در شرایطی که حتی دیگر محمد مایلی کهن هم رمقی برای انتقاد ندارد و خیلی دیر به دیر سعی می کند از فوتبال حرف بزند؛ علی کریمی تنها کسی است که علم انتقاد در دست دارد.
به گزارش ایسنا، «کوروش تشتزر»، بازیکن دهه ۷۰ استقلال، در نشریه «دنیای ورزش تورنتو» نوشت: «علی کریمی که شاید حالا حامیانش او را رابینهود فوتبال ایران مینامند، کسی است که یکتنه در برابر ناپاکیهای فوتبال ایستاده. تقریبا یک سالی میشود که او تنها منتقد جدی فوتبال ایران است و هدف اصلی انتقاداتش شدهاند کارلوس کیروش و مهدی تاج!
او البته این انتقادها را در هر همه ارکان به خرج می دهد. نه فقط درباره فوتبال ولی نوک پیکان حملاتش بی تردید به کارلوس کیروش است.
و یکباره حمله به عادل!
کریمی ترسی ندارد از این که حرفهایش چه تبعاتی ایجاد میکند، که بخش عمدهای از افکار عمومی را پشت خود میبیند. در ایران تنها کافی است کسی کوچکترین انتقادی از کریمی کند چون او رهبر اپوزیسیون فوتبال است و البته خیلی از گفتههایش حرف دل اکثر فوتبالدوستان؛ چنان هجمهای علیه منتقد به راه میافتد که چارهای غیر از عقبنشینی نداشته باشد.
کریمی صبح روز سهشنبه اما موج انتقاداتش را این بار به سمت عادل فردوسیپور گرفت. عادل شوکه از این اتفاق نمیدانست چه باید بگوید.
پاس گل عادل
بی تردید بخش عمده ای از این تصویر مقتدر و نماد حق امروز علی کریمی حاصل مناظره ۹۰ سال قبلی است که عادل او را رودرروی محمدرضا ساکت، دبیر فدراسیون فوتبال قرار داد.
آن روز علی کریمی در شرایطی که داشت با ساکت یکی به دو می کرد، یکباره با پاس گل فردوسیپور توانست فاتح دوئل بزرگ شود. عادل آنجا پیامکی از کیروش را خواند که سرمربی در آن به حرف های کریمی میخواست واکنش نشان دهد. عادل واژه بزدل را به زبان آورد و این توهین بزرگترین شکست کیروش از بدو ورود به ایران تا آن روز را رقم زد. کریمی شد یک حق که همه مردم میخواستند از سرمربی بگیرند.
مرد پرتغالی از فردایش هر چه تلاش کرد توضیح دهد که گفته اتهامات بزدلانه که اطرافیان کریمی به او زده اند، منظورش بوده، دیگر کار از کار برایش گذشته بود. کریمی از آن پس از واژه دلال برای او همراهانش استفاده کرد.
دلخوری یکباره علی کریمی
بعد از آن شب تقریبا علی کریمی رابطه اش با فردوسی پور خوب بود و تیغ انتقادش را سوی مجری ۹۰ نمی گرفت. عادل هم حسابی سعی میکرد برای تیم محبوب و دوست داشتنی سپیدرود سنگ تمام بگذارد که انصافا هم این تیم سنگ تمام گذاشتن داشت و کریمی در آن فصل معجزه آسا و با دست خالی توانست سپیدرود را لیگ برتری نگه دارد. بعد از آن و در طول جامجهانی کریمی منتقد کی روش بود و عادل حامی. گه گاه کریمی طعنههایی می زد اما گاردش برابر عادل خیلی تهاجمی نبود. وقتی به سپیدرود برگشت هم تقریبا بیشتر به تیمش میرسید تا این که دوشنبه شب یکباره شمشیر را برای عادل از رو بست.
دلیل این همه دلخوری چه بود؟
چرا؟ چرا کریمی این گونه بعد از یک آیتم به عادل فردوسیپور تاخت؟ بی شک نه خود عادل میداند و نه شاید علی کریمی. آیتمی که در ۹۰ درباره دعواهای قومی و قبیله ای و زشت ورزشگاه انزلی رخ داد؛ پخش شد، مستندی بود از زشت ترین رفتارهایی کت ممکن است دو گروه همشهری حتی در جنگ های عشیره ای یا ناموسی علیه هم داشته باشند. بچه هایی که هدف پاره آجر قرار گرفته بودند، مردمی که به همسایگان و آشنایان آن سوی خطی شان بدترین دشنام ها را در دو طرف میدادند و اتفاقاتی تلخ تر از تلخ که به سادگی می توانست قربانی بگیرد.
کریمی احتمالا از این شاکی بود که چرا در جمع بندی این مستند گفته شده چرا نماینده مردم رشت، جعفرزاده ایمن آبادی با فشارش لیدری از سپیدرود را که علیه انزلیچیها در اینستاگرامش فحاشی کرده بود را به ورزشگاه برد و این بهانهای برای انزلیچیها بود تا این گونه دعوا را خونین کنند. دعوایی که بالا گرفت و صحنههایی زشت را رقم زد.
مستند ۹۰ به نظر میرسید بکی از زیباترین مستندها در نکوهش چنین خشونتهایی بود. کریمی اما از تمام این مستند این گونه برداشت کرده بود که متهم رشتیها بوده اند. در حالی که عادل بر این باور بود که مستندش کاملا در نکوهش این رفتار و اتفاقا بیشتر در انتقاد از انزلیچیها بوده که حملات بیشتری داشتند.
نه، علی کریمی حامی خشونت نیست!
عادل حتی بعد از انتقادات علی کریمی که دوباره او را حامی کی روش نامیده و گفته بود کاری می کند از فوتبال بیرون شان کند، با تعجب گفته بود متوجه نمی شود دقیقا چه شده! کریمی اما این گونه آتشین میخواست از تیمش و مردم رشت دفاع کند تا شاید آنها مقصر آن دعوا شناخته نشوند و از برچسب حامی کی روش و دلال موزامبیکی برای عادل استفاده کرده بود تا گفتهاش آتشین تر باشد.
اما به راستی علیکریمی خودش در مقام یکی از آنهایی که برای فوتبالی عاری از فساد و خشونت میجنگد و از جیبش میگذارد تا بچههای کم سن و سال به فوتبال شان برسند، منکر آن درصد از اشتباه هواداران تیمش که رخ داده، میشود؟ راستش حالا که چند روزی گذشته باید دید سرمربی محبوب گیلانی ها باز همان حس را دارد؟
حال این که ممکن است او از عادل و همه آنهایی که از کیروش حمایت میکنند، دلخور باشد و بگوید همه آنها باید از فوتبال بروند ولی سخت است که باور کنیم این آزادیخواه شجاعدل فوتبال حامی رفتار تند طرفداران گیلانی در دو سوی سکوها باشد و بخواهد تائیدشان کند؛ آن گونه که صبح بعد از ۹۰ کرده بود.»