»
همسر دکتر فاطمی همان زمان دیدار با احمدینژاد مدعی شده بود که دفترچهای حاوی خاطرات دکتر فاطمی را به احمدینژاد داده است. احمدینژاد هم با تشکر از هدیه کتابچه خاطرات دکتر فاطمی که مربوط به ماههای قبل از اعدام او در زندان بوده است، گفته بود: «این خاطرات و یادداشتها سند ارزشمند و متعلق به ملت بزرگ ایران است که در اختیار مورخین قرار خواهد گرفت.»
سطوتی درباره دفترچهای که به احمدینژاد داده به «خبرآنلاین» گفته بود: «این دفترچه خاطرات که خاطرات روزهای زندان بود، بعدها توسط پرستاری به دست من رسید که به آقای احمدینژاد دادم. این دفترچه همراه من در لندن بود. اگر من آقای احمدینژاد را نمیدیدم، امکان داشت این دفترچه همچنان در صندوقچه من باقی بماند و من به خاطر لطف ایشان، این دفترچه را به ایشان دادم که به محض اهدای آن بسیاری از افراد من را مورد انتقاد قرار دادند که ما حاضر به خرید این دفترچه بودیم؛ در حالی که من هیچ وقت کار خرید و فروشی نکردم.»
اما نه احمدینژاد و نه نزدیکانش هیچ وقت نگفتند که بر سر این دفترچه چه آمد و با آن چه کردند. همسر دکتر فاطمی گفته بود: این دفترچه به عنوان اسناد تاریخی، یادداشتهای منتشرنشدهای بود که با حضور رئیسجمهور در منزلم، خواستم آن را به ایشان هدیه بدهم. مدیر نشر سفید که به انتشار آثار تاریخ معاصر میپردازد، گفت با پیگیریهای انجام گرفته در تلاش بودیم تا این یادداشتها منتشر شود اما هنوز با موافقت روبهرو نشده است. سطوتی دراینباره گفته است: یادداشتها اسناد تاریخی پنهانمانده ارزشمندی است که در آینده در اختیار مورخین قرار خواهد گرفت.»