ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه در حالی امروز یکشنبه 66ساله شده است که اکثر روس ها او را قوی ترین رهبر جهان و مخالفان از او به عنوان رهبری اقتدارگرا یاد می کنند.
به گزارش روز یکشنبه خبرنگار ایرنا از مسکو، 'ولادیمیر پوتین' هفت اکتبر 1952میلادی در سن پترزبورگ و در خانواده ای فقیر متولد شد و دوران سختی را پشت سر گذاشت.
پوتین به تدریج راه خود را در زندگی پیدا کرد و با ادامه تحصیل و تسلط به زبان آلمانی در سال 1975 در رشته حقوق از دانشگاه لنینگراد فارغ التحصیل شد و چند سال بعد مدرک دکترای خود در رشته اقتصاد را دریافت کرد.
وی به دلیل علاقه ای که به سازمان های اطلاعاتی داشت بلافاصله پیشنهاد کا.گ.ب را برای همکاری پذیرفت و از سال 1985تا سال 1990 از سوی سازمان اطلاعات روسیه در آلمان به کار مشغول شد که تاثیر زیادی بر نگرش او در آینده داشت.
اطلاعات زیادی درباره فعالیت های او در این سال ها در دست نیست اما با فروپاشی دیوار برلین در آلمان و اتحاد آلمان شرقی و غربی، پوتین از نزدیک فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را لمس کرد و به روسیه بازگشت.
به گفته خودش، پس از فروپاشی شوروی و بازگشت به سن پترزبورگ، به دنبال خرید خودرو برای مسافرکشی می گشت و شب های زیادی به دلیل ناامنی گسترده در روسیه، با تفنگ می خوابید.
در سال 1990 پوتین به مقام مشاور رییس دانشگاه دولتی لنینگراد در امورخارجه برگزیده شد و سپس در سمت مشاور رییس شورای شهر سن پترزبورگ به انجام وظیفه پرداخت.
در ژوئن 1991 او به ریاست کمیته روابط بینالملل شورای شهر سن پترزبورگ برگزیده شد و در سال 1994 پوتین با حفظ سمت، مقام معاونت شهردار سن پترزبورگ را بر عهده گرفت و در اوت 1996 به سمت معاون دایره اداری ریاست جمهوری روسیه منصوب شد.
در مارس 1997 نیز سمت معاونت اجرایی دفتر ریاست جمهوری روسیه و ریاست دایره مرکزی تحقیقات و نظارت دولت را بر عهده گرفت و در ماه مه 1998 با ارتقای سمت در مقام معاون اول دایره اداری ریاست جمهوری منصوب شد.
در ژوئیه 1997 پوتین سمت مدیریت سرویس امنیت فدرال روسیه را برعهده گرفت.
چندی بعد او با حفظ سمت، مقام دبیرکل شورای امنیت ملی روسیه را نیز بر عهده گرفت، سرانجام در اوت 1999 پوتین به نخست وزیری روسیه رسید.
در 31 دسامبر 1999 سرانجام 'بوریس یلتسین' که اشتباهات فراوانی از خود به نمایش گذاشته بود، استعفا کرد و با دادن خودکار خود به پوتین، اعلام کرد که با این کار قدرت در روسیه را به او می دهد و ولادیمیر به عنوان رییس جمهوری موقت روسیه برگزیده شد.
در مارس 2000 او با حمایت الیگاریشی ها که به دلیل از هم پاشیدگی اتحاد جماهیر شوروی و ضعف قدرت مرکزی، نفوذ گسترده ای یافته بودند توانست به ریاست جمهوری روسیه انتخاب شود.
پوتین خیلی زود امور کشور را در دست گرفت و ظرف مدت کوتاهی با ساماندهی رسانه ها و مقابله با فساد گسترده در کشور به کمک دوستان وفادار خود و سرکوب جدایی طلبان در چچن و مناطق دیگر، به روس ها نشان داد که رئیس جمهوری قوی انتخاب کرده اند که توان نجات روسیه را دارد.
پوتین با این پشتوانه در مارس 2004 نیز برای بار دوم به کرملین راه یافت.
منتقدان و موافقان او معتقدند که پوتین در دو دوره ریاست جمهوری خود از نفوذ سرمایه داران در امور سیاسی کاست و قدرت حکومت مرکزی را در سراسر روسیه بسط داد و با اقدامات خود بهترین کارنامه حکمرانی در روسیه را رقم زد.
مخالفان او مدعی هستند که اگر پوتین بعد از دور دوم ریاست جمهوری (2012)، بار دیگر به قدرت باز نمی گشت، امروز به بزرگترین چهره روسیه برای تمام دوران تبدیل می شد اما موافقان همچنان معتقدند که روسیه امروز بدون پوتین معنا ندارد.
