۰
دوشنبه ۲۷ شهريور ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۲۳

نتیجه حمله به ایران ورشکستگی است

آمارهای رسمی حاکی از آن است که با توجه به هزینه های سنگینی که اقتصاد اسرائیل پس از جنگ ۳۳ روزه متحمل شد به هیچ وجه آسان نیست که این بار بتواند از پس هزینه های اقتصادی جنگ با ایران بر آید.
این روزها اسرائیل بحث حمله به ایران را در بوق و کرنا کرده است و برای رسیدن به این هدف فشارهای بسیاری را به غربی ها به ویژه امریکایی ها وارد می آورد.

این مساله به گواه آن چه در ظاهر در رسانه ها عیان است اختلافاتی را میان غربی ها با اسرائیلی ها به وجود آورده است از جمله در روزهای اخیر که شاهد موضع گیری کشورهای اروپایی و امریکا علیه اسرائیل و رد تقاضاهای مکرر تلاویو برای در تنگنا قرار دادن بیشتر ایران و چراغ سبز نشان دادن به تلاویو برای عیان کردن خصومت خود با ایران هستیم.

اما در صورت ارتکاب چنین خطای خطرناکی از سوی اسرائیل هزینه های چنین جنگی چقدر خواهد بود؟ آیا اصلا اسرائیلی ها فکری برای تامین هزینه های چنین جنگی که بی شک بسیار گسترده و خانمان سوز خواهد بود، کرده اند؟

اسرائیل در جنگ ۳۳ روزه با حزب الله در سال ۲۰۰۶ هزینه های سنگینی را از قبل این جنگ متحمل شد و این بار هزینه های چنین جنگی می تواند به مراتب سنگین تر باشد.

به گزارش الاخبار، روزنامه یدیعوت احرونوت در پاسخ به این سوال می نویسد که روزی که جنگنده های اسرائیلی به سمت ایران پرواز کنند، بحران جدی برای اسرائیل آغاز خواهد شد، به خصوص در زمینه مسائل مادی و اقتصادی که احتمال دارد یک فاجعه اقتصادی و انسانی به وجود بیاید.

آمارهای رسمی حاکی از آن است که با توجه به هزینه های سنگینی که اقتصاد اسرائیل پس از جنگ ۳۳ روزه متحمل شد به هیچ وجه آسان نیست که این بار بتواند از پس هزینه های اقتصادی جنگ با ایران بر آید.

بنا به محاسبات بانک مرکزی اسرائیل هزینه های مستقیم جنگ با حزب الله در سال ۲۰۰۶ در حدود ۲.۱ میلیارد دلار بود. ضررهایی که فعالان اقتصادی متحمل شدند نیز در حدود ۰.۵ درصد از تولید ناخالص داخلی اسرائیل را تشکیل داد.

درباره ضررهای مستقیمی که شاخه های مختلف صنعتی و اقتصادی از آن جنگ متحمل شدند نیز باید گفت که بخش صنعت ۱.۳ میلیارد دلار ضرر متحمل شد و بخش بازرگانی نیز در حدود ۱.۲ میلیارد دلار آسیب دید و به بخش کشاورزی نیز در حدود یک صد میلیون دلار آسیب وارد آمد.

این در حالی است که آن جنگ تنها ۳۳ روز به طول انجامید و تنها مناطق محصوری از شمال اسرائیل را که تنها ۲۰ درصد از تولید ناخالص داخلی این رژیم در آن متمرکز است، شامل شد.

در آن جنگ اسرائیل ۷۰۰ سرباز خود را از دست داد و نزدیک به ۸ هزار نفر نیز زخمی شدند. این همه در حالی است که اسرائیل در نهایت در آن جنگ شکست خورد.

به این نکته نیز باید توجه داشت که شمار نظامیان آماده به رزم حزب الله در آن جنگ تنها ۷۰۰ نفر بود و نیروی جنگجو ذخیره آن نیز به ۷۳۰۰ نفر می رسید. اما در مورد ایران، این کشور ۵۵۰ هزار نیروی آماده به رزم در اختیار دارد که بیش از ۷۸۰ برابر نیروی نظامی حزب الله است.

شمار نیروهای ذخیره آن نیز در حدود ۱.۸ میلیون سرباز است. این ارقام نشان می دهد که در صورتی که اسرائیل بخواهد با ایران وارد جنگ شود هزینه هایی به مراتب سنگین تر از جنگ با حزب الله متحمل خواهد شد.

در عین حال زمانی که اسرائیل با حزب الله در سال ۲۰۰۶ جنگید از رشد اقتصادی برخوردار بود در حالی که اسرائیل در وضعیت فعلی از رشد اقتصادی در خور توجهی برخوردار نیست.

در حال حاضر دولت اسرائیل به اهداف اقتصادی ای که تعیین کرده بوده، نرسیده است و به روشنی می توان گفت که در یک بحران اقتصادی تمام عیار به سر می برد.

جدای از ابعاد محلی، پیش بینی های اقتصادی حاکی از آن است که وقوع هر گونه درگیری نظامی در منطقه باعث جهش در قیمت نفت خواهد شد، مساله ای که جامعه جهانی در وضعیت بحران اقتصادی کنونی بیش از هر چیزی به ثبات در آن نیاز دارد.

وضعیت اقتصادی اسرائیل در حال حاضر شباهت بسیاری به وضعیت بحران اقتصادی اش در دهه هفتاد دارد. زمانی که اسرائیل با مصر جنگ غفران را آغاز کرد، اقتصاد جهانی به دلیل بحران انرژی در یکی از بدترین دوران های خود به سر می برد.

آن جنگ که هیچ دستاوردی برای اسرائیل با دنبال نداشت و هزینه های سنگین اقتصادی ای را متحمل اسرائیل کرد از جمله این که رشد آن را به صفر رساند و درآمدهای دولت به طور بی سابقه ای کاهش یافت که نتیجه آن شد که دولت برای تامین نیازهای مالی خود مجبور شد که مالیات ها را چند برابر کند و بر میزان بدهی هایش به شدت بیفزاید.

قطعا چنین جنگی در وضعیت فعلی آن هم با کشور نفت خیزی چون ایران هزینه های اسرائیل را بسیار بیشتر از حد تصور خواهد کرد و چه بسا آن را تا مرز یک ورشکستگی اقتصادی تمام عیار بکشاند.
 
کد مطلب: 7214
مرجع : دیپلماسی ایرانی
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *