۰
چهارشنبه ۸ شهريور ۱۳۹۱ ساعت ۱۵:۴۸

بررسی مسئله احتمال حمله اسرائیل به ایران

دنیس جت، مدیر گروه مطالعات بین الملل دانشگاه فلوریدا طی گزارشی برای هافینگتون پست به مسئله احتمال حمله اسرائیل به ایران پرداخته، آن را به مراتب بدتر و شدیدتر از جنگ با عراق دانسته و معتقد است اسرائیل با حمایت آمریکا شاید بتواند چنین جنگی را آغاز کند اما قادر به اتمام آن نخواهد بود.
به نقل از هافینگتون پست، پنج سال پیش گمانه زنی های رسانه ای گسترده ای در مورد احتمال حمله آمریکا به ایران جهت متوقف کردن برنامه هسته ای ایران شکل گرفت. علیرغم اوج گیری این گمانه زنی ها، کاملاً واضح بود که چنین اتفاقی رخ نخواهد داد. زمان گذشت و حال جنگ با ایران نه قریب الوقع که اجتناب ناپذیر است.

جنگ با ایران به مراتب بدتر از جنگ عراق خواهد بود. اولین نکته اینکه ایران از نظر وسعت جغرافیایی چهار برابر عراق و از نظر جمعیتی سه برابر این کشور است، بنابراین چنین جنگی را نمی توان چالشی کوچک دانست. در حالیکه عراق هیچ برنامه هسته ای نداشت، ایران یک برنامه هسته ای پیشرفته دارد که پیش از این نیز اعلام کرده با اهداف صلح آمیز دنبال می شود و ۱۴ سایت صنعتی متفاوت آن را پشتیبانی می کنند. برخی از این سایت ها در برابر حملات احتمالی مقاوم سازی شده اند و به خوبی محافظت می شوند. بنابراین حمله هوایی برای ویران کردن آنها اصلاً آسان نخواهد بود و حمله زمینی، حتی برای جنگ طلب ترین افراد نیز غیرقابل تصور و تعمق است.

مشکل بعدی واکنش بین المللی به حمله آمریکا است. دولت بوش حمله به عراق را با اعلام اینکه این کشور تعدادی از قطعنامه های سازمان ملل را نقض کرده، توجیه کرد. زمانیکه سازمان ملل استفاده از گزینه نظامی را تصویب نکرد، آمریکا با رد نظر سازمان ملل و تاکید بر حقانیت خود وارد عمل شد. به هر حال آمریکا اقدام خود را اجرایی کرد و ۴۸ کشور، ایالات متحده را همراهی کردند. البته همراهان آمریکا را ائتلافی از کشورهایی که ناگزیر به پذیرش خواسته آمریکا بودند در کنار کشورهایی که به واقع حاضر به همکاری بودند، تشکیل می داد اما باعث شد پذیرش جهانی در پس این تصمیم قرار گیرد.

اگر به ایران حمله کنیم هیچ کشور، به استثنای شاید اسرائیل با ما نخواهد پیوست. چندین دیکتاتور سنی به طور مخفیانه ما را ترغیب به ضربه زدن به شیعه های فارس خواهند کرد اما هیچ همکاری دیگری نخواهند داشت. هیچ کشور دیگری خواهان کشتن ایرانیان و کشته شدن نیروهایش توسط آنها نیست.

آمریکا به خاطر چنین حمله ای در سراسر جهان محکوم خواهد شد اما تاثیرات ناشی از آن که در داخل ایران برای آمریکا به مراتب بدتر خواهد بود. حمله به عراق باعث سرنگونی صدام حسین شد اما حمله به ایران باعث اتحاد و انسجام خواهد شد. طرفداران و حامیان جنگ می گویند به محض شروع جنگ، ایرانیان دولت خود را سرنگون خواهد کرد اما چنین حمله ای تنها قدرت گرفتن رهبران ایرن خواهد شد، درست همانطور که حمله یازده سپتامبر باعث تقویت جایگاه جورج دابلیو بوش، رئیس جمهور وقت آمریکا شد.

اگر به این مرحله برسیم، ایرانیان دیگر دلیلی برای پنهان کردن اهداف احتمالی خود برای ساخت بمب نخواهند داشت. یک حمله هوایی در بهترین شرایط، شاید تنها دو سال برنامه های ایران را به تعویق بیاندازد. بنابراین جنگ با ایران، با چند حمله هوایی و پس از آن رژه پیروزی رفتن تمام نمی شود بلکه طرفین را وارد حالت جنگ نیمه دائم خواهد کرد.

و ایرانیان نیز اگر مورد حمله و بمباران قرار گیرند، واکنش نشانی می دهند. حداقل تاثیری که ناآرامی و موقعیت جغرافیایی ایران در راه های آبی که بخش عمده نفت جهان را از خود عبور می دهد، خواهد داشت این است که بنزین چهار دلار در هر گالن را به خاطره ای خوش تبدیل خواهد کرد.

