حدود ۱۱۱سال است که از قانونی شدن تهران به عنوان پایتخت ایران می گذرد. سالهایی که این شهر به خود فراز و فرودهای بسیاری دید و به قدری تغییر کرد که امروزه میتوان گفت تهران دوره قاجار شباهتی به تهران امروزی ندارد. شهری که اگرچه بسیاری از مسائل آن برای ما هنوز ناشناخته است اما به گفته یک کارشناس شهری حتی نسبت به وجوه شناخته شده آن هم نامهربان بودهایم.
سعید سادات نیا در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه تهران یک ایران کوچک و مجموعهای از تمامی قومیتها، فرهنگها، اتفاقات سیاسی و اجتماعی است، گفت: تهران به روایات مختلف، تاریخ مختلفی دارد. حدود ۲۰۰ سال است که پایتخت شده و حدود ۴۰۰ سال است که حصار پیدا کرده و حدود ۷۰۰۰ سال است که بستر زندگی در آن ایجاد شده اما هنوز تهران را به درستی نمی شناسیم و صرفا هرآنچه که از تهران میدانیم از تاریخ، حفاریها، بناهای شاخص و درختان و مسیلهای تهران بدست آمده است.
وی ادامه داد: مردمان این سرزمین به دلیل شرایط آب و هوایی و موقعیت جغرافیایی تهران را برای زندگی انتخاب کردند و یکی از نقاط شاخص دامنه جنوبی البرز به خصوص دشت تهران و منطقه ری است که به دلیل رود درههایی که داشته مردم در کنار آنها ساکن شدند. در واقع میتوان گفت تهران در ابتدا روستا و سپس به شهر تبدیل شده است.
این کارشناس معماری و شهرسازی با اشاره به اینکه هرچه در مورد تهران بیشتر تحقیق می کنیم به چیزهای جدید برمیخوریم، گفت: در یک تحقیق تازه عنوان شد که خانههای محله سنگلج در گودی بوده و اینکه میگفتند ساکنان اولیه تهران در زیر زمین زندگی میکردند حقیقتی بود که آشکار شد.حتی خانههای اعیانی نیز در گودی بوده که شاید این خانهها برای در امان بودن از دست دشمن و یا حفاظت از سرما و گرما ساخته میشد. در حقیقت هنوز بسیاری از مسائل برای ما در مورد تهران ناشناخته است و حتی در برابر بناهای قدیمی و میراث قدیمی به یادگار مانده از گذشته نیز نامهربان بودهایم.
به گفته وی، حصار ناصری و طهماسبی تهران انباشته از تاریخ و جذابیتهای بسیاری بود که می توانست مرکز توریستی و فرهنگی بزرگی شود تا شهر از هزینههای آن بهرهمند و از طرفی برای مردم نیز خاطره ساز شود.
سادات نیا افزود: جریان نادیده گرفتن فضاهای تاریخی از حدود ۳۰ سال پیش آغاز شد و تمام فضاهای با ارزش مانند لاله زار که یکی از خاطره انگیزترین و بهترین راستهها و همچنین در ذهن شهروندان نیز نوستالژیک بود این روزها تبدیل به بازار کاسبکاری، بدظاهر و بیقوله شده که در شب تنها یک خانوار آن هم به عنوان سرایدار در آنجا زندگی میکند. درحالی که وقتی به تاریخ این محله در گذشته نگاه می کنید میبینید که خانوادههای بزرگی در آنجا زندگی میکردند و کافهها و سینماها و رستورانهای بسیاری در آنجا وجود داشت.
وی در ادامه گفت: با تلاشی که افراد دغدغهمند در سازمان میراث فرهنگی در خصوص حفظ بناهای تاریخی و فرهنگی تهران و همچنین مشاوران در این زمینه داشتند توجهات به مرکز تهران جلب شده است؛ البته باید گفت در سرزمینی که بعد از ۴۰ سال به جای پایبند بودن به ارزشهای فرهنگی، ملی و توسعه پایدار، حتی طرح آمایش سرزمین کنار گذاشته شده است و به جای برنامه ریزی بیشتر بی برنامهگی گریبانگیر این شهر شده این اتفاقات طبیعی است.