رهبر روس ها برخلاف سلف خود بوریس یلتسین از سیاست های یکجانبه گرایانه ایالت متحده در جهان حمایت نمی کند و از مخالفان استقرار سپر موشکی آمریکا در نزدیکی روسیه است.
در زمان پوتین وقایع گروگانگیری در تئاتر مسکو و مدرسه ای در شهر بسلان با مداخله نیروهای امنیتی روسیه پایان یافتند.
پوتین به خوبی به زبان های آلمانی و انگلیسی صحبت می کند، او با 'لودمیلا پوتینا' ازدواج کرده که ثمره این ازدواج دو دختر به نامهای ماریا و کاترینا است که اطلاعات چندانی از آنان در رسانه های روسیه منتشر نمی شود.
وی که اکنون مجرد است، در انتخابات ریاست جمهوری روسیه که در اسفند ماه 96 برگزار شد بیش از 70 درصد آرا را کسب کرد تا نشان دهد محبوب ترین رهبر روسیه نوین در طی هفت دور انتخابات ریاست جمهوری بوده که در چهار دوره آن نامزد شده است.
حضور در راس قدرت در سرزمین تزارها آن هم بیش از 18 سال و تبدیل شدن به نجات دهنده روس ها از بحران های دهه 90 میلادی که منجر به فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و از دست رفتن بسیاری از سرمایه های آن دوران شد، باعث شده خیلی ها از او به عنوان تزار روسیه نوین یاد کنند.
رسانه های روسیه در 18 سال گذشته رهبر این کشور را در حال شنا، اسب سواری، رویارویی با خرس، جودو، راندن تراکتور، کامیون، زیر دریایی، رفتن به شکار و شلیک با تفنگ تک تیراندازی نشان داده اند و نقش عمده ای در محبوبیت او در جامعه روسیه و حتی جهان به عنوان رهبری قدرتمند و کاریزماتیک داشته اند.
محبوبیت پوتین در میان روس ها از سال 2014 و پس از الحاق کریمه اوکراین به خاک روسیه دو چندان شده است چرا که پیامی روشن به روس ها بود مبنی بر اینکه کشورشان بار دیگر توان رویارویی با غرب را پیدا کرده است و غربی ها تنها نظاره گر اقدامات روسیه هستند.
حضور نظامی روسیه در بحران سوریه و همکاری با ایران که منجر به پیروزی بر داعش به عنوان کابوسی جهانی شده بود، به روس ها اطمینان داد که رئیس جمهوری روسیه می داند با چه کشورهایی باید دوستی و همکاری داشته باشد هر چند که سیاست خارجی روسیه در زمان پوتین براساس تعامل، گفت وگو و دوستی با دیگران برای کسب منافع حداکثری بوده است.
برخی ناظران سیاسی معتقدند که مامور ویژه سازمان امنیت شوروی در سالیان گذشته، امروز به جای مخفی کردن اطلاعات، از آنها به بهترین شکل برای کمک به دیگر کشورها استفاده کرده است تا از آنان متحدان خوبی برای خود بسازد، برخی دیگر بر این باورند که اردوغان با چنین کمک هایی از کودتای نافرجام نجات یافت.
روسیه امروز تلاش می کند نقش میانجی را میان کشورهای مختلف بازی کند و ترسی از این ندارد که دیگران بدانند، ملاک تصمیم گیری در این کشور تنها منافع ملی روسیه است.
امروز روسیه نوین به رهبری ولادیمیر پوتین، اگر چه هنوز مشکلات اقتصادی پرشماری از جمله وابستگی زیادی به نفت و گاز دارد اما توانسته از بحرانی که نزدیک بود 20 سال پیش این کشور را از دایره قدرت های جهانی حذف کند، بیرون آمده است.
پوتین چندی پیش در واکنش به این پرسش که چه زمانی خود را بازنشست خواهد کرد، گفت که فعلا خیالی برای این کار ندارد، او تا شش سال دیگر رئیس جمهوری روسیه است و با توجه به قوانین این کشور، فعلا نمی تواند در انتخابات سال 2024 نامزد پست ریاست جمهوری شود.
خیلی ها نمی دانند رهبر محبوب روس ها چه فکری برای آینده دارد اما پرواضح است که استمرار قدرت در طول سالیان زیاد، حزبی قدرتمند و پرنفوذ در مجالس روسیه و از همه مهمتر رضایت نسبی مردم روسیه از او، باعث شده است که او امروز نیازی به چنگ زدن به قدرت نداشته باشد و بیشتر قدرت به دنبال او باشد.