حال هواداران پرسپولیس در این لحظهها مثل کسی است که بعد از چند دقیقه از زیر آب سرش را بالا آورده است. نفسش تند می زند، هوا را می بلعد و نایی در بدنش نیست.
به گزارش عصر ایران، شکست تلخ ۲-۰ در دیدار رفت فینال لیگ قهرمانان آن هم در آغاز هفتهای که ابرهای سیاه تحریمها بر فراز ایران در حرکت هستند، دلسردکننده بود. بازی در ورزشگاه اختصاصی کاشیما پرهیجان شروع شد. اگر علی علیپور دقت بیشتری میکرد و مدافع ژاپنی به سبک بازیکنان سریال کارتونی «فوتبالیستها» توپ را با صورتش برنمیگرداند، در ایران سور به پا میشد اما بخت با پرسپولیس یار نبود.
هر چه از زمان بازی گذشت این بازیکنان کاشیما بودند که توانستند ریتم بازی را به دست بگیرند و اندکاندک به دروازه پرسپولیس نزدیک شوند و فوتبالی که از «ژاپن» در ذهن داشتیم را روی زمین بیاورند. پاسهای کوتاه، جابجاییهای سریع و بهرهگرفتن از فضاهای خالی.
نیمه دوم ژاپنیها پرسپولیس را تحت فشار قرار دادند و سرانجام به گل رسیدند. یک ضربه بغل پای فنی از لئو سیلوا بعد از حرکتی ترکیبی دروازه بیرانوند را گشود و ۱۲ دقیقه بعد سرجینیو کار را تمام کرد. هر چه به انتهای بازی نزدیک شدیم، این تیم ژاپنی بود که منسجمتر و با جسارت بیشتری به سمت دروازه پرسپولیس حمله میکرد و پرسپولیس نفس بریدهتر میشد.
در این میان رفتار غیر حرفهای سیامک نعمتی، بازیکنی که با تک گل نجاتبخش خود، پرسپولیس را به فینال آورده بود، همپای دو گل کاشیما رنجآور بود. در حالی که پرسپولیس دو گل عقب بود، داور سه دقیقه وقت اضافه اعلام کرد و کمک داور به نفع پرسپولیس سوت زد او از زمین بلند شد و به بازیکن حریف ضربه زد تا اخراج شود!
یکی از کودکانهترین اخراجهای فوتبال ایران که البته تعداد آن کم نیست. بازیکنان ما مرز میان خشونت بیحاصل و بازی فداکارانه – غیرتمندانه را نمیدانند. در این میان شجاع خلیلزاده که در فاز دفاعی روز خوبی را پشت سر گذاشته بود هم برای اخراج شدن تلاش بسیار زیادی کرد که البته نتوانست داور را متقاعد کند!
بعد از شکست معمولاً نقد کردن تیم بازنده کار آسان و متداولی است؛ همان طور که میشود بازی فاجعهبار امید عالیشاه را زیر سوال برد. او هر توپی که دریافت کرد را هدر داد. میشود از گسل میان خط هافبک و حمله پرسپولیس حرف زد یا از این که آنها با خوشاقبالی به این مرحله رسیدند و ... اما این پایان دنیا نیست. تیمی که با ۱۳ بازیکن در سه تورنمنت داخلی و خارجی میجنگد، یک جا از نفس میافتد. معجزه هم اندازه دارد.
میتوان حدس زد برخی از هوادارانی که خود را آماده کرده بودند تا هفته آینده به ورزشگاه بروند و قهرمانی را جشن بگیرند حالا با زانوانی سست دچار تردید شدهاند اما برای مردمی که از هر سال از آلودگیها جان سالم بهدرمیبرند و نمیمیرند، از سیل و زلزله و تورم و گرانی و تحریم و تهدید نمیترسند و امیدوارانه به زندگی ادامه میدهند، زندگی تمام نشده و آنها هنوز میتوانند به شنبه هفته بعد دلخوش باشند.
یکی - دو روز برای این که نفسها دوباره تنظیم شود، امیدها برگردد و یادمان بیاید چطور از گذرگاههای هولناکتر از این گذشتهایم زمان میخواهیم.
پرسپولیسیها اگر میخواهند جام قهرمانی را فتح کنند، هیچ راه دیگری ندارند جز یک بازی قهرمانانه و فراتر از توانشان! کاری که در این چند وقت مدام انجام داده ند. آنها شایسته هر تحسینی هستند؛ حتی بعد از شکست تلخ در آغاز هفتهای که با امیدواری شروع شده بود... همین و بس!