این کارشناس شهری تصریح کرد: تهران جاذبههای طبیعی و مصنوعی بسیاری از کوههای البرز، دماوند و توچال، رود درهها و مسیلها و... تا بناهای تاریخی و خانههای قدیمی مساجد و ... دارد. خیابان قدیمی ولیعصر از میدان راهآهن به تجریش متصل می شود، کاخهای سعدآباد، مناطق خوش آب و هوای دربند وسربند، محور شرقی-غربی انقلاب به عنوان محور فرهنگی، کتابفروشیها و کافههای موجود در این محور و... همه از جاذبههای این شهر هستند. به همین دلیل باید در قدم اول از خود بپرسیم در حفظ این جاذبهها چه اقداماتی انجام دادهایم؟چقدر از بناهای ارزشمند و تاریخی شهری محافظت و چقدر با آنها بدرفتاری کردهایم؟ به چه میزان به توسعه پایدار شهر توجه کردهایم؟ چقدر تلاش کردیم تا خطرها و بحرانها را به ارزش تبدیل کنیم؟ یا چه تدابیری برای مقابله با آسیبهای بعد از زلزله اندیشیدهایم؟
وی اذعان کرد: ارزش و ماندگاری هر شهر به رفاه ساکنان و ارزشهای مادی و معنوی ایجاد شده برای شهروندان است. در اینجا نیز باید از خود بپرسیم که چه برنامههایی در این زمینه داشتهایم؟ طرحهای جامع و تفصیلی تهران برای حفظ و ایجاد این ارزشها و افزایش رفاه شهروندان چه بوده؟ مدیریتهای شهری در این راستا چه کرده است؟ آیا به سمت حاکمیت مردم وار در شهرها رفتهایم؟ آیا شوراها موثر بودهاند؟ شوراهای محلی و تشکلهای مردم نهاد چه کردند؟ آیا توانستهایم فاصله فقیر و غنی را کاهش دهیم؟ آیا در پی راهی برای حل مشکل چندمیلیون حاشیه نشین بودهایم؟ در حقیقت باید به فکر این باشیم که تهران را در سرزمین ایران قانونمند، برنامه دار و با یک افق روشن برای آسایش ساکنان آن تبدیل کنیم.
سادات نیا با بیان اینکه تهران هنگامی که تهران پایتخت شد، بستر تحولات مهم و موتور فرهنگی بسیار مهم ایران شد، اظهار کرد: تهران اتفاقات بسیاری چون تحولات دهه ۲۰ و ۳۰ هجری شمسی، تحولات مدرنیسم، تحولات بازار، اتفاقات سال ۴۲ و انقلاب ۵۷ را پشت سرگذاشته است. اما مشکل از جایی شروع شد که ارزشهای فرهنگی، اجتماعی و ... "رفته رفته" جای خود را به ارزشهای مالی داد. تهران در اواخر دهه ۶۰ هنوز شهر زیست پذیری بود ولی حرکت به سمت سرمایهداری، سودجویی و نئولیبرالیسم باعث شده تا تهران به شهری غیرقابل زیست با توسعه نامتوازن تبدیل شود.
تهران به سبک آشفتگی دچار شده
این کارشناس شهرسازی و معماری در ادامه به شهر شیراز اشاره کرد و گفت: شهر شیراز ارزشهای تاریخی و فرهنگی بسیاری دارد؛ اما ناهماهنگیهای بسیاری در آن شهر از منظر معماری و شهرسازی دیده میشود؛ گویی شهر به دست افراد نوکیسه ساخته شده و هر ساختمان مانند جیغ بنفش است. همچنین نماهای ایجاد شده با ترکیب آجر، فلز، شیشه و سنگ تصاویر ناخوشایندی در شهر ایجاد کرده است. البته باید گفت استفاده از سنگهایی با وزن چند تن در نما علاوه بر اینکه زیبایی ندارد بسیار خطرناک هم هست. این شرایط در تهران به مراتب بدتر است زیرا تهران الگوی این شهرها بوده است و اگر امروزه بخواهیم از سبک تهران یاد کنیم باید بگوییم تهران این روزها سبک آشفتگی دارد.