پس از آن با پیامدهای ناخواسته روبرو خواهیم شد. چه اتفاقی می افتد اگر یک روز پس از آغاز بمباران، گزارش اطلاعاتی منتشر شود که می گوید بخش هایی از ارتش پاکستان به دلیل حمله آمریکا به یک کشور مسلمان چنان به خشم آمده اند که بخشی از سلاح های هسته ای پاکستان گم شده اند و شاید در آستانه بهره برداری قرار گرفته اند؟

آیا می توان چنین اتفاقی را یک سناریوی غیرممکن، آن هم از سوی میزبانان بن لادن و برنامه ریزان حمله ترورسیتی به بمبئی دانست. گزارش اخیر نیویورک تایمز به احتمال جدی قرار گرفتن زرادخانه های هسته ای پاکستان به دست مسلمانان افراطی پرداخته بود.

اما اگر ایده جنگ تا این اندازه بد است، آن را اجتناب ناپذیر می دانیم؟ پاسخ این سوال به مسائل سیاسی داخلی مربوط می شود. میت رامنی، نامزد جمهوری خواه آمریکایی در مناظره جمهوری خواهان در ایالت آیوا به روشنی مشخص کرد که اگر در انتخابات ماه نوامبر پیروز شود، این اسرائیل است که سیاست در خاورمیانه را به وی دیکته خواهد کرد. و البته رامنی نیز درست مانند بوش به یک جنگ نیاز دارد تا حواس مردم را از ناکامی در سیاست اقتصادی که دقیقاً شبیه به سیاست های بوش است، منحرف کند.

اگر باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا در دور بعدی نیز پیروز شود، ممکن است امیدمان به نتیجه ای متفاوت بیشتر شود. نیویورک تایمز اخیراً مقاله ای را منتشر کرد با این تیتر که «آمریکا چطور می تواند از شدت قدم های اسرائیل به سوی جنگ بکاهد.» این مقاله توسط دنیس راس نوشته شده بود، مردی که از زمان ریاست جمهوری جیمی کارتر، در تمام دولت ها فعالیت داشته، البته به جز در دولت بوش. و بسیاری معتقدند وی هیچ چیز جز پیشروی منافع و حقوق اسرائیل نبوده است. برنامه وی برای به تاخیر انداخت جنگ شامل ایجاد پوشش سیاسی برای یک حمله اسرائیلی، به دست آوردن حمایت سیاسی در زمان وقوع آن و تامین سلاح های بیشتر و بیشتر برای فراهم کردن امکان جنگ می شود.

با توجه به بمب های سنگرشکن و قابلیت سوخت گیری در میانه راه که آمریکا به اسرائیل بخشیده، رژیم صهیونیستی قادر به آغاز یک جنگ خواهد بود اما توانایی پایان دادن به آن را نخواهد داشت. ب

بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل به خوبی می داند شانس راهیابی میت رامنی، دوست قدیمی وی به کاخ سفید چندان زیاد نیست. و از سوی دیگر نیز می داند پس از پیروزی اوباما در دور دوم انتخابات، اهرم فشار وی بر اوباما به شدت ضعیف خواهد شد. بنابراین بدون هیچ تردیدی در حال حاضر لیست درخواست های نتانیاهو به مقامات آمریکایی ارائه شده و برای جلوگیری از وقوع هر بحرانی در میانه راه یک کمپین انتخاباتی، وعده اجرای این درخواست ها نیز داده شده است. مقاله راس در نیویورک تایمز تنها به منظور آماده سازی افکار عمومی برای روزی است که این وعده ها عملی می شوند.

خیلی خوب است که فکر کنیم می توان مانع بروز جنگ شد اما احتمال برداشتن گام هایی که برای ممانعت از بروز آن لازم است، بسیار اندک است. از منظر آمریکا، ما می توانیم پیشنهاد گشایش یک سفارتخانه در تهران را بدهیم تا از این طریق، به جای آنکه با استفاده از رسانه به جنگ لفظی بپردازیم و بر سر هم فریاد بزنیم، به شکل گیری یک دیپلماسی واقعی کمک کنیم.

در مورد اسرائیل نیز اگر صلح با فلسطین انجام پذیرد، ایران هیچ بهانه ای برای تهدید نخواهد داشت. طرح کلی توافق در این مورد از زمان دولت کلینتون روی میز است. نتانیاهو اما مناخیم بگین نیست که با کمک جیمی کارتر در مورد صلح با مصر مذاکره کرد. نتانیاهو ترجیح می دهد قدرتنمایی کند تا بخواهد شانسی برای شکل گیری صلح ایجاد کند—حتی اگر این امر به معنای رخ دادن جنگی باشد که توانایی پیروزی در آن را ندارد و آمریکا نمی تواند مانع آن شود.

 
کد مطلب: 4761
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *