طی یک ماه گذشته «مانور تغییر » در صداو سیما در حال برگزاری بود و در میان مانور یکی از مدیران این سازمان جوگیر شد و از احتمال پخش «ربنای استاد شجریان» در ایام ماه مبارک رمضان سخن گفت . احتمالا تنها کسی که بین 80 میلیون ایرانی مانور صداو سیما را جدی گرفته است همان بنده خدا بوده ؛ اما خوشبختانه در سریعترین زمان ممکن او را هم توجیه کردند که مانور با واقعیت تفاوت دارد و همه باید وسط مانور احساسات خود را کنترل کنند . بعد هم همانطور که کاملا واضح و مبرهن بود ، ماه رمضان آمد و ربنای استاد در صداو سیما شنیده نشد.
در طول چهار پنج ساله گذشته صداو سیما خیلی تلاش کرده که جایگزینی برای این آوای ملکوتی پیدا کند . مثلا یک سال ، یک کودک ده – دوازده ساله را واداشته بودند که آن را تقلید کند ... ولی کار نگرفت و سازمان مضحکه شد ! امسال عده ای نظر داده اند برای خروج از بحران ، استاد حسین شریعتمداری ، عزمش را جزم کند ، دماغش را بکشد بالا و با صدای رسای خود ، ربنا را بازخوانی کند و صداو سیما هم آن را قبل از هر افطار پخش کند که دیگر کار برای همیشه تمام شود . الحمدالله حجم صدا و لحن و تحریرهای شریعتمداری قابلیت اجرای ربنا را دارد و تنها مشکل این است فقط این وسط ممکن است که استاد شریعتمداری نفش کم بیاورد ! برای همین هم بعضی از دوستان هم پیشنهاد کرده اند که شریعتمداری روی صدای شجریان دابسمش کند و بعد هم اعلام شود که این صدای شریعتمداری بوده که جورج سوروس سالها برنامه ریزی کرده و آن را به نام شجریان جا زده است ؛ و حالا واقعیت از زیر خروارها دروغ آشکار شده است .
به نظرم هر دو نظر خوب است ؛ چه شریعتمداری ، ربنا را بازخوانی کند و نشان دهد که شجریان آنقدرها هم استاد نیست ، و چه لب بزند و آبروی جورج سوروس و شجریان را بریزد ، در هر دو حال ، صداو سیما پیروز ماجرا است و می تواند پایانی باشد بر این دغدغه چند سله مدیران صداو سیما که چه چیزی را جایگزین ربنای شجریان کنند ؛ آنوقت می توانند بروند و با خیال راحت ، بدون دغدغه به برگزاری مانورشان بپردازند و بر دشمن مجازی پیروز شوند .