وی افزود: نادیده گرفتن حقوق عمومی، برجهای ساخته شده در مسیر درخت ها و مسیرهای آب زیرمینی و روی زمین، از بین بردن فضای تنفس در شهر و ایجاد آلودگی همه و همه نتیجه رفتارهای ما با این شهر است. در طول سالهای اخیر به سمتی حرکت کردیم که به جای توجه به ارزشهای اخلاقی، فرهنگی و معنوی و... به فکر مال اندوزی و سودجویی بودهایم و همین امر باعث شده که تهران اینگونه شود.
وی افزود:نادیده گرفتن حقوق عمومی،برجهای ساخته شده در مسیر درخت ها و مسیرهای آب زیرمینی و روی زمین، از بین بردن فضای تنفس در شهر و ایجاد آلودگی همه و همه نتیجه رفتارهای ما با این شهر است.در طول ۴۰ سال اخیر به سمتی حرکت کردیم که به جای توجه به ارزشهای اخلاقی ،فرهنگی و معنوی و...به فکر مال اندوزی و سودجویی بودهایم و همین امر باعث شده که تهران اینگونه شود.
این کارشناس شهری در ادامه تصریح کرد: ۲.۵ میلیون واحد مسکونی خالی در کل ایران وجود دارد که از این تعداد حدود ۷۰۰ هزار واحد خالی در تهران و حدود ۷۰ هزار واحد در منطقه ۲۲ قرار دارد. از آن طرف هم حدود ۱۳ تا ۱۹ میلیون نفر حاشیه نشین هستند. در حقیقت میتوان گفت شهر از ارزش تهی شده است. البته با وجود افراد با فرهنگی که در کشور حضور دارند و به ارزشهای فرهنگی و بومی پایبندند و با وجود بسترهای قدیمی، این شهر هنوز تا حدودی سرپا است.
وی در بخش دیگری از صبحتهایش با اشاره به اینکه احترام گذاشتن به اقلیتهای مذهبی در محلههای مختلف حائز اهمیت است، گفت: در گذشته جمعیت ارمنیها در کشور بسیار بود مردم نیز به اقلیتهای مذهبی احترام می گذاشتند. امروزه هم در برخی شهرها که اقلیتهای دینی در محلههای خاصی زندگی میکنند زندگی پذیری در آن محلات احساس میشود. بنابراین چه خوب است که این موارد به عنوان ارزش محسوب و رعایت شود.
سرزمین ما فاقد طرح آمایش سرزمین است
سادات نیا در پاسخ به این سوال که برای رسیدن به تهرانی زیستپذیر باید چه کرد با اشاره به اینکه اگر به چند نکته توجه کنیم باقی مسائل نیز به تبع آن حل خواهد شد، گفت: سرزمین ما فاقد طرحهای آمایش سرزمین است و نبود آن فاجعه محسوب میشود. به همین علت است که برای مثال کارخانه ذوب آهن در بدترین نقطه احداث و آب رودخانه را خشک میکند یا صنایع سنگین در کنار دریاها قرار میگیرند و محیط زیست را آلوده می کنند. در این راستا آب، فضا و بستر کار کشاورزی از بین میرود و در نتیجه مهاجرتهای بی رویه اتفاق می افتد. بنابراین در قدم اول نیازمند برنامه درست هستیم.
وی اضافه کرد: از تشکلهای فعال در این زمینه، شوراهای شهر و... به منظور قانونمداری و توسعه پایدار، پشتیبانی درستی نداشتهایم. در جاهایی که حضور مردم پررنگ دیده شده و به نظر مردم اهمیت داده میشود اتفاقات خوبی رقم می خورد. اما گاهی شاهد این هستیم که در برخی مواقع، برنامه ریزی بدون مشارکت مردم و از بالا به پایین است. همچنین بایستی مدیرانی دلسوز و پاسخگو وارد این عرصه شوند تا شرایط شهری بهبود یابد.
این کارشناس شهری در پایاناظهار کرد: باید به مهندسان مشاور که برنامه تهیه میکردند توجه شود در گذشته آسیب زیادی به این افراد رسیده است و باید از آنها حمایت شود. همچنین باید بودجه عمرانی برای توسعه شهر اختصاص داده شود.