بارسا به لطف پیروزی ۳-۰ دیدار رفت، توانست برای هشتمین بار راهی فینال لیگ قهرمانان شود. در اینجا جنبه های تاکتیکی بازی دیشب را با هم مرور می کنیم:
تاکتیک بایرن مونیخ
پپ گواردیولا تیمش را با همان ترکیب دیدار رفت به میدان فرستاد اما به جای سیستم ۲-۵-۳، این بار از سیستم ۲-۴-۴ استفاده کرد. دومین تغییر مهم در بازی بایرن این بود که آنها این بار با صبوری بیشتری به دنبال رسیدن به دروازه بارسا بودند. برای اینکه بازیسازی از عقب زمین بهتر صورت بگیرد، مهدی بن عطیه و جروم بواتنگ، دو مدافع میانی بارسا، با فاصله از هم، در دو سمت محوطه جریمه بازی می کردند تا ژابی آلونسو بتواند از کمی عقب تر، حملات را رهبری کند.
آلونسو یا با پاس های بلند، مستقیما برای مهاجمان موقعیت سازی می کرد یا با پاس های کوتاه، دیگر هافبک تیم را راه می انداخت. نفوذهای خوان برنات و رافینیا از دو سمت هم به بازی بایرن عرض می داد. فیلیپ لام به عنوان هافبک راست، در همکاریبا رافینیا، موقعیت لازم برای ارسال روی دروازه را فراهم می کرد. تیاگو آلکانتارا به عنوان هافبک هجومی، به جلو می رفت تا به بایرن در حملات برتری نفری بدهد.
روبرت لواندوفسکی و توماس مولر زوج خط حمله را تشکیل داده بودند. مولر متمایل به راست بود و با همکاری رافینیا و فیلیپ لام، موقعیت های زیادی را ایجاد کرد. باستین شواین اشتایگر دقیقا پشت دو مهاجم بود و در زمان ارسال ها، خود را به محوطه جریمه می رساند. وقتی بارسایی ها صاحب توپ می شدند، بازیکنان بایرن باید از جلو پرس می کردند؛ کاری که در دیدار رفت هم انجام داده بودند. مولر و لواندوفسکی خط اول پرس را با تحت فشار گذاشتن مدافعان میانی بارسا شکل داده بودند؛ در حالی که باستین شواین اشتایگر باید مانع توپگیری سرخیو بوسکتس می شد. این شرایط در فاز دفاعی بود و لام، تیاگو آلکانتارا و آلونسو وظیفه محافظت از خط دفاعی را برعهده داشتند.
تاکتیک بارسلونا
لوئیس انریکه با همان تاکتیک آشنا و قابل انتظار تیمش را راهی میدان کرد. سرمربی بارسا تیمش را با آرایش ۳-۳-۴ راهی میدان کرد؛ هرچند برنامه تاکتیکی بارسا نسبت به دیدار رفت تدافعی تر بود. انریکه برای اینکه تیمش عملکرد دفاعی منسجم تری داشته باشد، ترجیح داده بود بخشی از زمین را در اختیار تیم حریف قرار بدهد.
این به معنای آن بود که لوئیس سوارز پرسینگ را از یک سوم میانی آغاز می کرد؛ جایی که مدافعان میانی بایرن می توانستند به راحتی پاسکاری کنند اما او با فشار روی ژابی آلونسو مانع رسیدن توپ به خط جلو می شد.
لیونل مسی و نیمار در دو سمت بودند و بوسکتس در راس مثلث میانی بارسا، پشت سر اینیستا و راکیتیچ بازی می کرد. خط دفاعی چهار نفره هم روی یک خط در یک سوم دفاعی بارسا قرار گرفته بود. در زمان مالکیت توپ، بازیکنان بارسا می توانستند با ضدحملات سریع، به دروازه بایرن نزدیک شوند. نیمار با حرکت های عرضی از سمت چپ به مرکز، تلاش می کرد از کندی مدافعان میانی بایرن استفاده کند.
مسی و راکیتیچ هم با اضافه شدن از عقب، به این جابجایی های سریع کمک می کردند. وقتی بارسا صاحب توپ می شد، در میانه زمین توپ را به گردش درمی آوردند اما این کار را با احتیاط انجام می دادند تا در ضدحملات غافلگیر نشوند. به همین دلیل، تنها مسی، نیمار وسوارز بودند که در فاز تهاجمی می توانستند آزادانه با توپ کار کنند.
دنی آلوس و یوردی آلبا، دو مدافع کناری هم از کناره ها اجازه نفوذ داشتند. در میانه زمین، اینیستا و راکیتیچ به نوبت جلو می رفتند تا بوسکتس برای محافظت از خط دفاعی، تنها نماند.
تغییرات تاکتیکی کلیدی
بایرن مونیخ در نیمه اول موقعیت های بهتری ایجاد کرد. آنها از روی توپ های هوایی و ضربات آزاد برای مردان انریکه مشکل ساز شدند اما بارسا به لطف خط حمله زهردارش و همین طور اشتباهات خط دفاعی بایرن، ۲-۱ پیش افتاد.
در نیمه دوم، هر دو تیم تغییراتی ایجاد کردند که باعث شد بازی به زمین بارسا منتقل شود. مصدومیت سوارز باعث شد تا انریکه، پدرو را راهی میدان کند و به این ترتیب، مسی به نوک خط حمله منتقل شد.
مسی نمی توانست وظایف سوارز را به خوبی انجام بدهد و به همین دلیل، هم در حمله و هم در دفاع، بارسا به اندازه نیمه اول خوب نبود. بایرنی ها بازی را در دست گرفتند و با شایستگی به دو گل رسیدند. مولر به سمت راست خط میانی رفت تا سیستم این تیم به ۱-۴-۱-۴ تبدیل شود. این باعث شد تا بایرن در خط میانی برتری نفری پیدا کند و بیشتری صاحب توپ شوند.
این تغییرات باعث شد تا آنها ۳-۲ پیش بیفتند. آخرین تغییرات دو تیم، تاثیر چندانی در بازی نداشت. نه ژاوی و نه گوتزه و سباستین روده، نتوانستند تغییر ویژه ای بازی ایجاد کنند و بازی با همان نتیجه ۳-۲ به پایان رسید.